افسردگی بعد طلاق
بیشتر
افسردگی بعد طلاق
افسردگی بعد طلاق : اصل بزرگ این است که خداوند به خاطر بچه بودن ما با ما در عذاب برخورد می کند. بنابراین، اگر از چیزی از این نوع رفتار آگاه نیستید، میتوانم از شما بخواهم که برگردید و خود را بررسی کنید و مطمئن شوید که اصلاً مسیحی هستید زیرا: «خداوند کسی را که دوست دارد، هر پسری را تنبیه و تازیانه میکند. که او را قبول کند.
متبارک است خدایی که نجات و کمال ما را بر عهده گرفته است و پس از آغاز کار به آن ادامه میدهد و ما را چنان دوست میدارد که اگر از روی اختیار عبرت نگیریم، عذابمان میکند تا بیاوریم. ما را با تصویر پسر عزیزش مطابقت دهیم. اندی پند و اندرزی را که به تو مانند کودکان میگوید.
افسردگی بعد طلاق : فراموش کرده است، پسرم، تنبیه خداوند را تحقیر مکن، و هنگامی که از او سرزنش میشوی، خوار مکن: زیرا خداوند هر که را دوست دارد، تنبیه میکند و هر پسری را که میپذیرد تازیانه میزند.
خطرات خاصی با همه ما در این زندگی مسیحی مواجه است که باید در برابر آنها محافظت شود. مسیحی بودن یک مرد به معنای کامل بودن او نیست. افسوس، شما بلافاصله پس از ایمان به خداوند عیسی مسیح به حالت کمال کامل نمی رسید.
افسردگی بعد طلاق : در واقع تو در این زندگی اصلاً به آن حالت نمیرسی. نقصی باقی مانده است، “پیرمرد” باقی می ماند. نتیجه این است که چیزهای خاصی وجود دارد که همیشه باید به طور خاص به آنها پرداخته شود.
و در کتاب مقدس به وضوح به ما گفته شده است که چگونه خداوند برای مقابله با برخی از این مشکلات خاص از مجازات استفاده می کند. آن وقت همیشه این خطر وجود دارد که مجذوب دنیا و نگرش و راه آن شویم. نکته ای که در کتاب مقدس بیان شده این است که این چیزها بسیار ظریف هستند.
افسردگی بعد طلاق : اینطور نیست که یک مرد عمدا بنشیند و تصمیم بگیرد که به دنیا برگردد. این چیزی است که تقریباً نامحسوس اتفاق می افتد. جهان و جاذبه های آن همیشه وجود دارد و مردی تقریبا بدون اینکه بداند به درون آنها می لغزد.
پس او نیاز به تنبیه دارد تا مبادا عاشق چیزهای دنیا شود. خطر دیگر این است که روی پاروهایمان تکیه کنیم، خطر رضایت از موقعیتی که در زندگی مسیحی به دست آوردهایم، رضایت از خود. ما مدرنیست نیستیم، به چیزهایی اعتقاد نداریم که امروزه بسیاری به آن اعتقاد دارند.
افسردگی بعد طلاق : ما ارتدکس هستیم، ما از انجام برخی کارها که می دانیم آشکارا اشتباه هستند دست می کشیم. ما معتقدیم که از نظر اعتقادی کامل هستیم، و زندگی ما غیر قابل سرزنش است، و بنابراین از خود راضی و از خود راضی می شویم.
ما بر پاروهای خود تکیه می کنیم و بنابراین رشد نمی کنیم. اگر خودمان را با آنچه ده سال پیش بودیم مقایسه کنیم، واقعاً هیچ تفاوتی وجود ندارد. ما خدا را بیش از این از نزدیک نمی شناسیم، یک پله پیش نرفتیم، «در فیض و در معرفت خداوند رشد نکرده ایم».
افسردگی بعد طلاق : ما در حالت رضایت از خود استراحت می کنیم. شاید بتوانم همه چیز را اینگونه خلاصه کنم که این خطر وحشتناک فراموشی خدا و عدم جستجوی او و مشارکت اوست. این خطر هولناکی است که به خودمان از نظر تجربه فکر کنیم.
نه اینکه دائماً بر اساس شناخت مستقیم مستقیم ما از او و رابطه خود با او باشیم. همانطور که سال به سال پیش می رویم، در زندگی مسیحی باید بتوانیم بگوییم که خدا را بهتر از گذشته می شناسیم، باید بتوانیم بگوییم که او را بیشتر از گذشته دوست داریم.
افسردگی بعد طلاق : هر چه بیشتر یک شخص خوب را بشناسید، هر چه بیشتر چنین شخصی را دوست داشته باشید، بیشتر چنین شخصی را دوست دارید. آن را در بی نهایت ضرب کنید و رابطه شما و من با خدا وجود دارد. آیا ما خدا را بهتر می شناسیم.
آیا واقعاً بیشتر و بیشتر به دنبال او هستیم؟ خدا میداند، خطر این است که او را فراموش کنیم، زیرا ما به خودمان علاقهمندیم و به این چیزها برایمان علاقهمندیم و سپس به وسیله کلامش برای ما توضیح میدهیم که او چه میکند.
افسردگی بعد طلاق : حال اگر این هدف کلی است که خداوند در تنبیه ما در این راه مد نظر دارد، به برخی از دلایل خاصی که او برای این کار دارد نیز نگاهی بیندازیم. یکی اینکه عیب های خاصی در ما وجود دارد، عیب های خاصی در همه ما وجود دارد که باید اصلاح شود.
خطرات خاصی با همه ما در این زندگی مسیحی مواجه است که باید در برابر آنها محافظت شود. مسیحی بودن یک مرد به معنای کامل بودن او نیست. افسوس، شما بلافاصله پس از ایمان به خداوند عیسی مسیح به حالت کمال کامل نمی رسید.
افسردگی بعد طلاق : در واقع تو در این زندگی اصلاً به آن حالت نمیرسی. نقصی باقی مانده است، “پیرمرد” باقی می ماند. نتیجه این است که چیزهای خاصی وجود دارد که همیشه باید به طور خاص به آنها پرداخته شود.
و در کتاب مقدس به وضوح به ما گفته شده است که چگونه خداوند برای مقابله با برخی از این مشکلات خاص از مجازات استفاده می کند. آنها چه هستند؟ اینجا یکی است. غرور معنوی، شادی روحی به معنای خطرناک و نادرست.
افسردگی بعد طلاق : بگذارید کلمات کلاسیکی را به شما یادآوری کنم که این را به خوبی بیان می کنند و واقعاً نیازی به توضیح ندارند. پولس رسول در باب دوازدهم از رساله دوم به قرنتیان می گوید: «. من چنین مردی را میشناختم، چه در بدن یا خارج از بدن، نمیتوانم بگویم.
خدا می داند؛ چگونه به بهشت گرفتار شد و سخنان ناگفتنی شنید که گفتن آن برای انسان حلال نیست. از چنین کسی تجلیل خواهم کرد، اما برای خود تجلیل نخواهم کرد، بلکه در ناتوانی هایم.زیرا اگر بخواهم شکوه کنم، احمق نخواهم بود.
افسردگی بعد طلاق : اندی پند و اندرزی را که به تو مانند کودکان میگوید، فراموش کرده است، پسرم، تنبیه خداوند را تحقیر مکن، و هنگامی که از او سرزنش میشوی، خوار مکن: زیرا خداوند هر که را دوست دارد، تنبیه میکند و هر پسری را که میپذیرد تازیانه میزند.
