با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم
بیشتر
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : بنابراین، این یک تعریف نسبتاً خودخواهانه از ناکارآمدی است – بازارها تا زمانی که موقعیت بزرگی را در سهامی که فکر میکنید به اشتباه قیمت گذاری شده است، نگیرید، ناکارآمد هستند، اما پس از گرفتن آن موقعیت، کارآمد میشوند. بهتر است به موضوع کارآیی بازار به عنوان یک شکاک برخورد کنیم.
بدانید که از یک سو بازارها اشتباه می کنند، اما از سوی دیگر، یافتن این اشتباهات مستلزم ترکیبی از مهارت و شانس است. این دیدگاه از بازارها منجر به نتایج زیر می شود: اول، اگر چیزی بیش از حد خوب به نظر می رسد که درست باشد – یک سهام آشکارا کمتر از ارزش یا بیش از ارزش گذاری شده به نظر می رسد – احتمالاً درست نیست.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : دوم، زمانی که ارزش یک تحلیل به طور قابل توجهی با قیمت بازار متفاوت است، با این فرض شروع کنید که بازار درست است. سپس باید قبل از اینکه به این نتیجه برسیم که چیزی بیش از حد یا کمتر ارزش گذاری شده است، خود را متقاعد کنید که اینطور نیست. این استاندارد بالاتر ممکن است باعث شود در پیگیری ارزش گذاری ها محتاط تر باشید.
اما با توجه به دشواری شکست در بازار، این یک نتیجه نامطلوب نیست. تایمرهای بازار، با برخی مشروعیت، خاطرنشان می کنند که بازده نوبت در بازارها بسیار بیشتر از بازده انتخاب سهام است. آنها استدلال میکنند که پیشبینی حرکات بازار آسانتر از انتخاب سهام است و این پیشبینیها میتواند بر اساس عواملی باشد که قابل مشاهده هستند.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : در حالی که ارزش گذاری تک تک سهام ممکن است برای یک تایمر بازار هیچ فایده ای نداشته باشد، استراتژی های زمان بندی بازار می توانند حداقل به دو روش از ارزش گذاری استفاده کنند: ۱. خود بازار کلی را می توان ارزش گذاری کرد و با سطح فعلی مقایسه کرد. ۲. یک مدل ارزش گذاری می تواند برای ارزش گذاری همه سهام استفاده شود.
و از نتایج حاصل از کل سهام برای تعیین اینکه آیا بازار بیش از ارزش یا کمتر از ارزش گذاری شده است استفاده می شود. به عنوان مثال، از آنجایی که تعداد سهامی که بیش از حد ارزش گذاری می شوند، با استفاده از مدل جریان نقدی تنزیل شده، نسبت به تعداد سهامی که کمتر از ارزش گذاری شده اند، افزایش می یابد.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : ممکن است دلیلی وجود داشته باشد که باور کنیم بازار بیش از حد ارزش گذاری شده است. بازاریابان کارآمد بازاریابان کارآمد بر این باورند که قیمت بازار در هر نقطه از زمان نشاندهنده بهترین تخمین از ارزش واقعی شرکت است و هر تلاشی برای بهرهبرداری از کارایی بازار درک شده بیش از سود مازاد آن هزینه خواهد داشت.
آنها فرض می کنند که بازارها اطلاعات را به سرعت و با دقت جمع می کنند، سرمایه گذاران حاشیه ای به سرعت از هرگونه ناکارآمدی سوء استفاده می کنند، و هر گونه ناکارآمدی در بازار ناشی از اصطکاک، مانند هزینه های مبادله است، و نمی توان آن را از بین برد. برای بازاریابان کارآمد، ارزشگذاری یک تمرین مفید برای تعیین اینکه چرا سهام به قیمتی که انجام میشود میفروشد، است.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : از آنجایی که فرض اساسی این است که قیمت بازار بهترین تخمین از ارزش واقعی شرکت است، هدف تعیین این است که چه مفروضاتی در مورد رشد و ریسک در این قیمت بازار وجود دارد، به جای یافتن شرکتهای با ارزش کمتر یا بیش از حد. ارزش گذاری در تجزیه و تحلیل اکتساب ارزش گذاری باید نقش اصلی را در تجزیه و تحلیل اکتساب بازی کند.
