افسردگی در کودکان دبستانی
بیشتر
افسردگی در کودکان دبستانی
افسردگی در کودکان دبستانی : وقتی همه این معیارها را کنار هم میگذارید، فکر میکنم نتیجه خالص در مورد در نظر گرفتن رتبه انسانی و ارتباط آن با پاسخ استرس به میان میآید.
جز در یک قلمرو. اگر میخواهید معادل انسانی بودن یک حیوان اجتماعی با رتبه پایین را دریابید، معادلی که با خود نرخهای غیرمعمول بالایی از استرسهای فیزیکی و روانی را به همراه دارد.
افسردگی در کودکان دبستانی : که از نظر اکولوژیکی معنیدار است زیرا فقط به چند ساعت کار کردن مربوط نمیشود.
برای خرید یک آیپاد، که احتمالاً بر بسیاری از عقلانیسازیها و سلسلهمراتبهای جایگزینی که میتوان جمعآوری کرد، غلبه کرد.
افسردگی در کودکان دبستانی : یک انسان فقیر را بررسی کنید. وضعیت اجتماعی و اقتصادی، استرس و بیماری اگر می خواهید نمونه ای از استرس مزمن را ببینید، فقر را مطالعه کنید.
فقیر بودن مستلزم استرس های فیزیکی زیادی است. کار دستی و خطر بیشتر حوادث ناشی از کار. شاید حتی دو یا سه شغل طاقت فرسا، همراه با کمبود خواب مزمن. شاید به جای رانندگی با یک ماشین تهویه مطبوع، پیاده تا محل کار، راه رفتن به سمت خشکشویی، برگشتن از بازار با کیسه سنگین مواد غذایی. شاید پول کمی برای خرید یک تشک جدید که ممکن است.
افسردگی در کودکان دبستانی : به کمر درد کمک کند، یا مقداری آب داغ بیشتر در حمام برای آن ضربان آرتروز بسیار کم است. و البته شاید مقداری گرسنگی نیز به وجود بیاید….
لیست ادامه دارد و ادامه دارد. به طور طبیعی، فقیر بودن مقادیر نامتناسبی از استرس های روانی را نیز به همراه دارد.
افسردگی در کودکان دبستانی : فقدان کنترل، فقدان قابلیت پیشبینی: کار بیحسکننده در خط مونتاژ، یک حرفه شغلی صرف سفارشها یا رفتن از یک دوره موقت به دوره دیگر. اولین موردی که در شرایط بد اقتصادی اخراج می شود.
و مطالعات نشان می دهد که اثرات مضر بیکاری بر سلامتی نه در زمانی که فرد اخراج می شود، بلکه زمانی شروع می شود که تهدید صرف آن برای اولین بار رخ می دهد.
افسردگی در کودکان دبستانی : فکر می کنم که آیا این پول تا پایان ماه تمدید می شود. فکر می کنم که آیا ماشین رکودی شما را به موقع به مصاحبه شغلی فردا می رساند.
این به معنای عدم کنترل است: یک مطالعه بر روی افراد فقیر شاغل نشان داد که آنها کمتر از دستورات پزشکان خود برای مصرف دیورتیک های ضد فشار خون (داروهایی که فشار خون را با ادرار کردن شما پایین می آورند) پیروی می کنند زیرا اجازه نداشتند.
افسردگی در کودکان دبستانی : در زمان مصرف دارو هر چند وقت یکبار که لازم است در محل کار به دستشویی بروند. به عنوان عامل بعدی، فقیر بودن به این معنی است که اغلب نمی توانید به طور موثر با عوامل استرس زا کنار بیایید.
از آنجایی که شما هیچ منبع ذخیره ای ندارید، هرگز نمی توانید برای آینده برنامه ریزی کنید و فقط می توانید به بحران فعلی پاسخ دهید.
افسردگی در کودکان دبستانی : و وقتی این کار را انجام میدهید، راهحلهای شما در زمان حال، بعداً با قیمت هنگفتی همراه میشوند – به طور استعاری، یا شاید نه چندان استعاری، همیشه اجاره را با پول یک کوسه قرضی میپردازید. همه چیز باید در لحظه واکنش نشان دهد.
که این احتمال را افزایش می دهد که برای مقابله با عامل استرس زای بعدی در وضعیت بدتری قرار خواهید گرفت – قوی شدن در اثر ناملایمات عمدتاً برای کسانی که وضعیت بهتری دارند یک تجمل است.
افسردگی در کودکان دبستانی : همراه با تمام آن استرس و کاهش ابزارهای مقابله، فقر فقدان قابل توجهی را به همراه دارد. آیا کمی در زندگی احساس استرس می کنید و به تعطیلات آرامش بخش، خرید یک سیکل ورزشی یا گذراندن چند دوره آموزش گیتار کلاسیک فکر می کنید تا کمی آرامش داشته باشید؟
احتمالا نه. یا اینکه آن شغل پر استرس را رها کنید و در خانه استراحت کنید تا بفهمید با زندگی خود چه می کنید؟
افسردگی در کودکان دبستانی : نه زمانی که یک خانواده بزرگ روی چک حقوق شما حساب می کنند و هیچ پولی در بانک وجود ندارد.
آیا می خواهید حداقل به طور منظم آهسته دوید تا کمی ورزش کنید و مقداری بخار خارج کنید؟ از نظر آماری، احتمال زندگی یک فرد فقیر در محلهای پر از جرم و جنایت بسیار بیشتر است.
افسردگی در کودکان دبستانی : آهسته دویدن ممکن است یک عامل استرس زای مو باشد. در نهایت، همراه با ساعات طولانی کار و مراقبت از بچهها، کمبود جدی حمایت اجتماعی به وجود میآید – اگر همه کسانی را که میشناسید دو یا سه شغل کار میکنند.
شما و عزیزانتان، علیرغم بهترین نیت، نمیتوانید وقت زیادی برای نشستن و حمایت کردن داشته باشید. بنابراین، فقر به طور کلی برابر با عوامل استرس زا بیشتر است.
افسردگی در کودکان دبستانی : و اگرچه مطالعات در مورد اینکه آیا فقرا استرس های فاجعه بار بیشتری دارند یا نه، استرس های مزمن روزانه بیشتری دارند.
همه این سختیها نشان میدهند که وضعیت اقتصادی-اجتماعی پایین (SES – که معمولاً با ترکیبی از درآمد، شغل، شرایط مسکن و تحصیل اندازهگیری میشود) باید با فعال شدن مزمن پاسخ استرس مرتبط باشد.
افسردگی در کودکان دبستانی : فقط تعداد کمی از مطالعات به این موضوع پرداخته اند، اما آنها از این دیدگاه حمایت می کنند. یکی مربوط به بچههای مدرسهای در مونترال بود.
شهری با جوامع نسبتاً پایدار و جرم و جنایت کم. در کودکان شش و هشت ساله، قبلاً تمایلی برای بچههای با SES پایینتر وجود داشت که سطح گلوکوکورتیکوئید را افزایش دهند.
افسردگی در کودکان دبستانی : در سن ده سالگی، یک شیب گام به گام وجود داشت، به طوری که کودکان با SES پایین به طور متوسط تقریباً دو برابر گلوکوکورتیکوئیدهای در گردش به عنوان بالاترین کودکان SES بودند. مثال دیگر مربوط به مردم لیتوانی است.
در سال ۱۹۷۸، مردان در لیتوانی، که در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری عروق کرونر قلب مشابه مردان سوئد مجاور را داشتند.
افسردگی در کودکان دبستانی : تا سال ۱۹۹۴، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، لیتوانیاییها چهار تیل داشتند
