تنهایی افسردگی می آورد
بیشتر
تنهایی افسردگی می آورد
تنهایی افسردگی می آورد : عنوان دوم از قانون ملی بازیابی صنعتی که در ژوئن ۱۹۳۳ به تصویب رسید، مجوز یک برنامه بزرگ هزینه های عمومی را صادر کرد و ایکس مسئول آن شد.
[۲۶] جیم پاول افراد با استعدادی بودند. آنها در سال های بحران ساعت های طولانی کار می کردند. به نظر می رسید که آنها واقعاً به فقرا اهمیت می دهند.تنهایی افسردگی می آورد : پس چرا سیاست های آنها نتیجه معکوس داشت و به همان افرادی که قرار بود کمک می شد آسیب برساند؟
چگونه ممکن بود که سیاستهای خوشنیتشده آنها رکود بزرگ را طولانی کند؟ برخی از سرنخ ها از طرز فکر آنها به دست آمد.
تنهایی افسردگی می آورد : به نظر می رسید که نیودیلرز همیشه سرمایه داری واقعی را با دولت ایده آل مقایسه می کند.
آنها سرمایه داری را با تأثیرات ظاهری آن و دولت را با نیات اعلام شده اش قضاوت کردند. آنها دوست داشتند در مورد خوبی هایی که ممکن است.
تنهایی افسردگی می آورد : از مخارج دولت به وجود بیاید صحبت کنند و آسیب هایی را که ممکن است از مالیات های دولتی به وجود بیاید، ناچیز می دانستند.
آنها تصور میکردند که افراد خصوصی حریص مسبب مشکلات جهان هستند، مانند عرقفروشی، کار کودکان، و افسردگی، و بهترین راهحلها از سوی مقامات دولتی خواهد بود که عموماً تصور میشد در خدمت منافع عمومی هستند.
تنهایی افسردگی می آورد : نه منافع شخصیشان. البته، نیودیلرز میدانست که برخی از مقامات دولتی محدودیتهایی دارند.
اما به نظر میرسد هیچ محدودیتی برای خوبیهایی که دولت در صورت داشتن قدرت کافی ممکن است انجام دهد، وجود ندارد.
تنهایی افسردگی می آورد : بسیاری از نیو دیلرها با یادآوری روزهایی که در دولت پرزیدنت وودرو ویلسون در زمان جنگ داشتند.
فکر می کردند که اقتصاد رکود دهه ۱۹۳۰ می تواند با ایجاد بوروکراسی ها و صدور دستورات کارساز شود. به نظر میرسد.
تنهایی افسردگی می آورد : که نیو دیلرها هرگز این احتمال را در نظر نگرفتهاند که قدرت بیشتر آسیبهای ناشی از خطای انسانی یا فساد را بزرگتر کند.
فصل دوم: چه چیزی باعث افسردگی بزرگ شد؟ O N ژوئیه ۱، ۱۹ ۲ ۷، کشتی مسافربری مورتانیا با دو مرد قدرتمند که نامشان در لیست مسافران دیده نمی شد در نیویورک پهلو گرفت. آنها مونتاگو نورمن، رئیس بانک انگلستان، و هالمار شاخت، رئیس بانک آلمانی رایشزبانک بودند.
تنهایی افسردگی می آورد : روز بعد، آنها به املاک لانگ آیلند معاون وزیر خزانه داری ایالات متحده در اوگدن میلز رفتند. در آنجا آنها تصمیمی گرفتند که به بالا بردن بازار سهام کمک می کرد.
در این جلسه، علاوه بر میلز، نورمن و شاخت، بنجامین استرانگ، رئیس بانک فدرال رزرو نیویورک و چارلز ریست، اقتصاددان نماینده بانک فرانسه نیز حضور داشتند.
تنهایی افسردگی می آورد : قوی، پنجاه و چهار، مرد کلیدی بود. لستر وی چندلر، زندگینامهنویس، نوشت: «او بیش از شش فوت قد و شیطون داشت و حدود ۱۵ پوند وزن داشت.