شرکت یا فرد پیشنهاد دهنده باید قبل از ارائه پیشنهاد در مورد ارزش منصفانه شرکت مورد نظر تصمیم بگیرد و شرکت مورد نظر باید قبل از تصمیم به قبول یا رد پیشنهاد، ارزش معقولی را برای خود تعیین کند. همچنین عوامل خاصی وجود دارد که در ارزیابی تصاحب باید در نظر گرفته شود. ابتدا، اثرات هم افزایی بر ارزش ترکیبی دو شرکت (هدف به علاوه شرکت پیشنهاد دهنده) باید قبل از تصمیم گیری در مورد پیشنهاد در نظر گرفته شود.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : کسانی که معتقدند ارزش هم افزایی غیرممکن است و نباید به لحاظ کمی در نظر گرفته شود، اشتباه می کنند. دوم، تأثیرات بر ارزش تغییر مدیریت و تجدید ساختار شرکت هدف باید در تصمیم گیری در مورد قیمت منصفانه در نظر گرفته شود. این موضوع در تصاحب خصمانه نگران کننده است. در نهایت، یک مشکل قابل توجه با سوگیری در ارزش گذاری های تصاحب وجود دارد.
شرکتهای هدف ممکن است در برآورد ارزش بیش از حد خوشبین باشند، بهویژه زمانی که تصاحبها خصمانه هستند و سعی میکنند سهامداران خود را متقاعد کنند که قیمتهای پیشنهادی بسیار پایین است. به طور مشابه، اگر شرکت پیشنهاد دهنده به دلایل استراتژیک تصمیم به خرید داشته باشد، ممکن است فشار زیادی بر تحلیلگر وارد شود تا تخمینی از ارزش ارائه دهد که پشتوانه خرید باشد.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : ارزش گذاری در امور مالی شرکت اگر هدف در امور مالی شرکت حداکثر کردن ارزش شرکت باشد، رابطه بین تصمیمات مالی، استراتژی شرکت و ارزش شرکت باید مشخص شود. در سال های اخیر، شرکت های مشاوره مدیریت شروع به ارائه مشاوره به شرکت ها در مورد چگونگی افزایش ارزش کرده اند. ارزش یک شرکت میتواند مستقیماً با تصمیماتی که میگیرد مرتبط باشد.
در مورد پروژههایی که اتخاذ میکند، نحوه تأمین مالی آنها و سیاست تقسیم سود. درک این رابطه کلید تصمیم گیری برای افزایش ارزش و بازسازی معقول مالی است. نتیجهگیری ارزشگذاری نقش کلیدی در بسیاری از حوزههای مالی ایفا میکند – در امور مالی شرکت، در ادغامها و تملکها، و در مدیریت پورتفولیو.مدلهای ارائهشده در این کتاب طیف وسیعی از ابزارها را ارائه میکنند.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : که تحلیلگران در هر یک از این حوزهها از آنها استفاده میکنند، اما یادداشت احتیاطی که در این فصل به گوش میرسد قابل تکرار است. ارزش گذاری یک تمرین عینی نیست و هرگونه پیش فرض و سوگیری که یک تحلیلگر به فرآیند وارد می کند به ارزش راه پیدا می کند. و حتی بهترین ارزشگذاری تخمینی از ارزش را به همراه خواهد داشت، با احتمال زیادی که در ارزیابی خود اشتباه میکنید.
در مشکلات زیر، در صورتی که هیچ کدام مشخص نشده باشد، از حق بیمه ریسک سهام ۵.۵ درصد استفاده کنید. ۱. ارزش سرمایه گذاری عبارت است از: الف. ارزش فعلی جریان های نقدی سرمایه گذاری. ب توسط تصورات سرمایه گذاران در مورد آن تعیین می شود. ج بر اساس تقاضا و عرضه تعیین می شود. د اغلب یک تخمین ذهنی است که با تعصب تحلیلگر رنگ آمیزی می شود.
با ۵ میلیارد چه ماشینی بخرم : همه موارد بالا. ۲. بسیاری از کسانی هستند که ادعا می کنند ارزش بر اساس تصورات سرمایه گذار است، و تنها تصورات، و جریان های نقدی و درآمد مهم نیستند. این استدلال اشکال دارد زیرا: الف. ارزش توسط سود و جریان های نقدی تعیین می شود و تصور سرمایه گذاران اهمیتی ندارد.
