افسردگی دوران سربازی
بیشتر
افسردگی دوران سربازی
افسردگی دوران سربازی : از جمله ایده هایی که می تواند به شما در احساس گناه در مورد کارهایی که در گذشته انجام داده اید کمک کند، بخشش و پذیرش است.
بخشش به طور کامل در فصل ۱۶ مورد بحث قرار گرفته است. اما در اینجا می توانیم توجه داشته باشیم که بخشش درونی می تواند جنبه مهمی از تغییر باشد.
افسردگی دوران سربازی : کایران پانزده سال پیش از آن خانواده اش را ترک کرده بود. با بزرگتر شدن و بالغ شدن، احساس گناه وحشتناکی به خاطر کاری که انجام داده بود، او را درگیر کرده بود.
اما او نتوانست با آن روبرو شود. پس نوشید مدتی طول کشید تا متوجه شود که وقتی ازدواج کرد از نظر عاطفی به اندازه کافی بالغ نیست که بتواند با خانواده جوان کنار بیاید.
افسردگی دوران سربازی : اما او باید با دردی که ایجاد کرده بود روبرو می شد و غصه می خورد. تا با این غم و اندوه و گناه مقابله نمی کرد، نمی توانست با زندگی خود کنار بیاید.
احساس گناه او به شرم تبدیل شده بود، که همه احساسات خوب را در مورد خودش فلج کرد. او خود را فردی بیارزش میدید که همیشه مردم را ناامید میکرد و هرگز نمیتوان به او اعتماد کرد. بنابراین (او معتقد بود) هرگز نمی تواند یک رابطه عاشقانه داشته باشد.
افسردگی دوران سربازی : این نوع خودباتری هیچ فایده ای برای او نداشت. همچنین به او کمک نکرد که با دیگران ارتباط برقرار کند یا سعی کند رابطه حمایتی بیشتری با همسر و پسر سابقش ایجاد کند، کاری که او می خواست انجام دهد.
مراحل بخشش اغلب ما را ملزم می کند که آنچه را انجام داده ایم کاملاً بپذیریم، با گناه و درد خود روبرو شویم، از آن درس بگیریم، اگر می توانیم جبران کنیم و از حمله به خود دست برداریم.
افسردگی دوران سربازی : فاصله گرفتن از محرکهای گناه، آنی متوجه شد که هر بار که تلفن را قطع میکرد و با مادرش صحبت میکرد، احساس افسردگی میکرد.
وقتی این تغییر خلق و خو را باز کردیم، دو احساس دیگر پیدا کردیم: گناه و خشم. مادرش توانایی ایجاد احساس گناه در آنی را داشت (مثلاً به خاطر عدم ملاقات کافی)، و همیشه میخواست مصیبتهایش را برطرف کند، با این انتظار که آنی باید کارهای بیشتری برای او انجام دهد.
افسردگی دوران سربازی : آنی از اینکه نتوانست در مقابل مادرش بایستد احساس عصبانیت کرد. با وجود این، او به تلفن زدن ادامه داد، زیرا فکر می کرد که باید این کار را انجام دهد و اگر این کار را نمی کرد احساس گناه می کرد. و بنابراین او مدام خلق و خوی ضعیف را برانگیخت.
اولین مداخله من پیشنهاد ممنوعیت تماس تلفنی بود (من باید مسئولیت این کار را به عهده می گرفتم). دوم، ما بررسی کردیم که چه سطحی از مسئولیت پذیری معقول است و چه چیزی نیست.
افسردگی دوران سربازی : آنی تصدیق کرد که مادرش همیشه اینطور بوده و سایر اعضای خانواده را نیز از خود دور کرده است.
سوم، ما متوجه شدیم که آنی یک امید پنهانی داشت که روزی مادرش تغییر کند و عشق و تاییدی را که به عنوان دختر میخواست به او بدهد.
