افسردگی مزمن یعنی چه
بیشتر
افسردگی مزمن یعنی چه
افسردگی مزمن یعنی چه : اول، مطالعات در نشان دادن مزایای فیزیولوژیکی در زمانی که کسی در حال مدیتیشن است، واضح است.
مشخص نیست که این اثرات خوب (مثلاً کاهش فشار خون) برای مدت طولانی پس از آن باقی بمانند. در مرحله بعد، زمانی که اثرات خوب مدیتیشن باقی بماند.
افسردگی مزمن یعنی چه : ممکن است سوگیری موضوعی وجود داشته باشد. فرض کنید می خواهید اثرات مدیتیشن بر فشار خون را مطالعه کنید.
چه کار میکنی؟ شما به طور تصادفی تعدادی از افراد را به گروه کنترل اختصاص می دهید و مطمئن می شوید که هرگز مراقبه نمی کنند.
افسردگی مزمن یعنی چه : برخی به گروهی که اکنون یک ساعت در روز مدیتیشن می کنند. اما در بیشتر مطالعات، تخصیص تصادفی وجود ندارد.
به عبارت دیگر، شما فشار خون را در افرادی که قبلاً مدیتیشنگر معمولی را انتخاب کردهاند مطالعه میکنید و آنها را با افرادی که مراقبه نیستند مقایسه میکنید.
افسردگی مزمن یعنی چه : این تصادفی نیست که چه کسی مدیتیشن را انتخاب می کند – شاید ویژگی های فیزیولوژیکی قبل از شروع مراقبه وجود داشته باشد.
شاید این ویژگی ها حتی با انتخاب آنها برای مراقبه ارتباط داشته باشد. برخی از مطالعات خوب از این سردرگمی اجتناب کردهاند، اما بیشتر آنها این کار را نکردهاند.
افسردگی مزمن یعنی چه : در نهایت، انواع مختلفی از مدیتیشن وجود دارد. به کسی که می گوید برند خاص آنها از نظر علمی ثابت شده است.
که برای سلامتی شما بهتر از طعم های دیگر است، اعتماد نکنید. مراقب کیف پول خود باشید کنترل بیشتر، پیش بینی پذیری بیشتر در زندگی خود داشته باشید.
افسردگی مزمن یعنی چه : شاید اطلاعات پیش بینی کننده بیشتر در مورد عوامل استرس زا قریب الوقوع می تواند استرس را بسیار کاهش دهد.
اما نه همیشه. همانطور که در فصل ۱۳ اشاره شد، دریافت اطلاعات پیشبینیکننده درباره رویدادهای رایج (زیرا اینها اساساً اجتنابناپذیر هستند) یا مواردی که میدانیم نادر هستند.
افسردگی مزمن یعنی چه : فایده چندانی ندارد (زیرا شما در وهله اول نگران آنها نبودید). دریافت اطلاعات پیشبینیکننده چند ثانیه قبل از وقوع اتفاق بد (زیرا زمانی برای به دست آوردن مزایای روانشناختی این که بتوانیم کمی استراحت کنیم وجود ندارد) یا خیلی قبل از رویداد (زیرا چه کسی نگران است؟) فایده چندانی ندارد.
در برخی موقعیتها، اطلاعات پیشبینیکننده حتی میتواند اوضاع را بدتر کند – برای مثال، زمانی که اطلاعات چیز کمی به شما میگویند.
افسردگی مزمن یعنی چه : این ما را به دنیای پس از ۱۱ سپتامبر باز می گرداند. فراوانی اطلاعات نیز می تواند استرس زا باشد.
یکی از مکانهایی که در دوره تحصیلات تکمیلی از آن میترسیدم، «میز مجلات جدید» در کتابخانه بود، جایی که همه مجلات علمی دریافت شده در هفته قبل، هزاران صفحه از آنها نمایش داده میشد.
