رابطه افسردگی و خواب زیاد
بیشتر
رابطه افسردگی و خواب زیاد
رابطه افسردگی و خواب زیاد : بیایید فرض کنیم “باید”های شما در نهایت برآورده نشده اند. فرض کنید بعد از اینکه سخت کوشید تا تأیید آنها را به دست آورید، مردم همچنان شما را دوست ندارند؟
فرض کنید شخصی واقعاً از دیدن شما متنفر است – ظاهراً شما را طرد می کند؟ فرض کنید کسی که برایش احترام قائل هستید و خواهان تایید او هستید.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : به شما میگوید که با بادبادک پرواز کنید یا در دریاچه بپرید یا یک براش آف مشابه؟ اونوقت به خودت چی میگی؟
از آنجایی که در گالری «بایدها» شما، مفهومی است که همه باید آن را تأیید کنند و شما را دوست داشته باشند.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : شما احتمالاً با بدبختی هایی مانند «من واقعاً یک بازنده هستم» یا «چه شکست خوردهای هستم» به رد پاسخ میدهید.
من هستم، یا، «من یک چیز واقعی نیستم»، یا «من آنها را برای این کار خواهم گرفت. من به دنیا نشان خواهم داد!» “من به کسی نیاز ندارم!” کتاب مقدس به ما نمی آموزد که همه روی زمین را راضی کنیم. به ما نمی گوید که برای اینکه مردم ما را دوست داشته باشند اضافه کاری کنیم.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : عیسی هرگز به ما نگفت که بیرون برویم و در دوره ای شرکت کنیم که چگونه مردم را دوست داشته باشند.
او به ما گفت که او را دوست داشته باشیم، به او اعتماد کنیم، به او ایمان داشته باشیم، او را جلال دهیم و واقعاً به دیگران اهمیت دهیم.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : بهایی که یک فرد مضطرب برای راضی کردن مردم می پردازد بسیار زیاد است. عیسی، بیش از همه، نشان داد که اگر شخصی واقعاً در جلب رضایت خدا جدی باشد.
مواقعی پیش خواهد آمد که رفتار او درست برعکس آنچه دیگران از او انتظار دارند خواهد بود. خود عیسی مورد علاقه همه نبود و هنوز هم نیست.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : عیسی زمانی که زندگی می کرد مورد قبول همه قرار نمی گرفت و هنوز هم نیست. بسیاری از او ایراد گرفته اند. زمانی که او روی زمین زنده بود.
رهبران و شکل دهندگان افکار عمومی را از رفتار اجتماعی خود بسیار ناراحت کرد. او با فاحشه ها و دزدها دوست شد و به دنبال شرکت باجگیران خائن بود.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : این باعث نشد که او در میان مردم مذهبی محبوب شود. در واقع، بسیاری از کارهایی که او انجام داد، برای او دوستانی پیدا نکرد.
مردم از نحوه صحبت و عبادت او ایراد می گرفتند. آنها از آنچه او میگفت خوششان نمیآمد، دوستانش را دوست نداشتند، از کاری که او انجام میداد خوششان نمیآمد.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : حتی از نحوه غذا خوردن او انتقاد میکردند. اما او از آنچه دیگران در مورد او فکر می کردند، ویران نشد.
زیرا او چشم خود را به پدر داشت و اراده او را انجام می داد. در واقع، او از همه اینها شادی داشت و به ما میگوید: “شادی خود را به شما میدهم.” عیسی زندگی نکرد تا مردم را راضی کند، او برای خشنود کردن پدرش در بهشت زندگی کرد.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : هیچ کس غیر از شما قدرت این را ندارد که شما را بدبخت کند. این قدرت تنها متعلق به شماست.
شما با چیزهایی که به خودتان می گویید خود را بدبخت می کنید. یک فرد مضطرب نمی تواند تعریف کند که چه چیزی او را مضطرب می کند.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : اصطلاح اضطراب شامل تعداد زیادی از رفتارها، از جمله فعالیت های شناختی (مانند نگرانی، ناراحتی، وسواس) و همچنین رویدادهای فیزیولوژیکی مناسب تحت استرس (خشکی دهان، تعریق) می شود.
ضربان قلب و تنفس سریع، سرگیجه، سبکی سر، لرزش، پروانه در معده، عضلات منقبض) اضطراب معمولاً به عنوان ترس در غیاب خطر واقعی تعریف می شود.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : اتفاقی که شخص از آن می ترسد بسیار بعید است که با او کاری کند که او انجام می دهد.
ترس ها اضطراب عبارت است از: ۱. ترس در غیاب خطر واقعی ۲. تخمین بیش از حد احتمال خطر و اغراق در درجه وحشتناک بودن آن ۳. تصور نتایج منفی فرد آکروفوبیک ترس از ارتفاع دارد و می ترسد.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : از بالاترین طبقه یک ساختمان بلند سقوط کند و بمیرد، حتی اگر در داخل خانه با پنجره های بسته باشد یا روی یک سکوی دیده بانی به شدت غربال شده ایستاده باشد.
او احتمال سقوط را به شدت بیش از حد برآورد می کند. مسلماً اگر شخصی از لبه یک ساختمان بلند پایین بیاید و بیست طبقه را به سنگفرش زیرین فرو برود.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : مطمئناً اتفاق خوشایندی نخواهد بود، اما احتمال اینکه واقعاً اتفاق بیفتد بسیار دور است.
با وجود این، فرد آکروفوبیک از این که ممکن است چنین اتفاقی برای او بیفتد وحشت دارد. زندگی او به دلیل ترس از ارتفاع می تواند بدبخت شود.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : رانندگی در امتداد یک جاده کوهستانی ممکن است برای او یک کابوس زنده باشد. اگر مجبور به بالا رفتن از نردبان یا بالا رفتن از یک راهرو باشد.
ممکن است دچار هیستریک شود. فقط فکر یک هواپیمای بلند می تواند عرق سردی را به پیشانی او بیاورد. او در دام این ترس گرفتار شده است، علیرغم این واقعیت که او در واقع هیچ خطری ندارد.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : انسان وحشی هراسی فرد دیگری است که ترس اغراق آمیز دارد. اضطراب او به دلیل تصویرسازی مربوط به حیوانات است و از آنها می ترسد.
ممکن است در حضور یک بچه گربه کوچک رنگ پریده شود و بلرزد. کاری که او انجام میدهد اغراقآمیز کردن میزان بدی است که اگر بچه گربه روی او بپرد و گاز بگیرد یا بخراشد، متحمل میشود.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : او ممکن است تصور کند که با چنگالهایش میمیرد، شکمش را جدا میکنند یا در اثر آن خفه میشوند. در واقع او در خطر بسیار کمی قرار دارد.
انسان وحشهراسی متوجه میشود که بیشتر حیوانات خانگی خطرناک نیستند، اما تصاویر خطر او را عذاب میدهد. فرد کلاستروفوبیک از مکان های کوچک می ترسد.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : آسانسورها، اتاق های کوچک بدون پنجره، راهروهای باریک شلوغ و سایر فضاهای محصور، شکنجه ای دردناک برای این فرد خواهد بود.
او می ترسد که اگر ساختمان آتش بگیرد یا فاجعه ای رخ دهد، نتواند با سرعت کافی از آن خارج شود. او بر احتمال وقوع این رویدادهای غیرمحتمل تاکید می کند.
رابطه افسردگی و خواب زیاد : او از این ترس عذاب می دهد. یک صفحه دیگر
