افسردگی و سربازی
بیشتر
افسردگی و سربازی
افسردگی و سربازی : و البته، برخی از مردم می خواهند فرار کنند، زیرا درگیری های زیادی در اطراف آنها وجود دارد، یا چیز زیادی برای حفظ آنها در جایی که هستند وجود ندارد.
یا احساس می کنند خفه و محدود شده اند. چیزی که باعث میشود ما بخواهیم فرار کنیم و فرار کنیم، میتوانیم به دلیل تمایل به انجام آن احساس گناه کنیم.
افسردگی و سربازی : اگر امیال فرار قوی دارید، به خود یادآوری کنید که اینها در افسردگی رایج هستند. سعی کنید مشخص کنید که دقیقاً از چه چیزی می خواهید فرار کنید.
آیا باید فضای بیشتری برای خود ایجاد کنید و بیشتر به نیازهای خود رسیدگی کنید؟ کاربرگ ۴ (ص ۳۵۴) در پیوست I به این موضوع می پردازد.
افسردگی و سربازی : در اینجا باید توجه داشته باشیم که احساس گناه در مورد تمایل به فرار میتواند باعث شود افراد در جستجوی اینکه چرا میخواهند ترک کنند.
یا برای تغییر وضعیت فعلیشان چه کاری باید انجام دهند، یا حتی اینکه آیا واقعاً بهتر است ترک کنند یا وقت بگذارند، باز دارد. احساس گناه می تواند ما را در حلقه های فکر و احساس حبس کند.
افسردگی و سربازی : با قبول مسئولیت بیش از حد، احساس سنگینی می کنیم، سپس می خواهیم فرار کنیم، سپس احساس گناه می کنیم. برای کنار آمدن با احساس گناه، ما بیشتر تلاش می کنیم.
اما بعد احساس بار بیشتری می کنیم – و غیره. در این شرایط مهم است که به خود اجازه دهید صادقانه به زندگی خود نگاه کنید و ببینید چه چیزی باید تغییر کند تا احساس بار کمتری داشته باشید.
افسردگی و سربازی : آیا توقع زیادی از خود دارید؟ آیا شما خسته شده اید؟ آیا وقتی افسرده نیستید چنین احساسی دارید؟ تصور کنید با یکی از دوستانتان صحبت می کنید.
چگونه آن را برای آنها می بینید؟ چگونه به آنها کمک می کنید؟ چگونه می توانید به خودتان کمک کنید تا بدون حمله به خود یا گرفتار شدن در «بایدها» و «بایدها» مشکل را کشف کنید؟
افسردگی و سربازی : یک رویکرد عقلانی/شفقانه چگونه می تواند باشد؟ احساس گناه و احساس سزاوار تکامل، احساس گناه را طراحی کرده است تا به ما در مورد آسیب رساندن به دیگران هشدار دهد. حال، یکی از راههایی که میتوانیم به دیگران صدمه بزنیم، بهرهکشی از آنهاست.
با گرفتن بیش از سهم ما. افرادی که مستعد احساس گناه مفرط هستند، معمولاً به عنوان «استحقاق» و «استحقاق» صحبت می کنند. با این حال، برخی از افراد افسرده میتوانند نگران این باشند که لیاقت برخی چیزها را ندارند – اینکه به اندازه کافی برای به دست آوردن آنها تلاش نکردهاند.
افسردگی و سربازی : وقتی غربیهای ثروتمند فقر جهان سوم را میبینند، میتوانیم احساس گناه کنیم که چرا ما اینقدر ثروتمند هستیم و آنها اینقدر فقیر هستند.
ما دوست داریم دنیا را عادلانه بدانیم، یا حداقل می توانیم عدالت را برقرار کنیم. حتی کودکان کاملاً کوچک نیز می توانند نسبت به انصاف ابراز نگرانی کنند.
افسردگی و سربازی : متاسفانه دنیا جای عادلانه ای نیست. انصاف و احساس شایستگی بخشی از روانشناسی ماست، اما باید یاد بگیریم که تعادل را حفظ کنیم.