افسردگی مزمن یعنی چه : همه دور آن حلقه می زدند و در آستانه حملات پانیک قرار می گرفتند. همه آن اطلاعات موجود به نظر میرسید.
که ما را از کنترل خارج از کنترل ما طعنه میزند – احمق، جا مانده، خارج از تماس و غرق. دستکاری حس کنترل، بازی با متغیری در استرس روانی است.
افسردگی مزمن یعنی چه : که به احتمال زیاد دو لبه است. احساس کنترل بیش از حد می تواند فلج کننده باشد، چه این حس دقیق باشد یا نه. به عنوان مثال: زمانی که او دانشجوی پزشکی بود، یکی از دوستانش به صورت چرخشی عمل جراحی را آغاز کرد.
همان روز اول، عصبی، بدون اینکه بداند چه انتظاری داشته باشد، به اتاق عمل خود رفت و پشت جمعی از پزشکان و پرستاران که در حال انجام پیوند کلیه بودند، ایستاد.
افسردگی مزمن یعنی چه : چند ساعت بعد، جراح ارشد ناگهان رو به او کرد: «آه، تو دانشجوی جدید پزشکی هستی. خوب، بیا اینجا، این کشنده را بگیر، همین جا نگهش دار، ثابت باش، پسر خوب.» جراحی ادامه یافت؛ دوست من نادیده گرفته شد.
زیرا او به طور نامطمئنی وضعیت ناراحت کننده ای را که جراح او را در آن قرار داده بود حفظ کرد، با زاویه به جلو خم شده بود، یک دستش در میان جمعیت فشار داده شده بود.
افسردگی مزمن یعنی چه : ابزار را در دست داشت، نمی توانست ببیند چه خبر است. ساعت ها گذشت. او از تنش ثابت نگه داشتن، بیحال شد. وقتی جراح جلوی او آمد.
او خود را در حال گیج شدن دید، چشم ها شروع به بسته شدن کردند. “عضله ای را تکان نده زیرا همه چیز را خراب می کنی!” گالوانیزه، وحشت زده، نیمه بیمار، او به سختی خود را نگه داشت.
افسردگی مزمن یعنی چه : فقط متوجه شد که سناریوی “شما همه چیز را خراب می کنید” یک ترفند ابلهانه احمقانه بود که برای هر دانشجوی جدید پزشکی انجام می شد.
او در تمام مدت ابزاری را روی قسمتی از بدن بی ربط نگه داشته بود و فریب خورده بود که کاملاً مسئول بقای بیمار است. (P.S.: او تخصص پزشکی دیگری را انتخاب کرد.) به عنوان مثال دیگر، بحث در فصل ۸ را در مورد اینکه چقدر رابطه ضعیفی بین استرس و سرطان وجود دارد را به خاطر بیاورید.
افسردگی مزمن یعنی چه : واضح است که سوق دادن بیماران سرطانی یا خانوادههای آنها به این باور است که با تفسیر نادرست از قدرت معدود مطالعات مثبت در این زمینه، امکان کنترل بیشتر از آنچه که واقعاً وجود دارد، بر علل و دورههای سرطان وجود دارد.
انجام این کار صرفاً به قربانیان سرطان و خانوادههایشان آموزش میدهد که این بیماری تقصیر خودشان است، که نه درست است و نه برای کاهش استرس در یک موقعیت استرسزا مفید است.
افسردگی مزمن یعنی چه : بنابراین کنترل از نظر روانی همیشه چیز خوبی نیست و یک اصل مدیریت خوب استرس نمی تواند صرفاً افزایش میزان کنترل درک شده در زندگی فرد باشد.
همانطور که در فصل ۱۳ دیدیم بستگی به این دارد که این ادراک به چه چیزی دلالت کند. آیا احساس کنترل هنگام وقوع اتفاق بد، کاهش دهنده استرس است؟
افسردگی مزمن یعنی چه : اگر فکر می کنید، “وای، این بد بود، اما تصور کنید اگر من مسئول نبودم چقدر بدتر می شد”
