اختلال دو قطبی و خواب
اختلال دو قطبی و خواب : برای اجتناب از سردرگمیهایی که از کلمه «استرس» ناشی میشود، ترجیح میدهم از توصیف استفان پورگز از وضعیت جنگ یا گریز به عنوان «بسیج با ترس» استفاده کنم.
سعی میکنم مدل بیولوژیکی استرس را حفظ کنم: عصبی سمپاتیک. پاسخ سیستم (بسیج همراه با ترس) به یک رویداد بیرونی یا وضعیت داخلی، به حداکثر رساندن پتانسیل آن برای مبارزه یا فرار. عصب شناسی زیربنای این حالت، فعال سازی عمده زنجیره سمپاتیک نخاعی است.
اختلال دو قطبی و خواب : به عنوان یک استراتژی دفاعی، این یک واکنش عضلانی قدرتمند با پتانسیل انجام یک تلاش فوقالعاده برای نجات جان ما (و/یا شخص دیگری) در یک موقعیت تهدیدآمیز ایجاد میکند.
در حالت ایده آل، هنگامی که تهدید از بین می رود، فعال شدن زنجیره سمپاتیک نیز باید از بین برود. اگر سیستم عصبی ما انعطاف پذیر و منعطف باشد.
اختلال دو قطبی و خواب : سیستم عصبی ما باید به طور طبیعی به حالت درگیری اجتماعی بازگردد. اگر این اتفاق نیفتد و فعال شدن زنجیره سمپاتیک مزمن شود.
برای سلامت جسمی و عاطفی یا روابط اجتماعی ما خوب نیست. فعال سازی زنجیره سمپاتیک به استراتژی دفاعی محدود نمی شود.
اختلال دو قطبی و خواب : هنگامی که ما ایمن هستیم و سیستم عصبی خودمختار ما به خوبی کار می کند، سیستم عصبی سمپاتیک در هر دم فعال می شود.
باعث می شود فشار خون ما بالا برود و قلب ما کمی تندتر بزند. هنگام لمس، نبض کمی قوی تر به نظر می رسد. وقتی دوباره نفس را بیرون میدهیم.
اختلال دو قطبی و خواب : این فعالسازی خفیف سمپاتیک متوقف میشود، ضربان قلب و فشار خون کاهش مییابد. ضربان قلب ما باید در هنگام دفع آهسته شود و نبض ما باید نرمتر شود.
درمانگران می توانند حساسیت نوک انگشتان خود را آموزش دهند تا این تغییر طبیعی بین فعال شدن جزئی زنجیره سمپاتیک نخاعی و فعال شدن مدار واگ شکمی را احساس کنند.
اختلال دو قطبی و خواب : اگر بین دم و بازدم تغییری در نبض ایجاد نشود، نشانه اختلال عملکرد سیستم عصبی خودمختار است.
پاسخ جنگ یا گریز پاسخ جنگ یا گریز تأثیرات متعددی بر فیزیولوژی ما دارد، که همگی برای کمک به زنده ماندن در حالت استرس زمانی که تهدید میشویم، طراحی شدهاند.
اختلال دو قطبی و خواب : هنگامی که عضلات منقبض می شوند، مقاومت خود را در برابر گردش خون افزایش می دهند. به منظور پمپاژ خون از طریق عضلات منقبض، فشار خون ما افزایش می یابد.
ضربان قلب ما نیز بالا می رود، به طوری که می توانیم خون بیشتری را به عضلات پمپاژ کنیم. برونشیولهای ما گشاد میشوند و به ما کمک میکنند.
اختلال دو قطبی و خواب : راحتتر نفس بکشیم و این باعث افزایش اکسیژنی میشود که به ریهها، خون و سلولهای ما میرسد.
تنفس بهتر همچنین به ما کمک می کند تا بیشتر مواد زائد متابولیسم سلولی عضلانی را از بین ببریم. ما از شر دی اکسید کربن (CO2) در هنگام خروج خلاص می شویم.
اختلال دو قطبی و خواب : کبد ما قند اضافی را به عنوان منبع سریع انرژی وارد جریان خون می کند. ماهیهای استخوانی اولین دسته از مهرهدارانی هستند که دارای سیستم عصبی سمپاتیک «نخاعی» هستند.
دوزیستان همچنین دارای سیستم عصبی سمپاتیک نخاعی هستند و همچنین می توانند به سرعت از خطر فرار کنند.
اختلال دو قطبی و خواب : خزندگان نیز از حالت سمپاتیک ستون فقرات خود برای اعمال تلاش فیزیکی فوق العاده استفاده می کنند.
تمساح در حال درگیر شدن با وضعیت استرس خود می تواند با سرعت و قدرت زیادی حرکت کند. برای مسافتهای کوتاه، یک تمساح میتواند دوباره با سرعت یک قهرمان دونده المپیک حرکت کند.
اختلال دو قطبی و خواب : همین سیستم عصبی سمپاتیک نخاعی به انسان و سایر پستانداران اجازه می دهد تا با مبارزه یا فرار از تهدید (بسیج همراه با ترس) از حالت استرس به عنوان یک استراتژی دفاعی استفاده کنند.
درست مانند خزندگان و دوزیستان، حالت های استرس و حالت های خاموشی ما می توانند انعطاف پذیری زیادی برای واکنش به موقعیت های مختلف ایجاد کنند.
اختلال دو قطبی و خواب : هنگامی که به عنوان یک استراتژی دفاعی استفاده می شود، سیستم عصبی سمپاتیک به ما کمک می کند تا توانایی خود را برای مبارزه یا فرار به حداکثر برسانیم.
اگر فردی از نظر اجتماعی درگیر باشد، سیستم عصبی سمپاتیک او نیز میتواند بهطور موقت همراه با مدارهای درگیری اجتماعی، برای تسهیل تبادلات اجتماعی در بازی، رقابت ورزشی و حتی پیشبازی جنسی، بهطور موقت فعال شود.
اختلال دو قطبی و خواب : نه محدود به عمل فیزیکی درگیر شدن در خشونت، پاسخ مبارزه شامل طیف کاملی از رفتارهای دیگر با هدف تغییر دادن چیزها به زور است.
پرخاشگری کلامی به شکل طعنه و توهین، پرخاشگری منفعل (مخالفت با شرکت نکردن)، پرخاشگری تصادفی. نسبت به غریبه ها و تخریب عمدی اموال.
اختلال دو قطبی و خواب : به طور مشابه، پرواز تنها عمل فرار نیست، بلکه شامل اجتناب فعالانه از افراد، موقعیتها یا مکانها میشود.
این می تواند به سادگی کناره گیری از موقعیت های اجتماعی با تماشای تلویزیون یا شرکت در سایر فعالیت های انفرادی، احتمالاً ناشی از اضطراب یا حملات پانیک باشد.
اختلال دو قطبی و خواب : به عنوان مثال، انجام بازی های ویدئویی خشن ممکن است به طور موقت سیستم عصبی ما را در حالت تحریک و دعوا قرار دهد.
معتاد بودن به این بازی ها و انجام مداوم آنها ممکن است ما را در این حالت نگه دارد. با در نظر گرفتن این موضوع، والدین ممکن است سعی کنند.
اختلال دو قطبی و خواب : زمان نشستن کودکان در مقابل کامپیوتر را کاهش دهند. همچنین ممکن است به این معنی باشد که خود والدین باید زمان کمتری را جلوی رایانه خود بگذرانند.