افسردگی بعد از سی سالگی
افسردگی بعد از سی سالگی : گاهی اوقات ما قضاوت های یک قلدر را به عنوان بازتاب واقعی خودمان می پذیریم، و/یا فکر می کنیم باید بتوانیم قلدر را به جای او بگذاریم.
و اگر نتوانیم ضعیف هستیم. با این حال، گاهی اوقات بهترین پاسخ این است که از دیگران کمک بگیرید و/یا دور شوید. تمرینها از «فرم فکر» (ص ۳۸۴) برای کار کردن با این تمرینها استفاده کنید.
افسردگی بعد از سی سالگی : افکار منفی/افسرده کننده خود را بنویسید، سعی کنید انواع سبک های تفکری را که ممکن است استفاده کنید (مانند فکر کردن به همه یا هیچ، نادیده گرفتن نکات مثبت، سرزنش خود و غیره؛ به پیوست ۲ مراجعه کنید) شناسایی کنید و سپس به دنبال شواهد باشید.
در مقابل این طرز تفکر از ذهن منطقی / دلسوز برای در نظر گرفتن و پیشنهاد جایگزین استفاده کنید. • اول، نحوه برخورد خود با تایید را در نظر بگیرید. آیا به نوعی آن را تخفیف می دهید؟
افسردگی بعد از سی سالگی : اگر چنین است، دفعه بعد که کسی چیز خوبی به شما میگوید، سعی کنید آن را بدون «خواندن بین خطوط» بپذیرید.
اگر ستایش را تخفیف می دهید، افکار خود را زیر نظر بگیرید و آن افکار را به چالش بکشید. • در نظر بگیرید که وقتی کاری که انجام دادید و فکر می کردید.
افسردگی بعد از سی سالگی : خوب است به سختی مورد توجه دیگران قرار می گیرد چه چیزی در ذهن شما می گذرد. آیا بیشتر از آنچه نیاز دارید از این کار می کنید؟
افکار تهاجمی خود را بررسی کنید (مثلاً «اگر در صفحه بعدی ۲۰۸ تأیید، تبعیت و قلدری قویتر، خوب یا حتی بهتر این کار را انجام میدادم، آنها متوجه میشوند»).
افسردگی بعد از سی سالگی : افکار جایگزین را امتحان کنید: “خب، مایلم آنها متوجه شوند، اما اگر این کار را نکردند، به این معنی نیست که خوب نیست.” من هنوز هم می توانم برای چیزی ارزش قائل شوم حتی اگر دیگران ارزشی نداشته باشند.
در واقع، ممکن است توانایی من در چسبیدن به چیزهایی باشد که برایم ارزش قائل هستم، حتی اگر دیگران چیز زیادی در آن نبینند.
افسردگی بعد از سی سالگی : از من یک فرد منحصر به فرد می سازد. اگر احساس می کنید که باید دیگران را راضی کنید، افکار خود را در مورد اینکه اگر این کار را نکنید چه اتفاقی می افتد بنویسید.
آیا از واکنش آنها می ترسید؟ آیا خودتان را پایین میآورید و به خودتان برچسب خودخواه میزنید؟ اگر چنین است، گزینه های جایگزین را پیدا کنید.
افسردگی بعد از سی سالگی : به عنوان مثال، “اگر من نمی خواهم برای شخص دیگری ماهواره شوم، باید سعی کنم نظرات خودم را مطرح کنم.” چه افکاری مرا متوقف می کند؟
چگونه میتوانید به گونهای متفاوت فکر کنید که هم دیدگاه شما و هم دیدگاه طرف مقابل را در نظر بگیرد؟ اگر در معرض قلدری هستید.