افسردگی دوران سربازی : پذیرش این که بعید بود دردناک بود. چهارم، و بعداً، ما به آنی کمک کردیم که در حین صحبت تلفنی با مادرش، افکارش را با دقت نظارت کند و در صورت وقوع آنها را به چالش بکشد. در طول مکالمه، او فلش کارتی را در دست داشت که روی آن افکاری مانند این نوشته بود.
می دانم که مادر سعی می کند احساس گناه کنم، اما همیشه این کار را می کند و این کار را با دیگران نیز انجام می دهد. این من نیستم، این سبک اوست.
افسردگی دوران سربازی : او قرار نیست تأییدیه ای را که می خواهم به من بدهد، بنابراین هیچ فایده ای ندارد که پنهانی امیدوار باشم و سپس عصبانی شوم. من مجبور نیستم در قبال شادی او احساس مسئولیت کنم و در واقع کار زیادی نمی توانم انجام دهم.
ایده کلیدی کمک به آنی برای حفظ تعادل و شکستن چرخه گناه و خشم خود بود. گاهی اوقات باید یاد بگیریم با کسانی که به نظر میرسند.
افسردگی دوران سربازی : میتوانند با توجه کردن و به چالش کشیدن افکار و احساسات خودمان از مسئولیت بیش از حد و عصبانیت، احساس گناه کنیم کنار بیاییم.
گاهی اوقات مهم است که فاصله خود را حفظ کنیم و بپذیریم که اگرچه ممکن است در این مورد احساس گناه کنیم، اما اگر بیش از حد درگیر خود هجومی نباشیم یا به خود جملاتی از این قبیل نگوییم: “من بد هستم یا دوست داشتنی نیستم به خاطر حفظ خودم، می توانیم آن را تحمل کنیم.
افسردگی دوران سربازی : فاصله.’ و البته، اگر درگیریهای پیچیدهای با محرکهای گناه وجود دارد که میخواهیم آنها را حل کنیم، میتواند به صحبت با دیگران یا درمانگران دلسوز کمک کند. نکات کلیدی • احساس گناه بخشی طبیعی از زندگی است.
ما نمیتوانیم زندگی را با همه درگیریها و سختیهایش بدون احساس آن طی کنیم. از جنبه مثبت، احساس گناه به ما کمک می کند تا رفتار آسیب رسان خود را تشخیص دهیم.
افسردگی دوران سربازی : از جنبه منفی، می تواند در شناخت نیازهای خودمان بسیار بازدارنده باشد. • احساس گناه اغلب زمانی به وجود می آید که فکر می کنیم به اندازه کافی برای مردم کار نکرده ایم.
مجبور شده ایم آنچه را که مردم از ما می خواهند رد کنیم، یا باید از آنها جدا شویم. • ما می توانیم یاد بگیریم که قسمت های گناه خود را شناسایی کنیم و افکار و احساسات معمولی خود را روشن کنیم. • زمانی که احساس گناه باعث ایجاد افکار و احساسات تهاجمی (مرتبط با شرم) می شود.
افسردگی دوران سربازی : اهمیت ویژه ای دارد. • گاهی اوقات ما باید یاد بگیریم که چگونه احساسات گناه و غم و اندوه مرتبط با آنها را به عنوان بخشی از زندگی (مانند اضطراب یا عصبانیت) تحمل کنیم، نه اینکه سعی کنیم هرگز آنها را احساس نکنیم. • اگر از اینکه افسرده هستید.
دیگران را ناامید می کنید یا سربار هستید، احساس گناه می کنید، پس سعی کنید به یاد داشته باشید که ترجیح می دهید افسرده نشوید – شما یک افسرده شاد نیست!
افسردگی دوران سربازی : اگر به دلیل سربار بودن احساس خودکشی می کنید، پس واضح باشید: این صحبت از افسردگی است – و به دنبال کمک حرفه ای باشید.
شما به خودتان مدیون هستید که برای بهبودی از افسردگی خود هر کاری که می توانید انجام دهید به جای اینکه اجازه دهید این کار شما را دیکته کند.
