افسردگی بعد از ازدواج در زنان
بیشتر
افسردگی بعد از ازدواج در زنان
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : اما هنگامی که افکار علیه شما انباشته می شوند، به دست آوردن بینش و کنترل بیشتر بر آنها می تواند کمک بزرگی باشد.
کی از راه های انجام این کار این است که در مورد آنها منطقی تر باشیم. پس بیایید به کارکردها و کیفیت های ذهن منطقی نگاه کنیم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : زیرا می خواهیم آن را برای کمک به شما استخدام کنیم. • ذهن منطقی دوست دارد به شواهد نگاه کند.
این یک دانشمند یا کارآگاه است و با ایده ها و افکار به عنوان نظریه هایی برخورد می کند که می توان نادرستی آنها را ثابت کرد.
ذهن منطقی به پاسخ های ساده بسنده نمی کند. مانند یک شرلوک هلمز، با دقت مشاهده می کند و می خواهد تا آنجا که ممکن است قبل از تصمیم گیری بداند.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : ذهن منطقی دوست دارد چندین گزینه برای انتخاب داشته باشد. دوست ندارد انتخاب های کمی داشته باشد زیرا تمایل دارد تصور کند که همیشه بیش از یک راه برای دیدن چیزها وجود دارد.
ذهن منطقی دوست دارد چیزها را آزمایش کند و آزمایش کند. • ذهن منطقی دوست ندارد بیش از حد تحت تأثیر جذابیت عاطفی یا نتیجه گیری عجولانه قرار گیرد.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : ذهن منطقی می داند که دانش به کندی رشد می کند. همه چیز پیچیده تر می شود که ما بیشتر می دانیم، و این منبع جذابیت و درک عمیق تر است.
ذهن منطقی می داند که گاهی اوقات ما از آزمون و خطا بیشتر یاد می گیریم – در واقع، ما اغلب از اشتباهات خود بیشتر از موفقیت های خود یاد می گیریم.
ذهن منطقی تلاش خواهد کرد (اگر فرصت داده شود) مزایا و معایب یک دیدگاه یا روش عمل خاص را بسنجید.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : افکار و احساسات منفی چالش برانگیز • ذهن منطقی دوست دارد که نگاهی بلندمدت به چیزها داشته باشد و تشخیص می دهد که ما اغلب گام به گام به جایی که می رویم می رسیم.
متوجه می شود که این منافع بلندمدت ما هستند که مهم هستند، صرف نظر از شکست ها یا منافع کوتاه مدت. بنابراین «رویکرد عقلانی» یک طرف خودمان است که باید آن را پرورش دهیم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : با این حال، ذهن منطقی وقتی یک دوست داشته باشد، بهترین کار را در مبارزه با افسردگی دارد. این دوست و متحد را می توانیم ذهن دلسوز بنامیم.
بنابراین، ما باید یک عقلانیت دلسوزانه/دوستانه ایجاد کنیم – نه یک عقلانیت غیرشخصی سرد. ذهن مهربان ما ظرفیت مراقبت از سایر افراد، حیوانات و اشیاء را تکامل بخشیده ایم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : به عنوان مثال، والدین می دانند که اگر فرزندانشان آسیب ببینند، منطقی بودن با آنها اغلب کافی نیست.
کودکان معمولاً به نوازش و کمی مراقبت محبت آمیز نیاز دارند. ما می دانیم که افراد دیگر اغلب نیاز به مراقبت و مراقبت دارند، و ما ظرفیت انجام این کار را در مغز خود پرورش داده ایم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : ما میتوانیم با دیگران همدلی کنیم – با آنها احساس خوشحالی و ناراحتی کنیم – و اغلب میخواهیم به آنها کمک کنیم. با این حال، در افسردگی اغلب این توانایی درونی را از دست می دهیم.
ما اغلب در مراقبت یا پرورش خود شکست می خوریم، و حتی ممکن است متوجه نباشیم که نیاز به مراقبت درونی داریم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : اکنون، در فصل ۲ دیدیم که انواع افکار شما مانند سیگنال هایی به مغز عمل می کنند و افکار/سیگنال هایی که به خود می دهید.
بر نحوه عملکرد مواد شیمیایی خلق و خوی شما تأثیر می گذارد. به یاد بیاورید که چگونه، اگر در ذهن خود تصاویر جنسی شکل دهیم، می توانیم (تنها از طریق خیال پردازی هایمان) خود را برانگیخته و “گرم” کنیم. و اگر به طور ناگهانی به چیزهای منفی فکر کنیم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : این می تواند هورمون های استرس ما را فعال کند – برای مثال فشار خون ما ممکن است بالا برود. اصل ایجاد “گرمای درون” دقیقاً یکسان است.
مغز برای پاسخگویی به حمایت، کمک، محبت و عشق تنظیم شده است. این سیگنال ها برای سیستم ایمنی بدن شما مفید هستند و مواد شیمیایی خلق و خو را تقویت می کنند.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : اگر مغز ما آنقدر به این سیگنال ها حساس نبود، هیچ کدام از این چیزها برای ما اهمیت چندانی نداشت.
اما ما به گونهای تکامل یافتهایم که آنها این کار را میکنند. هنگامی که ما افسرده می شویم، این سیگنال های مراقبتی مثبت کاهش می یابد.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : ما بیشتر از خود انتقاد می کنیم و به طور کلی منفی می شویم. ما ۱۰۱ غلبه بر افسردگی سیگنالها/افکار تقویتکنندهمان را کاهش میدهیم.
برای مثال، با فکر کردن به چیزهایی مانند «فکر میکنم در این کار خوب به نظر میرسم/ یا «فکر میکنم این کار به خوبی انجام شده بود» خود را تحسین نمیکنیم.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : و همچنین سیگنال ها/ افکار دلسوزانه/ دلسوزانه خود را کاهش می دهیم. وقتی شرایط سخت است، ما با افکاری مانند “خب، این برای من سخت بوده است و من از این بابت احساس غمگینی و ناامیدی خواهم کرد.” در عوض، به جای اینکه دلسوزانه درک کنیم و حمایت کنیم.
به احتمال زیاد عصبانی می شویم یا احساس ناامیدی می کنیم. درمان اغلب به این معناست که ما باید یاد بگیریم (۱) از طریق تمرکز بر چیزهایی که خوب یا خوب هستیم به مغزمان سیگنالهای تقویتکننده بدهیم، و (۲) بخش مراقبتی-شفای خود را که افسردگی از بین برده است.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : دوباره فعال کنیم. ما باید بیاموزیم که بیشتر گرم، تشویق کننده و حمایت کننده باشیم تا خشن و قلدر. بنابراین ما باید جنبه دلسوز خود را مهار و توسعه دهیم.
طرز فکر دلسوز، یا به اختصار “ذهن دلسوز” ذهن دلسوز، مانند ذهن منطقی، ویژگی های خاصی دارد: • ذهن دلسوز نسبت به کسانی که در این زمینه هستند.
افسردگی بعد از ازدواج در زنان : همدلی و همدردی دارد. درد و درد • ذهن دلسوز به رشد و کمک به افراد برای دستیابی به پتانسیل خود می پردازد. • ذهن دلسوز به حمایت، شفا و گوش دادن به آنچه ما و ما توجه دارد.
