علائم ظاهری افسردگی
بیشتر
علائم ظاهری افسردگی
علائم ظاهری افسردگی : پولس رسول پیوسته این را تجربه می کرد. یادت میآید که چگونه میگوید «دماس مرا ترک کرده است». این برای پل چیز ساده ای نبود. او از آن ناراحت بود.
او باید محاکمه خود را کاملاً به تنهایی تحمل می کرد. افرادی که فکر می کرد می تواند به آنها تکیه کند ناگهان از او فرار کردند و او آنجا تنها بود. “هیچ مردی با من ایستاد.” این همان چیزی است که یک مسیحی را غمگین می کند، و شما فقط باید زندگی مقدسین را بخوانید تا دائماً چنین چیزهایی را پیدا کنید.
علائم ظاهری افسردگی : مجلات جان وسلی را بخوانید و متوجه خواهید شد که او اغلب به دلیل سوء تفاهم در این وضعیت بوده است. این را در مقیاس بزرگ میتوان در زندگی چارلز هادون اسپورجن در ارتباط با جنجال معروف «پایین» یافت.
مردانی که او آنها را دوست می دانست و برخی از آنها را با هزینه شخصی خود در دانشکده خود آموزش دیده بود، ناگهان از او دور شدند. فقط کافی است شرح او را بخوانید تا ببینید که او چگونه صدمه دیده و غمگین شده است.
علائم ظاهری افسردگی : او در سنگینی بود زیرا مردانی که فکر می کرد می تواند به آنها تکیه کند ناگهان او را ناکام گذاشتند. بدون شک عمر او را کوتاه کرد. من اخیراً در مجلات جورج وایتفیلد گزارشی از همین موضوع می خواندم. وایتفیلد فصلی از نزدیکی استثنایی به مسیح داشت و از آن شادی می کرد.
اما یادداشتی در دفتر خود می نویسد تا این واقعیت را به خود یادآوری کند که به شیوه ای عجیب، چنین تجربیاتی اغلب با آزمایشات دردناکی همراه بود، و بدون شک، او می گوید: من دوباره مشمول آن خواهم شد. او آن را می دانست، این تجربه او بود.
علائم ظاهری افسردگی : تقریباً یک قانون اجتناب ناپذیر در زندگی مرد خدا در دنیای گناه است. پس اینجا بود که این مسیحیان از آزمایشات متعدد رنج می بردند. این اصطلاح جامع است، به معنای هر چیزی در این زندگی است که شما را به دردسر بیاندازد.
چیزی که شما را در حساس ترین و ظریف ترین قسمت وجود شما، در قلب شما، در ذهن شما لمس کند، چیزهایی که شما را پایین می آورد. چگونه رسول با این وضعیت برخورد می کند؟ این بسیار جالب است، و این کاری است که من و شما باید انجام دهیم اگر بخواهیم این دو جنبه را در زندگی مسیحی خود حفظ کنیم.
علائم ظاهری افسردگی : اگر بخواهیم با وجود چیزهایی که ما را غمگین می کند به شادی ادامه دهیم، باید به آنها نزدیک شویم و با همه آنها به روشی که رسول به ما دستور می دهد روبرو شویم. تدریس او چیست؟ اولین کاری که او انجام می دهد.
این است که یک اصل بزرگ را مطرح می کند و آن این است که ما باید بفهمیم چرا این اتفاقات برای ما می افتد. این اولین چیزی است که هر چند وقت یکبار نیاز داریم که این را به خود و به یکدیگر بگوییم. من گاهی فکر می کنم که تمام هنر زندگی مسیحی هنر پرسیدن سوال است.
علائم ظاهری افسردگی : خطر ما فقط این است که اجازه دهیم اتفاقاتی برایمان بیفتد و بدون گفتن چیزی غیر از ناله، غر زدن یا شکایت، آنها را تحمل کنیم. کاری که باید انجام دهیم این است که، اگر بتوانیم، دلیل وقوع این اتفاقات را کشف کنیم.