برخی از افراد افسرده احساس می کنند که لیاقت شاد بودن را ندارند – که به نوعی اگر خوشحال باشند به خاطر آن مجازات خواهند شد. در کتاب آنها همه چیز را باید به دست آورد.
افسردگی و سربازی : با این حال، چنین حسی از «استحقاق کسب درآمد» میتواند مفید نباشد. مردی را تصور کنید که در قرعه کشی ۲۴۵ غلبه بر افسردگی پول زیادی به دست می آورد اما بعد فکر می کند “من لیاقت این را ندارم.” او نمی تواند از برنده های خود لذت ببرد.
زیرا درگیر احساس گناه به خاطر خوش اقبالی خود (لایق نبودن) است. حال این سوال برای شما پیش می آید: اگر اتفاقات خوبی برای شما بیفتد، آیا می توانید از آنها لذت ببرید؟ آیا واقعاً می توانید از آنها قدردانی کنید و از آنها لذت ببرید؟ یا آیا شما فردی هستید.
افسردگی و سربازی : که مدام فکر می کنید “من لیاقت این را ندارم”؟ اگر چنین فکر میکنید، مزایا و معایب این را بنویسید که به خودتان اجازه میدهید از خوشبختی لذت ببرید. از اینکه به خودتان اجازه نمی دهید چیزهای خوبی را که برایتان اتفاق می افتد.
بپذیرید چه چیزی به دست می آورید؟ دیگران با تضعیف خود در این راه چه چیزی به دست می آورند؟ آیا می خواهید به عنوان یکی از قربانیان زندگی شناخته شوید.
افسردگی و سربازی : هویتی که با پذیرش خوش شانسی در معرض تهدید قرار می گیرد؟ مردم می توانند با احساس گناه و شرم عذاب شوند زیرا نمی توانند از اقبال خوب خود لذت ببرند.
چنین فردی ممکن است بگوید، من برای خودم خیلی کار دارم. من فقیر نیستم و با شریکم رابطه نسبتاً خوبی دارم، اما خوشحال نیستم. آنقدر احساس گناه می کنم که نمی توانم قدر چیزها را بدانم. شاید من لیاقت آنها را ندارم. این کمی شبیه سام از چند صفحه پیش است.
افسردگی و سربازی : به جای اینکه سخت تلاش کنند تا بفهمند دقیقاً از چه چیزی خوشحال نیستند، مدام به خود می گویند که باید خوشحال باشند و از این که اینطور نیستند احساس بدتری دارند. اگر این مورد برای شماست، پس از آنچه در زندگی خود راضی هستید بنویسید.
سعی کنید در مورد چیزهایی که از آنها راضی نیستید دقیق باشید. بدانید که چیزهایی وجود دارد که از آنها راضی هستید و چیزهایی وجود دارد که ممکن است از آنها راضی نباشید.
افسردگی و سربازی : در مرحله بعد، توجه داشته باشید که اگر در یک بخش از زندگی خود ناراضی هستید، این می تواند بر احساسات مربوط به قسمت های دیگر تأثیر بگذارد.
طبیعی است که اگر پایی را بشکنید، مهم نیست که بقیه بدن شما چقدر خوب عمل می کند، پای شکسته هنوز هم مثل جهنم درد میکنه اینکه به خودتان بگویید نباید درد داشته باشید.
افسردگی و سربازی : چون حداقل سرطان ندارید کمک زیادی نمی کند. البته، یادگیری قدردانی از چیزهای خوب در زندگی می تواند در افسردگی مهم باشد.
زیرا به ما کمک می کند از فکر کردن به همه چیز یا هیچ و تمرکز بیش از حد بر روی چیزهای منفی اجتناب کنیم. اما با احساس گناه در شاد نبودن چیز زیادی نمی توان به دست آورد.
افسردگی و سربازی : در آن صورت می بینید که مسئله «استحقاق» وارد آن نمی شود.
