برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد
بیشتر
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : چقدر این نصیحت ضروری است. مسیحیان معمولی معمولی را با افراد معمولی معمولی جهان مقایسه و مقایسه کنید. مسیحی ادعا می کند که به چیزهای روحانی و ملکوت خدا و شناخت خدا و مسیح علاقه مند است. این ادعای اوست.
می گوید ایمان دارم و ایمان یعنی همین. با این حال او را با افراد معمولی که به بازی های مختلف و اتفاقاتی که در دنیای ورزش می افتد مقایسه کنید. تفاوت را می بینید، در مورد فردی که به این چیزها علاقه دارد، هیچ چیز سستی وجود ندارد.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : به هیجان و انرژی آنها نگاه کنید. سپس در مقابل، به مسیحی نگاه کنید که چقدر سست است، چقدر ظاهراً عذرخواهی می کند. و دلیل آن این است که این نوع مسیحی نتوانسته بر ایمان خود بیفزاید.
او می گوید که یک مسیحی است و به حقیقت ایمان دارد، اما در «تکیه» ایمان خود ناکام است. بر ایمان خود فضیلت و بر فضیلت علم بیفزاید. این صرفاً به معنای دانش دکترین نیست. ما به اندازه ای آن را داریم وگرنه ایمان نداشتیم.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : این یعنی یک نوع بصیرت، یعنی فهم، یعنی روشنگری. ما در لحظه ای که به مسیح ایمان می آوریم همه چیز را نمی دانیم، در آن زمان به طور کامل درک نمی کنیم، این فقط آغاز است. پولس میگوید: در رسالههای عهد جدید درخواستها و نصیحتهایی برای رشد در درک «تا عشق شما رشد کند» وجود دارد.
این چیزی است که پطرس رسول در این مرحله می گوید. او می گوید که آنها نباید در ایمان متوقف شوند. آنها قبلاً مسیحی هستند اما باید زندگی مسیحی را درک کنند. آنها باید بیایند تا خطرات ظریفی را که آنها را احاطه کرده است ببینند، آنها باید چیزی از نبوغ شیطان را درک کنند.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : آنها به درک نیاز دارند: پس «به ایمانت بیفزا»، برای این بینش، این دلهره، این روشنگری تلاش کن. چقدر ضروری است که خودمان را به خواندن مجدانه کتب مقدس و کتابهای مربوط به کتاب مقدس و آموزه های ایمان بسپاریم.
شما هرگز ایمان را به درستی درک نخواهید کرد مگر اینکه خودتان را به این چیزها بکار ببرید. گاهی اوقات این یک روند دردناک است و مطمئناً به تمام نظم و انضباطی که ما می توانیم اعمال کنیم نیاز دارد. دانش آموز بدون سخت کوشی هرگز در هیچ موضوعی مهارت پیدا نمی کند.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : صحبت در مورد آن تیپ باهوش مرد که هیچ وقت هیچ کاری انجام نمی دهد و بعد اول در معاینه بیرون می آید، افسانه محض است. این اتفاق نمی افتد، این یک دروغ است. بدون دانش و شما هرگز بدون به کارگیری خود دانش نخواهید داشت، یک مرد هرگز نمی تواند این درک واقعی، این دانش واقعی را داشته باشد. نیاز به نظم و انضباط و کاربرد دارد.
در واقع کار بسیار سختی است که ایمان خود را با دانش تقویت کنید. نکته بعدی اعتدال است که به معنای کنترل خود است و در اینجا به این معنی نیست که شما به طور کلی زندگی خود را کنترل کنید. این اعتدال چیز بسیار جزئی تر و خاص تر از آن است.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : این بدان معنی است که شما باید تمام جنبه های زندگی خود را کنترل کنید. ممکن است به این معنی باشد که شما مجبور خواهید بود حتی خوردن و نوشیدن خود را کنترل کنید. مقامات مرتباً به ما می گویند که بسیاری از مردم به دلیل خوردن و نوشیدن بیش از حد در وضعیت جسمانی ضعیفی هستند.
