افسردگی در دوران سربازی
بیشتر
افسردگی در دوران سربازی
افسردگی در دوران سربازی : بیایید دوباره به تام و جان فکر کنیم. فرض کنید جان تصمیم می گیرد که باید با همسرش بسیار مهربان باشد.
زیرا ممکن است از این طریق عشق او را به دست آورد، یا زندگی را برای خود آسان تر کند، یا به این دلیل که ممکن است احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد.
افسردگی در دوران سربازی : این مراقبت مبتنی بر تایید و شرم است. با این حال تام می خواهد به همسرش کمک کند تا احساس بهتری داشته باشد.
این مراقبت مبتنی بر گناه است. بنابراین میتوانیم ببینیم که هم مراقبت از دیگران (خوب بودن با مردم) و هم درست کردن چیزها در مواقعی که اشتباه میشوند.
افسردگی در دوران سربازی : میتواند با انگیزه ایجاد احساس بهتر در خود (مبتنی بر شرم) یا ایجاد احساس بهتر در دیگران (مبتنی بر گناه) باشد.
با این حال، مانند بسیاری از موارد، تصویر ۲۳۶ مقابله با گناه و مراقبت بیش از حد به ندرت سیاه و سفید است. در بیشتر موارد این مسئله تعادل است و رفتار مراقبتی ما صرفاً از یک نوع یا آن نوع نیست.
افسردگی در دوران سربازی : بیایید به این موضوع دقیق تر نگاه کنیم. نجات قهرمانان و از خود گذشتگی برای بسیاری از مردم، انجام یک نوبت خوب برای دیگران و کمک کردن در مواقع لزوم احساس خوبی است.
به خصوص اگر دیگران از تلاشهای ما تشکر و قدردانی کنند. از طرف دیگر، ناامید کردن دوستان یا خانواده ما می تواند احساس بدی داشته باشد.
افسردگی در دوران سربازی : اکنون، تلاش برای جلب قدردانی دیگران و در نتیجه احساس خوبی نسبت به خود، یک کار معمولی انسانی است.
ما دوست داریم احساس نیاز کنیم اما برای برخی، این میل ممکن است اغراق آمیز شود. به عنوان مثال، دیوید تصورات خود را از ایجاد یک رابطه محبت آمیز با یک زن با نجات او از یک موقعیت دشوار زندگی داشت. فانتزی مبهم بود. ممکن است او تنها باشد یا با مرد دیگری رابطه بدی داشته باشد.
او می خواست شوالیه درخشان کسی باشد و او را نجات دهد. نکته کلیدی این بود که او احساس می کرد اگر زنی را پیدا کند که به او نیاز دارد، قدردانی او از او مبنای عشق خواهد بود.
افسردگی در دوران سربازی : او نیاز به نیاز داشت. همانطور که ممکن است تصور کنید، او به مراتب نامطمئنتر بود که میتوان او را صرفاً برای خودش دوست داشت – قبل از اینکه زن او را دوست داشته باشد، باید برای او مفید باشد. و شما می توانید تصور کنید که او با چه کسی شانس دارد.
او هرگز فکر نمی کرد که با زنان قوی و توانا به جایی برسد، و همچنین احساس می کرد که آنها به راحتی بر او غلبه خواهند کرد. قدردانی و قدردانی البته جنبه های مهم روابط محبت آمیز است.
افسردگی در دوران سربازی : اما گاهی اوقات افراد تصمیم می گیرند تا خود را در روابطی قرار دهند که بتوانند آنها را به دست آورند، زیرا دریافت قدردانی و قدردانی دیگران تنها راهی است که آنها احساس می کنند دوست دارند.
این رویکرد به روابط، نوعی تایید خواهی یا قدردانی است (به فصل ۱۲ مراجعه کنید). با نگاه منفی به همان میل، نیاز داریم که دیگران در مشکل باشند تا بتوانیم آنها را نجات دهیم.
