درمان افسردگی در یائسگی
بیشتر
درمان افسردگی در یائسگی
درمان افسردگی در یائسگی : کارل یونگ، روانکاو، استدلال کرد که همه ما یک «شخصا» یا نقاب داریم که برای اینکه خودمان را مورد قبول دیگران قرار دهیم، آن را می زنیم.
ما ۱۶۴ خودمان را با نام میخوانیم نمیتوانیم همیشه با احساسات خام کنار بیاییم. ما باید از قوانین اجتماعی خاصی پیروی کنیم و به طور منطقی مودب باشیم.
درمان افسردگی در یائسگی : با این حال، مانند بسیاری از چیزها، یک شخصیت با عملکرد خوب بحث تعادل است (نه همه یا هیچ). اگر بیش از حد از صادق بودن با مردم عقب نشینی کنیم و احساس کنیم که آنها از ما سوء استفاده می کنند، می توانیم رنجش درونی شدیدی را احساس کنیم.
اما وقتی افسرده میشویم، میتوانیم احساس کنیم که هر کاری که انجام دادهایم، تظاهر یا ساختگی یا صرفاً نتیجهی شانس بوده است.
درمان افسردگی در یائسگی : افراد افسرده شروع به بی ارزش کردن موفقیت های قبلی یا فعلی خود می کنند. دلایل این امر متفاوت است. گاهی اوقات این افراد کمال گرا هستند و کمتر به چیزهایی فکر می کنند که احساس می کنند در حد استاندارد نیست.
آنها می دانند که در اقدامات یا دستاوردهایشان نقص هایی وجود دارد، اما بیش از حد روی آنها تمرکز می کنند. آنها فکر میکنند که تظاهر میکردند که شایستگیتر، خوبتر یا بهتر از آن چیزی که اکنون معقول است.
درمان افسردگی در یائسگی : هنگامی که یکی از بیماران – که در دنیای آکادمیک جایگاهی عالی داشت و جایزه معتبری را کسب کرده بود – افسرده شد.
احساس کرد که همه را فریب داده و تمام نوشتههایش دروغ است – ارزش کمی ندارد. همچنین ممکن است نگران این باشیم که آیا احساساتی که در گذشته نسبت به دیگران داشتیم واقعی بوده است.
درمان افسردگی در یائسگی : یا فقط خودمان را گول میزنیم؟ با این حال، افسردگی بدترین زمان ممکن برای شروع این نوع تصمیمات است.
این به این دلیل است که افسردگی ظرفیت احساسات مثبت را کاهش می دهد و ما اغلب کمتر محبت می کنیم. علاوه بر این، احساس اینکه ما دیگران را فریب می دهیم.
درمان افسردگی در یائسگی : می تواند منجر به احساس گناه شود که سپس سعی می کنیم آن را بپوشانیم (به فصل ۱۴ مراجعه کنید). هنگامی که برندا افسرده شد.
او درگیر این شد که نیک را فریب دهد تا با او ازدواج کند و او اکنون در حال جعل عشق به او بود. وقتی او به دیدن من آمد.
درمان افسردگی در یائسگی : با هم گفتگویی داشتیم که خلاصه به موارد ضروری آن، چیزی شبیه به این بود: پاول. وقتی ازدواج کردی، فکر می کردی که عشقت را به نیک جعل می کنی؟
برندا. نه، من آن را اینطور نمی گذارم. صادقانه بگویم، من بیشتر از آنچه که اجازه می دادم در مورد او نامطمئن و نگران بودم، اما خوب بودیم و فکر می کردم که کار می کند.
درمان افسردگی در یائسگی : پل. ازدواج می تواند زمان ترسناکی باشد. بنابراین شاید شما احساسات متفاوتی داشتید و مطمئن نبودید که از این احساسات چه کنید.
غلبه بر افسردگی برندا. بله، حدس میزنم همینطور باشد. این یک قدم بزرگ برای ازدواج بود و من نگران این بودم که آیا تصمیم درستی میگیرم یا نه. پل. آیا فکر می کنید.
درمان افسردگی در یائسگی : که به طور قابل درک نگران بودن در مورد تصمیم گیری درست به این معنی است که شما فریبنده بودید؟ برندا. مطمئن نیستم.
پل. خوب، خوب، اجازه دهید آن را اینگونه بیان کنیم. اگر با نیک فریبنده میشوید، آیا ممکن است به این دلیل باشد که در ذهن خود گیج شدهاید و مطمئن نیستید.
درمان افسردگی در یائسگی : که واقعاً در مورد او چه احساسی دارید؟ برندا. اوه، بله، همه احساسات من در حال حاضر گیج به نظر می رسند.
پل. خوب، خوب، بیایید این مشکل را به عنوان یک مشکل سردرگمی ببینیم تا فریب عمدی. مطمئنا، در حال حاضر ممکن است عشق زیادی به نیک احساس نکنید.
درمان افسردگی در یائسگی : اما ما مطمئن نیستیم که چرا اینطور است. شاید چیزهایی وجود داشته باشد که از آنها رنجیده باشید، یا شاید دلایل دیگری وجود داشته باشد.
اما اگر این موارد را گام به گام بررسی کنیم، ممکن است تصویر واضح تری از احساس شما به دست آوریم. مشکل این است.
درمان افسردگی در یائسگی : که اگر فقط به خود حمله کنید که احساس میکنید نیک را فریب میدهید، احساس گناه میکنید و مرتب کردن احساساتتان برایتان دشوارتر خواهد بود.
این به تدریج برای برندا معنا پیدا کرد. معلوم شد که چون از همان ابتدا عاشق نیک نبوده است، در دلش احساس میکرد که او را فریب داده است.
درمان افسردگی در یائسگی : این باعث میشود او احساس گناه وحشتناکی کند. او برای غلبه بر احساس گناه خود، کارهایی را در رابطه انجام میداد که نمیخواست انجام دهد (مانند رابطه جنسی، بیرون رفتن)، اما از تسلیم شدن نیز احساس رنجش میکرد.
او بیشتر احساس میکرد که نیک مورد استفاده قرار گرفته است. برندا به آرامی متوجه شد که احساسات اصلی او در واقع خشم و رنجش است.
درمان افسردگی در یائسگی : هنگامی که او به دلیل فریب دادن نیک و جعل عشق احساس گناه نمی کند، می تواند به حل مشکلات واقعی در رابطه ادامه دهد.
برای انجام این کار، او همچنین باید تشخیص می داد که عشق پیچیده است و اصلا شبیه فیلم ها نیست. برندا تنها با تمرکز بر احساسات منفی خود و زمان هایی که در مورد احساسات خود نسبت به نیک گیج شده بود به جای زمان هایی که از بودن با او لذت می برد، نکات مثبت زندگی خود را نادیده گرفت.
درمان افسردگی در یائسگی : گاهی اوقات مردم احساس می کنند که چاره ای جز جعل کردن چیزها ندارند. به عنوان مثال، آنها ممکن است احساس کنند.
که برای حفظ یک رابطه یا یک خانواده یا، مانند مثال زیر، یک شغل، باید عشق جعلی داشته باشند. مایک علاقهای به رئیسش جعل کرده بود که فکر میکرد.
درمان افسردگی در یائسگی : اگر تاثیر خوبی نداشته باشد، میتواند او را اخراج کند. اما او از خود متنفر شد که (آنطور که می دید) ضعیف بود. با این حال، او می توانست متفاوت به آن نگاه کند.
او میتوانست بگوید: “من میدانم که باید این کار را حفظ کنم و قدرت زیادی برای انجام این کار ندارم جز ایجاد یک احساس خوب.