تنها پس از اینکه بیماری سل او را مجبور کرد تنیس و گلف را کنار بگذارد و از رژیم غذایی پیروی کند، به چاقی که در عکسهای بعدیاش نشان داده شده بود، دست یافت.
تنهایی افسردگی می آورد : خطوط صاف و خطوط عمیق صورت بلند او که بینی بزرگی بر آن غالب شده بود، هدفی را نشان میداد.
اراده ای قوی و حتی ظرفیت بی رحمی … بیشتر اوقات او مردی جذاب و خونگرم با ظرفیت مشخص برای دوستی بود. [۲۷] [۲۸] جیم پاول او مردم را دوست داشت و آنها او را دوست داشتند.
تنهایی افسردگی می آورد : او روابط صمیمانه کمی داشت و مانند برخی از مردان قدرتمند دیگر در روابط صمیمی راحت نبود، اما در یک گروه گرم و جذاب بود.
استرانگ به ترویج بازسازی اروپای غربی، که برخی از آن در جنگ جهانی اول ویران شده بود، اختصاص داشت. او به ویژه مشتاق کمک به بریتانیا بود.
تنهایی افسردگی می آورد : مانند بسیاری از کشورهای دیگر، بریتانیا از استاندارد طلا استفاده می کرد، که وقتی دولت ها ارزهای خود را افزایش می دادند.
جریمه می شد و بریتانیا در طول جنگ جهانی اول از طلا استفاده کرد تا بتواند پول کافی برای هزینه های جنگ چاپ کند.
تنهایی افسردگی می آورد : پس از جنگ، بریتانیا به دلیل غرور و غرور مانند هر چیز دیگری، می خواست به استاندارد طلا با نرخ اصلی خود یعنی ۴.۸۶ دلار بازگردد – تا نشان دهد که بریتانیا هنوز یکی از بزرگترین قدرت های جهان است.
در آن زمان، طلا از بریتانیا به ایالات متحده سرازیر می شد، جایی که نرخ بهره بالاتر بود. نورمن از دوستش استرانگ خواست تا نرخ بهره را پایین نگه دارد تا طلا به بریتانیا سرازیر شود و تقاضای حاصل برای پوند به حمایت از آن در ۴.۸۶ دلار کمک کند.
تنهایی افسردگی می آورد : در غیر این صورت، مقامات بریتانیا برای اعتراف به عواقب تورم زمان جنگ و پذیرش یک کاهش تحقیرآمیز ارزش تحت فشار خواهند بود.
علاوه بر این، بسیاری از آمریکاییها سرمایهگذاری قابل توجهی در سرزمینهای ماورای دریای بریتانیا (امپراتوری بریتانیا) داشتند و نگران بازپرداخت آنها با پوند کاهشیافته بریتانیا بودند.
تنهایی افسردگی می آورد : بحثها در املاک اوگدن میلز روشن کرد که شاخت با کمک به بریتانیا موافقت نمیکند، و ریست ظاهراً پیشنهاد کرد که امیل مورئو، بازرس کل مالی فرانسه نیز با این کمک موافقت نخواهد کرد.
بنابراین استرانگ تصمیم گرفت هر کاری که میتواند برای او انجام دهد. خود. علیرغم نگرانی هایش در مورد رونق بازار سهام، او کاهش نرخ تنزیل را تضمین کرد که در آن بانک فدرال رزرو نیویورک به بانک های عضو فدرال رزرو پول وام می داد.
تنهایی افسردگی می آورد : از ۴ درصد به ۳ درصد. سپس به بانک انگلستان طلا پرداخت کرد تا ۱۲ میلیون پوند انگلیس بخرد و از این ارز حمایت کند.
یک اثر این بود که اوراق قرضه سرمایه گذاری جذابیت کمتری نسبت به سهام داشته باشد و بازار سهام که قبلاً در دهه ۱۹۲۰ رونق زیادی داشت، حرکت کرد.