افسردگی در دوران سربازی : برخی از نظریه پردازان این سبک را در دوران کودکی می بینند، جایی که کودکان سعی می کنند زخم ها و مشکلات والدین خود را التیام بخشند و به این ترتیب والدین خود را از روی قدردانی دوست بدارند.
این امر در کودکانی که والدین آنها افسرده بوده اند یا به نحوی رنج برده اند یا زندگی دشواری داشته اند غیر معمول نیست.
افسردگی در دوران سربازی : نقش نجاتدهنده کودک خیلی زود مشخص میشود و اگر در این نقش شکست بخورند، میتوانند احساس گناه و شرم کنند.
ترس از ۲۳۷ غلبه بر افسردگی این نوع شکست، و پیش بینی اینکه در صورت موفقیت، چقدر نسبت به خود احساس خوبی خواهند داشت (باعث ایجاد احساس خوب یا بهتر در والدین می شود) سبکی را برای ارتباط با دیگران ایجاد می کند، جایی که فرد احساس خوبی نسبت به خود دارد.
افسردگی در دوران سربازی : باید برای دیگران مفید باشد این سبک را می توان قهرمان نجات نامید. در حال حاضر، بسیاری از ما این عنصر را در شخصیت خود داریم و من به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم که باید سعی کرد از شر آن خلاص شود.
اگر من برای کسی اهمیت قائل شوم و هر دو احساس خوبی نسبت به آن داشته باشیم، هر دو سود میبریم. اگر نمیدانید که آیا این سبک ارتباط با دیگران را دارید.
افسردگی در دوران سربازی : پس برای لحظهای فکر کنید که دوست دارید چه کاری انجام دهید (یا باشید) تا عشق و احترام دیگران را به دست آورید. چه مقدار از فانتزی شما شامل به دست آوردن قدردانی، قدردانی یا تحسین دیگران برای اینکه می توانید اوضاع را برای مردم بهتر کنید؟
چقدر از آن واقعاً تأیید طلب است؟ نجات جهان از یک بیماری یا تهاجم بیگانگان موضوع بسیاری از فانتزی های ما در دوران کودکی و (با قضاوت فیلم های هالیوود) بزرگسالان نیز است.
افسردگی در دوران سربازی : ما می خواهیم ناجیان قهرمان باشیم – و چرا که نه! اما، مانند سایر احساسات و تمایلات ما، باید این جنبه را با دیگران در تعادل نگه داریم.
اگر بیش از حد تسلط پیدا کند، می تواند منجر به آسیب پذیری در برابر افسردگی شود. قهرمانان نجات افراطی و فداکاران اغلب سعی می کنند خوب باشند.
افسردگی در دوران سربازی : گاهی اوقات فوق العاده خوب. و معمولاً جذب مشاغل کمکی مانند روان درمانی می شوند. این همچنین می تواند به آنها احساس قدرت و کنترل بر دیگران بدهد.
برخی از بیماران احساس می کنند که درمانگر آنها به دلایل خود درمان را “انجام می دهد” – زیرا رفتار خوب با مردم و کمک به دیگران باعث می شود که درمانگر احساس خوبی داشته باشد.
افسردگی در دوران سربازی : ممکن است حق با آنها باشد. اما حتی درمانگران هم نمی توانند همیشه خوب باشند. و فکر میکنید چه اتفاقی میافتد وقتی آنها باید به دیگران «نه» بگویند و نیازهای خود را بر نیازهای دیگران تأکید کنند؟
یا زمانی که خستگی از دلسوزی شروع می شود، یا زمانی که افسرده می شوند و علاقه خود را به دیگران از دست می دهند.
افسردگی در دوران سربازی : یا صرفاً انرژی مراقبت از خود را از دست می دهند؟ شما آن را حدس زده اید – شرم و گناه. ایجید، در سال ۱۹۷۰۵ کتاب های زیادی نوشته شد.
