مبارزه با افسردگی صبحگاهی
بیشتر
مبارزه با افسردگی صبحگاهی
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : بنابراین، در حالی که مداخلات روانی اجتماعی میتوانند سطوح گلوکوکورتیکوئید را کاهش دهند.
شواهد کمی وجود دارد که سطوح بالای گلوکوکورتیکوئید بقای کوتاهتر سرطان را پیشبینی کند. اما آیا بیماران سرطانی با حمایت روانی اجتماعی بیشتر عملکرد ایمنی بهتری دارند (مرحله ۳)؟ ظاهرا. بیماران مبتلا به سرطان سینه که استرس بیشتری را گزارش کردند.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : فعالیت کمتری از آن سلولهای کشنده طبیعی داشتند، در حالی که فعالیت سلولهای NK در زنانی که حمایت اجتماعی بیشتری را گزارش کردند.
یا نوعی مداخله گروه درمانی دریافت کردند، بیشتر بود. آیا آن تغییرات ایمنی مربوط به تغییر زمان بقا (مرحله ۴) بود؟ احتمالاً نه، زیرا سطح فعالیت سلولهای NK فرد، زمان بقا را در این مطالعات پیشبینی نمیکند.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : بنابراین شواهد زیادی برای یک مسیر سیستم عصبی-ایمنی وجود ندارد. مسیر سبک زندگی چطور؟
دلایل زیادی وجود دارد که فکر میکنیم سبک زندگی نقشی کلیدی در ارتباط بین استرس و سیر سرطان دارد، اما نشان دادن آن، به دلیلی ظریف، بسیار سخت است.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : یکی از مشکلات بزرگ در درمان سرطان این است که حدود یک چهارم بیماران سرطانی داروهای خود را به دفعات تجویز شده مصرف نمی کنند.
یا قرار ملاقات های شیمی درمانی را از دست می دهند. برو فکر کن، وقتی این درمان ها بهت احساس خیلی بدی میده. و در یک محیط گروه درمانی چه اتفاقی میافتد.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : وقتی شما در محاصره افرادی هستید که از همان جهنم شما عبور میکنند؟ «میتوانید دور اضافی شیمی درمانی را انجام دهید.
من میدانم که میتوانید—بله، من در تمام مدت دوران درمانم احساس بدی داشتم، اما شما هم میتوانید این کار را انجام دهید» یا «آیا امروز غذا خوردهاید؟
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : می دانم، من هم اشتها ندارم، اما می خواهیم بلافاصله بعد از این چیزی بخوریم، یا «امروز داروهایت را خوردی؟» انطباق بالا می رود.
هر نوع مداخله ای که انطباق را افزایش دهد، میزان موفقیت درمان ها را افزایش می دهد. و از آنجایی که یک بیمار سرطانی، به طور منطقی، اغلب از اعتراف به این که به طور کامل از رژیم درمانی پیروی نمی کند.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : بسیار ناراحت است، تشخیص دقیق اینکه آیا هر یک از اثرات محافظتی درمان روانی-اجتماعی از این طریق وارد می شود یا خیر، دشوار است.
آنچه ما در اینجا داریم، چند آب بسیار جالب اما کدر است. به نظر می رسد عملاً هیچ ارتباطی بین سابقه استرس زیاد و بروز بیشتر سرطان یا خطر بیشتر عود پس از بهبودی وجود ندارد.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : به نظر می رسد بین یک تیپ شخصیتی خاص و خطر ابتلا به سرطان تا حدودی بیشتر ارتباط وجود داشته باشد.
اما هیچ مطالعه ای نشان نداده است که فیزیولوژی استرس در کجای داستان قرار می گیرد و همچنین اختلالات سبک زندگی رد نشده است.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : در مرحله بعد، یافتهها در مورد اینکه آیا مداخلات روانی-اجتماعی که استرس را کاهش میدهند، نتایج سرطان را بهبود میبخشند یا خیر تقسیم میشوند.
در نهایت، هنگام در نظر گرفتن مواردی که مداخله روانی-اجتماعی موثر است، پشتیبانی کمی از مسیر روان-عصبی ایمنی برای توضیح اثربخشی وجود دارد.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : و دلایل خوبی برای فکر کردن به اینکه یک مسیر جایگزین شامل مسائل مربوط به سبک زندگی و انطباق مهم است، وجود دارد.
با این یافته ها چه می شود؟ دقیقاً به نشانه – البته تحقیقات بیشتر. خیلی بیشتر. با این حال، زمان آن فرا رسیده است.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : که در این میان با این یافته ها چه کاری را نباید انجام داد. سرطان و معجزه این منجر به طغیان می شود.
هنگامی که تشخیص دادیم که عوامل روانی، مداخلات کاهنده استرس و غیره می توانند بر چیزی مانند سرطان تأثیر بگذارند.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : اغلب جهشی امیدوارکننده و ناامیدکننده به این نتیجه می رسد که چنین عواملی می توانند سرطان را کنترل کنند.
وقتی ثابت شود که این نادرست است، یک طرف دیگر خورنده و سمی وجود دارد: اگر به اشتباه فکر می کنید که قدرت پیشگیری یا درمان سرطان را از طریق مثبت اندیشی دارید.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : ممکن است به این باور برسید که اگر در حال مرگ هستید، تقصیر خودتان است. بیماری.
طرفداران اغراقآمیز نسبتاً مخرب این روابط روانشناسی سلامت، همیشه صداهای اضافهشدهای از حاشیههای دیوانه نیستند.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : آنها شامل پزشکان با نفوذ بهداشتی می شوند که به نظر می رسد مدرک پزشکی آنها به ادعاهای گزاف آنها اعتبار می دهد.
من در اینجا توجه خود را بر ادعاهای برنی اس. سیگل، جراح دانشگاه ییل متمرکز خواهم کرد که به عنوان نویسنده یک کتاب پرفروش، در انتشار ایده های خود به عموم مردم بسیار مؤثر بوده است.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : پیشفرض کتاب مگنوم همچنان محبوب سیگل، عشق، دارو و معجزه (نیویورک: هارپر و رو، ۱۹۸۶)، این است.
که مؤثرترین راه برای تحریک سیستم ایمنی از طریق عشق است و شفای معجزهآسا برای بیمارانی اتفاق میافتد.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : آنقدر شجاع برای دوست داشتن سیگل قصد دارد این را نشان دهد. همانطور که کتاب باز می شود.
متوجه می شوید که این دنیای عجیبی است که سیگل در آن زندگی می کند. او تاکید میکند که هنگام عمل بر روی بیماران بیهوش، “من از بیمار [بیهوش] بخواهم.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : که اگر شرایط اقتضا میکند، خونریزی نکند.” در دنیای او، بیماران مرده مانند پرندگان برمیگردند.
کشورهایی هستند که نامشان فاش نشده است که افراد به طور مداوم برای یک قرن در آن زندگی میکنند، و بهتر از همه، افرادی که از معنویت مناسبی برخوردارند.
مبارزه با افسردگی صبحگاهی : نه تنها با موفقیت با سرطان مبارزه میکنند، بلکه میتوانند ماشینهایی را برانند که به طور مداوم برای دیگران خراب میشوند.
