اختلال دوقطبی و وسواس فکری
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : هنگامی که در معرض نور شدید قرار می گیریم، زمانی که می خواهیم ورودی بصری را کاهش دهیم، زمانی که چیزی وجود دارد که نمی خواهیم از نظر احساسی ببینیم.
یا زمانی که می خواهیم از محرک های حسی بیرونی کناره گیری کنیم و به خود فکر کنیم، این عضله را سفت می کنیم تا چرت بزنیم.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : افکار خود وقتی این عضله را سفت می کنیم، از محرک های بصری فعلی دور می شویم، از اینجا و اکنون دور می شویم.
ممکن است رویدادهای گذشته را به خاطر بسپاریم، احتمالات آینده را تجسم کنیم یا وارد حالت مراقبه شویم.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : هنگامی که عضلات صاف و مستطیلی شکل در بالا و پایین چشمهای چشمی منقبض میشوند.
چشمهای چشمی را بازتر میکشند و به نور بسیار بیشتری اجازه ورود میدهند. این ماهیچهها وقتی با چیزی که «چشم بازکننده» است مواجه میشویم، منقبض میشوند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : تنش فیزیکی در این عضلات مستطیلی مسطح بخشی جدایی ناپذیر از بیان احساسی غافلگیری است.
دریافت حسی ما را بهبود میبخشد و به ما کمک میکند تا در مورد آنچه در اطرافمان اتفاق میافتد بیشتر حضور داشته باشیم. به اندازه کافی عجیب، وقتی چشمان ما بازتر است.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : می توانیم بهتر بشنویم – یک ارتباط عصبی بین اعصاب درگیر در بینایی و شنوایی وجود دارد.
در یک سخنرانی، برخی از افراد برای شنیدن بهتر آنچه گفته می شود، چشمان خود را کمی بیشتر باز می کنند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : هنگامی که با شخص دیگری تماس چشمی برقرار می کنید، به دنبال حالت خود به خودی صورت در یک سوم میانی صورت او (بین پایین چشم و بالای دهان او) باشید.
حرکات کوچک در اینجا نشانه درگیری اجتماعی (یا فقدان آن) و انعطاف پذیری پاسخ های عاطفی اوست. دو نوع حالت صورت وجود دارد.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : آنهایی که برای نشان دادن احساس خود به دیگران میپوشیم، و حالتهایی که بدون اینکه خودآگاه خودمان «چهره کنیم» رخ میدهند.
بسته به مدت زمان ماندگاری آنها می توانیم دومی را به سه نوع دسته بندی کنیم. اولین نوع بیان ناخودآگاه صورت، الگوی تنش مزمن است که کم و بیش دائمی است.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : با چین و چروک های عمیق در صورت ما نقش بسته و نشان دهنده وضعیت عاطفی مشخص ما است.
الگوی دوم، تنش عاطفی، کمتر دائمی است و حال و هوای فعلی ما را بیان می کند. این الگوی تنشهای صورت برای مدتی باقی میماند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : تا زمانی که یک خلق و خوی دوام میآورد، و به طور کلی به اندازهای طولانی است که شخص دیگری از احساس ما احساس کند.
در نوع سوم ابراز احساسی، ماهیچه های صورت واقع در نوار بین چشم و دهان به سرعت، تا چندین بار در ثانیه، تنش را تغییر می دهند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : ما معمولاً میتوانیم این تغییرات ریز بیان خود به خود را در نوزاد یا کودک ببینیم. به ندرت متوجه این تغییرات در بزرگسالان می شود.
زیرا ما بیشتر در حس هویت یا خلق و خوی خود قفل شده ایم. وقتی این تغییرات سریع دیده می شود، برای ما خیلی سریع است که نمی توانیم به صورت شناختی بخوانیم تا به طور قطع بگوییم.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : که حالت چهره نشان دهنده یک احساس خاص است، اما این واقعیت که این حرکات خود به خودی وجود دارد.
به ما این حس را می دهد که فرد باز است و بدون ترس. ما می توانیم این تغییرات سریع حالت چهره را زمانی تجربه کنیم که دو نفر باشند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : ما می توانیم این تغییرات سریع حالت چهره را زمانی تجربه کنیم که دو نفر که با یکدیگر احساس امنیت می کنند تماس چشمی برقرار کنند.
به یکدیگر نگاه کنند و اجازه دهند احساساتشان بدون سانسور یا تلاش برای برقراری ارتباط جریان یابد. آنها را کنترل کنید. این بازتابی از حالت ایده آل باز بودن است.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : زمانی که حالات عاطفی صورت ما به همان سرعت افکارمان تغییر می کند. بسیار متفاوت از لبخند زدن است.
مانند هنگام ژست گرفتن برای عکس، جایی که ما تقریباً در تلاش برای نشان دادن احساسات مثبت پوزخند می زنیم. آیا می توانید جریانی از احساسات را در صورت شخص دیگری مشاهده کنید.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : حرکات صورتش خفیف، به سرعت در حال تغییر، که نشان می دهد او احساس شادی، رضایت، عصبانیت، تحریک پذیری، ترس، مضطرب، غمگین یا افسرده دارد – یا اینکه صورتش صاف و بدون تغییر است، گیر کرده است.
یک بیان احساسی؟ آیا هنگام صحبت کردن، تغییرات ملودیک (عروضی) در بیان صوتی خود دارد؟ یا صدایش صاف است، با کلماتی که یکنواخت گفته می شود؟
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : ما تمایل داریم افراد را به عنوان هویت های تغییرناپذیر تصور کنیم. با این حال، تعامل آنها با افراد دیگر تحت تأثیر خلق و خوی آنها است.
که تحت تأثیر وضعیت سیستم عصبی خودمختار آنها در آن لحظه است. افرادی که در حالت استرس هستند ممکن است به شکلی تهدیدآمیز به ما نگاه کنند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : نگرش آنها ممکن است تهاجمی باشد. آنها ممکن است به آنچه گفته می شود گوش ندهند. آنها می توانند به یک کلمه واکنش نشان دهند.
از دسته خارج شوند و ما را در وسط جمله قطع کنند. اغلب ممکن است لازم باشد آنها را اصلاح کنیم: “اما این چیزی نیست که من گفتم!” افرادی که در ترس هستند از تماس چشمی با ما اجتناب می کنند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : یا فقط برای یک ثانیه تماس چشمی برقرار می کنند و سپس به دور نگاه می کنند.
تنفس آنها ممکن است سطحی باشد و فقط دنده های بالای قفسه سینه آنها را بلند کند و ممکن است بعد از دم نفس خود را حبس کنند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : افرادی که در حالت افسرده قرار دارند، سر خود را به سمت جلو خم می کنند یا اجازه می دهند سرشان آویزان شود.
با چهره ای بی حالت. آنها به آرامی حرکت می کنند که نشان دهنده کمبود انرژی است. آنها هیچ شور و شوقی ندارند و نمی خواهند وارد گفتگو شوند.
اختلال دوقطبی و وسواس فکری : گاهی اوقات، قبل از اینکه یک فرد افسرده کاری انجام دهد یا بگوید، نفسش بیرون میآید یا آه میکشد.