افسردگی بعد از سی سالگی : بررسی کنید که آیا خودتان را سرزنش می کنید یا خیر. اگر چنین است، چگونه می توانید این را رها کنید؟
آیا قلدری را به نوعی قضاوتی در مورد خود میدانید؟ اگر چنین است، یک دوست دلسوز چگونه با شما صحبت می کند؟
افسردگی بعد از سی سالگی : رویارویی با شرم از میان تمام احساساتی که احتمالاً توانایی ما را برای کمک کردن.
دستیابی به دیگران و رفتار با شفقت با خود کاهش میدهند، شرم مهمترین و مخربترین آنهاست. در واقع، افراد ممکن است از افسرده بودن احساس شرم کنند و در نتیجه سعی کنند.
افسردگی بعد از سی سالگی : آن را از دیگران پنهان کنند. اگر بتوانید شرم درونی خود را بشناسید و برای کاهش آن تلاش کنید، کارهای زیادی برای بهبودی خود انجام خواهید داد.
کلمه شرم از کلمه هندواروپایی skam به معنای پنهان کردن گرفته شده است. در روایت کتاب مقدس، آدم و حوا از سیب درخت دانش خوردند، خودآگاه شدند و به برهنگی خود پی بردند.
در آن لحظه، آنها ظرفیت شرمساری و نیاز به برگ انجیر را پیدا کردند – یا داستان چنین است. بخشی از شرم آنها ترس از این بود که با تخطی از دستورات خدا، مجازات شوند.
افسردگی بعد از سی سالگی : به طور کلی، شرم – مانند خجالت، غرور، اعتبار و موقعیت – به این که فکر می کنیم دیگران ما را چگونه می بینند و قضاوت می کنند، و اینکه ما خودمان را چگونه می بینیم، مرتبط است. شرم ناشی از نیاز به رفتار تسلیمانه در برابر تهدیدهای دیگران قدرتمندتر است.
اگر حیوانی که در سلسله مراتب موقعیت پایین قرار دارد توسط فردی قدرتمندتر تهدید شود، می تواند با عقب نشینی، تهدید را کاهش دهد و نشان دهد که مضطرب است و سعی در فرار دارد.
افسردگی بعد از سی سالگی : این واکنش دفاعی به سرعت ایجاد می شود. از آنجایی که شرم با دفاع های مطیع ما مرتبط است.
به همین دلیل است که وقتی احساس شرم می کنیم می توانیم تسلیمانه رفتار کنیم، چشمان خود را برگردانیم و بخواهیم فرار کنیم یا پنهان شویم.
افسردگی بعد از سی سالگی : با این حال، شرم انسانی می تواند توسط افکار قدرتمند خود انتقادی ما نیز ایجاد شود. همانطور که تصاویر جنسی ذهنی ما می تواند باعث ایجاد احساس سکسی در ما شود.
و افکار مرتبط با استرس می توانند سیستم های استرس ما را تحریک کنند (به فصل ۲ مراجعه کنید)، به همین ترتیب به خودمان بگوییم که ما پست تر یا بد هستیم.
افسردگی بعد از سی سالگی : می تواند سیستم های مطیع ما را تحریک کند. پتانسیل شرم جهانی است. اما گاهی اوقات ممکن است کاملاً از کنترل خارج شود.
شرم اکنون به عنوان یکی از قدرتمندترین و بالقوه مشکل در کمک به افراد مبتلا به افسردگی در نظر گرفته می شود.
زیرا اغلب شامل پنهان کاری یا ناتوانی در پردازش اطلاعات “شرم آور” است. احساس شرم و شرم پدیده ای پیچیده و دارای جنبه ها و مولفه های گوناگون است.
افسردگی بعد از سی سالگی : از جمله مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: • افکار منفی درونی خودارزیابی. اینها شامل باورها و احساساتی است که فرد حقیر، ناکافی یا ناقص است.
بسیاری از افکار تهاجمی ما (مثلاً من بی فایده هستم، خوب نیستم، آدم بدی هستم، یک شکست خورده) در اصل باعث شرمساری افکار و خودارزیابی ها می شود.