افسردگی شغلی
بیشتر
افسردگی شغلی
افسردگی شغلی : جنبه دوم قاطعیت این است که بر موضوع تمرکز می کند نه شخص. برای استفاده از یک استعاره ورزشی، شامل یادگیری “بازی با توپ، نه بازیکن” است.
در این مورد ما از خواستهها یا آسیبهای خود صحبت میکنیم بدون اینکه دیگران را نگران کنیم یا از سبکهای تفکر منفی استفاده کنیم.
افسردگی شغلی : برای مثال، اینها پاسخهای معمول شخصی است که نسبت به شخص دیگری عصبانی و پرخاشگر است: • شما یک فرد احمقی هستید (همه یا هیچ فکر میکنید و برچسب میزنید). • شما همیشه بسیار بی فکر هستید (تعمیم بیش از حد و کاهش نکات مثبت). • من هرگز نمی توانم به شما اعتماد کنم (فکر کردن به همه یا هیچ و نادیده گرفتن نکات مثبت). • شما یک حرامزاده خودخواه هستید (تقریباً همه سبک ها!). همه این جملات به طرف مقابل حمله می کند.
وقتی مردم احساس می کنند مورد حمله قرار گرفته اند، تمایل دارند به حالت دفاعی بروند. آنها علاقه خود را به دیدگاه شما از دست می دهند و بیشتر نگران دفاع از خود یا حمله به عقب هستند.
افسردگی شغلی : پاسخ قاطعانه کمتر بر تهدید/حمله طرف مقابل تمرکز دارد، بلکه بیشتر بر خودمان و کیفیت روابطمان با دیگران تمرکز دارد.
بنابراین، در رفتار قاطعانه توضیح میدهیم که یک عمل یا نگرش خاص از چه طریق آسیبرسان است. به عنوان مثال: • وقتی چنین رفتار می کنید.
افسردگی شغلی : من احساس ناراحتی می کنم زیرا فکر می کنم به من اهمیت نمی دهید. ۲۸۷ غلبه بر افسردگی • اگر چنین چیزهایی را بیان کنید، احساس می کنم که دیدگاه من را نادیده می گیرید. • وقتی با من اینگونه رفتار می کنید، احساس خوشحالی بیشتری می کنم.
افسردگی شغلی : قبول دارم که شما چنین احساسی دارید و حق دارید، اما این دیدگاه من نیست. آیا می توانید مراحل را در اینجا ببینید؟ ۱ عصبانیت خود را بپذیرید.
تشخیص دهید که از چه طریقی احساس صدمه می کنید (و البته سعی کنید دریابید که آیا ممکن است در مورد آسیب یا آسیب وارد شده اغراق کنید).
افسردگی شغلی : بر روی این که این درد در چه موردی است تمرکز کنید و آرزو دارید که طرف مقابل احساسات و دیدگاه شما را درک کند.
اصرار نکنید که طرف مقابل باید کاملاً با شما موافق باشد. در قاطعیت، ما سعی می کنیم به شخص مقابل احترام بگذاریم.
افسردگی شغلی : برنده شدن، پس گرفتن خود یا سرکوب کردن طرف مقابل می تواند نتیجه منفی داشته باشد. در واقع، حتی اگر موفق باشید (یعنی برنده شوید)، طرف مقابل ممکن است.
همچنان احساس رنجش کند و منتظر فرصتی باشد تا بتواند از شما حمایت کند! برنده شدن می تواند بازنده های خشمگین ایجاد کند.
افسردگی شغلی : اجتناب از انتشار احساس گناه یک کلمه هشدار دهنده. وقتی قاطعانه آسیب های خود را تأیید می کنید، این شامل ایجاد احساس گناه یا شرم در طرف مقابل نمی شود.
گاهی اوقات افراد نمی خواهند آنچه را که می خواهند تغییر دهند با دیگران به اشتراک بگذارند، بلکه فقط می خواهند احساس بدی را در دیگران ایجاد کنند.
افسردگی شغلی : وقتی درباره چیزهایی که میخواهند تغییر دهند بحث میکنند، این کار را به شیوهای با ناله انجام میدهند، «بیچاره من». یا ممکن است بگویند: “این همه تقصیر شماست که من افسرده هستم.” آنها ممکن است فکر کنند: “ببین با من چه کرده اند.
من باعث می شوم که آنها احساس گناه کنند. سپس آنها پشیمان خواهند شد. این قابل درک است اما مفید نیست. با تلاش برای اینکه مردم احساس گناه کنند، خود را پس بگیرید، قاطعانه نیست.
افسردگی شغلی : ممکن است گاهی امتیازاتی را از دیگران بگیرید، اما معمولاً مردم اگر مجبور شوند تسلیم شوند، احساس رنجش میکنند، زیرا آنها احساس گناه کردهاند.
گاهی اوقات حتی ممکن است کارهایی با خود انجام دهیم تا سعی کنیم طرف مقابل احساس گناه کند. هیلاری پس از مشاجره با مادرش، ۲۸۸ از عصبانیت تا قاطعیت و بخشش به خانه رفت و اوردوز مصرف کرد.
افسردگی شغلی : بعداً توانست تشخیص دهد که به این فکر کرده است: “وقتی ببیند چه کاری مرا وادار کرده است، متاسف خواهد شد.” اکنون، هیچ کس نمی تواند ما را مجبور به انجام کاری کند.
جز اجبار فیزیکی. مشکل از عصبانیت هیلاری بود. مادرش از او انتقاد کرده بود، اما در آن زمان هیلاری چیزی نگفته بود، اگرچه احساس می کرد خشم درونش موج می زند.
افسردگی شغلی : مصرف بیش از حد او راهی برای پس گرفتن خودش بود. هیلاری با کمی تلاش توانست با مادرش قاطعانه رفتار کند و جملاتی از این قبیل بگوید: «ببین، مادر، من از انتقاد تو خوشم نمیآید. فکر می کنم دارم کارم را با بچه هایم خوب انجام می دهم.
اگر روی کارهایی که من خوب انجام میدهم تمرکز کنید، نه روی کارهایی که فکر میکنید من بد انجام میدهم، به شما کمک میکند.
افسردگی شغلی : این موضوع مادرش را غافلگیر کرد، اما پس از آن، هیلاری احساس برابری بیشتری با مادرش داشت. گاهی اوقات می توان از خود افسردگی برای حمله به دیگران استفاده کرد.
هیلاری همچنین متوجه شد که در برخی مواقع احساس خوشبختی میکند، اما از دادن این موضوع به دیگران خودداری میکند.
افسردگی شغلی : او می خواست به عنوان یک فرد ناراضی و رنج کشیده دیده شود و این تقصیر دیگران است و آنها باید برای او متاسف و گناهکار باشند.
همچنین تلاشی برای برانگیختن همدردی از سوی دیگران بود – اگرچه به ندرت کارساز بود. او این ایده را داشت که اگر نشان دهد خوشحال است.
افسردگی شغلی : دیگران را به خاطر روزهای سختی که در گذشته گذرانده بود، رها خواهد کرد. گاهی اوقات پیامی در افسردگی ما وجود دارد.
ممکن است برای مجبور کردن دیگران به مراقبت از ما باشد یا برای اینکه آنها برای ما متاسف شوند. متوجه می شویم که از خوشبختی احتمالی دور شده و به بدبختی چسبیده ایم.
افسردگی شغلی : این می تواند مفید باشد که به دقت در مورد اینکه چگونه می خواهید دیگران به افسردگی شما واکنش نشان دهند، مفید باشد.
