مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد
بیشتر
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : من دو رویکرد مقامات ارشد دولتی را رد کردم. سپس درخواستی برای ملاقات با دادستان کل دیک تورنبورگ در دفتر او دریافت کردم. تورنبرگ گفت: «دولت به شما نیاز دارد. “ما معتقدیم که شما فرد مناسبی برای این کار هستید.” اگرچه تعارف خوبی بود، اما با دلی سنگین به سمت دادگاه برگشتم.
وظیفه زنگ می زد. اما اگر من نیمکت را ترک می کردم، احتمال بازگشت به داوری دور بود. من با دوستم قاضی وبستر مشورت کردم. او به گرمی گفت: “کن، تو را به کشتی می برند.” قرار بود هوشمندانه سلام کنم و جلو بروم. با دادستان کل تورنبرگ تماس گرفتم تا قبول کنم، تلفن را قطع کردم، به حمام خصوصی ام رفتم، در را بستم و مثل بچه ها گریه کردم.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : به خاطر طناب کشی گفتم بله. از من خواسته شد شغلی را که دوست داشتم ترک کنم و به بخشی که دوستش داشتم برگردم. در این بین پدرم به سرطان مبتلا شده بود. درست پس از اعلام نامزدی من به عنوان وکیل کل در فوریه ۱۹۸۹، برای دیدن او به سن آنتونیو پرواز کردم. او از تصمیم من برای ترک دادگاه ناامید شد.
قضاوت یک دعوت نجیبانه بود – نه اینکه به یک قرار مادام العمر اشاره کنیم. برای پدرم، قاضی فدرال بودن مظهر خدمات عمومی و موفقیت بود. او هفته بعد بر اثر سکته قلبی درگذشت. ویرانگر بود، نه فقط به خاطر از دست دادن، بلکه به این دلیل که به طرز عجیبی احساس می کردم او را ناامید کرده ام. قاضی جان پل استیونز، پس از اینکه پس از تایید بیحادثهام بهعنوان وکیل کل در ماه مه ۱۹۸۹، به اتاقهای او فرستاده شدم.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : گفت: «حتماً برای شما سخت بود که قضاوت را کنار بگذارید.» او فهمید که چقدر دوست دارم. دادگاه. با وجود ناامیدی که داشتم، خودم را به کار جدیدم انداختم. من کارمندانم را راهاندازی کردم و جان رابرتز را که در زمانی که من رئیس ستاد بودم در دفتر AG کار میکرد، بهعنوان معاون وکیل کل استخدام کردم. (رابرتز به عنوان معاون وکیل عمومی به دیوان عالی کارمندان ادامه داد. (رابرتز در سال ۲۰۰۵ به دیوان عالی کشور رفت.) پس از خواندن در مطبوعات حقوقی که وکلای دارای دفتر گاهی آمادگی لازم را ندارند.
من راه اندازی کردم. یک برنامه دادگاه محاوره ای، که در آن وکلایی که از طرف دولت پرونده ها را ارائه می کنند، استدلال های خود را در برابر قضات «مسخره» امتحان می کنند. به عنوان وکیل عمومی، شما همیشه مشغول هستید و تقریباً همیشه یک بحران را مدیریت می کنید. کار هیجان انگیز اما طاقت فرسا بود. در طی آن چهار سال هر یک از بیست و پنج استدلال من چالش برانگیز بود.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : من هرگز استدلالی را که فکر می کردم نامعقول است مطرح نکردم، اما از رویه سنتی وکیل عمومی نیز پذیرفتم. نقش ما این بود که به خواسته های حاکمیت قانون خدمت کنیم، و اگر دولت فدرال حکمی را صادر کرده بود که غیرقابل دفاع بود، ما آن را می پذیرفتیم. وکیل کل به دادگاه عالی می رفت و در واقع می گفت: “ما به اشتباه اعتراف کردیم.