شکی نیست که این درست است و گرایش فزاینده ای به آن در دنیای مدرن وجود دارد. بر ما تحمیل شده است. جذاب می شود؛ و افرادی هستند که اغلب به دلیل عدم اعتدال یا عدم کنترل خود از خستگی و بی حالی رنج می برند. آنها بر اشتهای خود، شهوات، امیال و امیال خود کنترل ندارند.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : آنها زیاد می خورند یا زیاد می نوشند یا حتی زیاد می خوابند. راه دستیابی به بینش این است که زندگی مقدسین را بخوانیم، یادداشت های روزانه آنها را بخوانیم، بخوانیم که آنها با خودشان چه کردند و چگونه زندگی خود را کنترل کردند.
چقدر آنها از این چیزها می ترسیدند و چقدر به وضوح دریافتند که باید به هر قیمتی از آنها اجتناب کنند.صبوری یعنی تحمل صبور، ادامه دادن هر چند همه چیز شما را دلسرد می کند. خودت باید این کار را بکنی. شما باید این را به ایمان خود اضافه کنید. این فقط به معنای منفعلانه «نگاه به خداوند» نیست.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : خودت باید صبر داشته باشی و به طور پیوسته این کار را روز به روز انجام بدهی. و سپس خداپرستی که در این مرحله بدون شک به معنای اهتمام و دقت در حفظ رابطه ما با خداست. سپس در دو مورد آخر فهرست، او نگران نگرش ما نسبت به همنوعانمان است.
مهربانی برادرانه به معنای رابطه ما با هموطنان مسیحی است. صدقه یعنی محبت به مردان هر چند خارج از ایمان باشند. ما باید این موارد را با جزئیات تماشا کنیم. رسولی که ما را از این مراحل و مراحل مختلف عبور داده است.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : اکنون ما را تشویق می کند تا همه آنچه را که به ما گفته است انجام دهیم. تشویق چیست؟ اول از همه او به ما یادآوری می کند که ما چه هستیم. او به ما میگوید که ما «شرکتکنندههای نظم ۲ I 5 طبیعت الهی» شدهایم. اگر احساس میکنید که من آموزهای سخت را موعظه کردهام و این امر زندگی مسیحی را به یک کار سخت تقلیل میدهد.
اگر اصلاً تردید یا تردید دارید، اجازه دهید چند سؤال بپرسم. آیا به عنوان یک مسیحی متوجه هستید که چیست؟ آیا می دانی که شما یک “شریک طبیعت الهی” هستید، آیا می دانید که پسر خدا از آسمان به زمین آمد و حتی به صلیب جلگه رفت تا شما را نجات دهد تا شما را از جهان و شهوات آن رهایی بخشد؟
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : فرار از فسادی که در دنیا از طریق شهوت است. شهوت عامل آن فساد است. آیا قرار است در آن شرایط بمانید؟ آیا نمی خواهید از آن فرار کنید؟ او می گوید، درک کنید که مسیح مرده است تا شما را از آن خارج کنند، و شما را از آن خارج کرده اند.
به همین دلیل، پس «همه تلاش خود را بکنید». پیتر استدلال میکند: «مطمئناً، شما فراموش نکردهاید که «از گناهان قدیمیتان پاک شدهاید»، مطمئناً فراموش نکردهاید.
برای مبارزه با افسردگی چکار باید کرد : که با مسیح مردید و بنابراین برای شریعت مردهاید و برای گناه مردهاید؟ «ما که برای گناه مردهایم چگونه دیگر در آن زندگی خواهیم کرد؟» این روش پولس است. این استدلال پیتر است. ما باید این را درک کنیم، و این چه تشویق بزرگی است که با مبارزه ایمانی روبرو می شویم