برای تلاش برای کشف توضیح، و در این رابطه رسول از اصطلاحات زیر استفاده می کند. او میگوید: «در آن جا بسیار خوشحال میشوید، هر چند حالا اگر لازم باشد برای یک فصل.» “اگر لازم باشد من” آه، این راز است. منظور او از این عبارت چیست؟ هیچ تردیدی در پاسخ به آن وجود ندارد.
علائم ظاهری افسردگی : این یک عبارت شرطی است که اگر دوست دارید میتوانید آن را ترجمه کنید: «اگر چه اکنون برای یک فصل اگر چنین چیزی لازم باشد». اگر چنین ثابت شود ضروری است. این صرفاً یک بیانیه کلی نیست که در دنیایی مانند این اتفاق بیفتد.
خیلی قوی تر از این حرفاست. او نمی گوید: “خوب، شما به شدت از این امید مبارک خوشحال هستید، اگرچه در دنیایی مانند این ممکن است مجبور شوید برخی چیزها را تحمل کنید”. این کاملاً درست است. اما رسول فقط آن را رها نمی کند. او یک جمله مثبت است.
علائم ظاهری افسردگی : میگوید: «در حال حاضر این غم را تحمل میکنی، زیرا بر تو ثابت شده است که چنین کنی». حال، پس اصل ما وجود دارد. در همه اینها هدف مشخصی وجود دارد.این اتفاقی نمی افتد، این چیزی نیست که فقط به دلیل کل سازمان زندگی اتفاق بیفتد.
این به آن وارد می شود، اما دلیل اصلی آن نیست. رسول می گوید این چیزها اتفاق می افتد، زیرا آنها برای ما خوب هستند، زیرا آنها بخشی از نظم و انضباط ما در این زندگی و در این دنیا هستند، زیرا اجازه دهید آن را کاملاً واضح بیان کنم زیرا خدا آن را مقرر کرده است. این آموزه رسول است.
علائم ظاهری افسردگی : همانطور که آموزه کل عهد جدید است، و همانطور که قطعاً آموزه مقدسین قرون است. به عبارت دیگر، ما باید به زندگی مسیحی این گونه نگاه کنیم. ما در این دنیا زیر نظر پدر آسمانی خود قدم می زنیم. این چیز اساسی است.
مسیحی باید خود را در رابطه ای خاص با خدا تصور کند. این در مورد کسی که مسیحی نیست صادق نیست. آزمایشات ۲۲۵ یک برنامه و هدف بسیار مشخص برای کل زندگی من وجود دارد، خدا به من نگاه کرده است، خدا مرا پذیرفته و در خانواده خود قرار داده است.
علائم ظاهری افسردگی : برای چی؟ تا مرا به کمال برساند. این هدف اوست «تا شما (بیشتر و بیشتر) با تصویر پسر عزیزش مطابقت پیدا کنید. این کاری است که او انجام می دهد. خداوند عیسی مسیح پسران بسیاری را نزد خدا میآورد و میگوید: “ببین من و فرزندانی که به من بخشیدی”.
اگر با آن تصور اساسی از خود به عنوان مسیحی شروع نکنیم، ناگزیر به بیراهه خواهیم رفت و مطمئناً این چیزها را اشتباه درک خواهیم کرد.
علائم ظاهری افسردگی : آموزه کتاب مقدس در کمترین حد این است که خدا اجازه می دهد این چیزها برای ما اتفاق بیفتد. من جلوتر می روم، خدا گاهی دستور می دهد این اتفاقات برای ما بیفتد. ممکن است گاهی برای تنبیه ما این کار را انجام دهد.
او ما را به خاطر سستی و به خاطر شکستمان تنبیه می کند. ما در فصل قبل به شکست مسیحی در تأدیب خود نگاه میکردیم. پطرس مسیحیان را تشویق می کند که خود را تنبیه کنند.
علائم ظاهری افسردگی : بر ایمان خود بیفزایند، ایمان خود را تقویت کنند، نه تنها به حداقلی قانع شوند، بلکه اجازه دهند که ایمان کامل باشد. ممکن است به آن نصیحت توجه نکنیم، ممکن است در سستی و سستی خود پافشاری کنیم.