ما اشتباه کردیم.” این برای صداقت ما اساسی بود. ‘ حقایق یا قانون را دستکاری کنید تا برنده شوید. در تمام این دوره، من تمرین روزانه مطالعه شخصی کتاب مقدس و دعا را انجام دادم. من مرتباً در یک گروه مطالعه انجیل مردانه شرکت میکردم که میزبان دیوید بردلی بود، مالک اکثریت آتلانتیک مدیا، که آتلانتیک را منتشر میکند. من همیشه وقتی وارد بحث میشدم یا در یک جلسه کلیدی شرکت میکردم.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : یک کتاب مقدس مورد علاقه را در ذهن داشتم. یکی از موارد مورد علاقه من فیلیپیان ۴:۱۳ بود: من می توانم همه چیز را از طریق مسیح که مرا تقویت می کند انجام دهم. یا میکاه ۶:۸. و خداوند از شما چه می خواهد؟ عادلانه رفتار کنید و رحمت را دوست بدارید و با خدای خود فروتنانه قدم بردارید. ثابت شد که ایمان ستونی از قدرت در زندگی روزمره من است.
گام برداشتم و با وجود برنامه طاقت فرسا، از نظارت بر تیمی از وکلای زبردست لذت بردم. سپس در نوامبر ۱۹۹۲، بوش در انتخابات به بیل کلینتون شکست خورد. جمهوریخواهان بیرون بودند، دموکراتها وارد شدند، به این معنی که من بیکار بودم.این از دست دادن شخصاً سخت بود، زیرا من به رئیس جمهور بوش و معاون رئیس جمهور دن کویل نزدیک شده بودم.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : و در کمال تعجب، من واقعاً دوست داشتم وکیل کل باشم، علیرغم ناراحتی اولیهام از ترک مدار D.C. در روز افتتاحیه، ۲۰ ژانویه ۱۹۹۳، دفتر خود را در DOJ جمع و جور کردم. وقتی از پنجره دفترم به بیرون از خیابان قانون اساسی تا کاپیتول هیل نگاه کردم، هزاران نفر را دیدم که در حال چرخیدن بودند و منتظر بودند تا کلینتون سوگند یاد کند.
به آن ملاقات زودگذر آسانسور با کلینتون در سال ۱۹۷۹ برگشتم. این ایده که یک فرماندار جوان از یک ایالت کوچک جنوبی که میتوانست رئیسجمهور کنونی را برکنار کند، همه را شوکه کرده بود، مگر پیروانی که استعدادهای درخشان سیاسی او را در اوایل دیده بودند. نمی دانستم چند ماه بعد، در ۲۳ مارس ۱۹۹۳، جانت رنو، دادستان کل کلینتون که به تازگی تایید شده بود.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : به طور ناگهانی هر نود و سه دادستان ایالات متحده را اخراج خواهد کرد. زمانی که طرف مقابل زمام امور را به دست می گیرد، وکلای ایالات متحده معمولاً نامه های استعفای خود را ارسال می کنند، که به آنها اشاره می شود، اما برخی از آنها معمولاً تا زمانی که رئیس جمهور نامزدهای خود را تعیین کند، کنار گذاشته می شوند تا کار دفتر مختل نشود.
اما این روش کلینتون نبود. و من نمی دانستم که این سکته جسورانه نمونه اولیه آشکاری از تحقیر کلینتون ها از فرآیندهای سنتی دولت فدرال است. چراغ ها را خاموش کردم. دوران من در مین جاستیس تمام شده بود. F فصل دوم تماس یا سال اول و نیمی از دولت کلینتون، من با دفتر D.C در کرکلند وکالت کردم. من مخالفت کردم و گفتم: «این یک گام بسیار جدی است که میگوییم رئیسجمهور ایالات متحده آنقدر شلوغ است.
مصاحبه انگیزشی در درمان اعتیاد : که نمیتواند آنطور که دیگران باید به دادخواستها پاسخ دهد، حتی اگر ما برای محافظت از برنامهاش به عقب خم شویم. ” یکی از وکلای جونز، گیلبرت دیویس، مانند بسیاری دیگر که در این مورد نظر من را جویا شدند، با من تماس گرفت. من هیچ دخالت یا علاقه ای به دعوی قضایی جونز علیه کلینتون نداشتم.
