افسردگی حاد بالینی
افسردگی حاد بالینی : اگر بتوانید کارها را زمانی انجام دهید که انجام آنها برایتان دشوار است، مطمئناً این کار حتی بیشتر از اینکه بتوانید آنها را در زمانی که انجامشان آسان است، ستایش کنید.
بنابراین میتوانیم یاد بگیریم که تلاشهایمان را تحسین کنیم و از نتایج آن قدردانی کنیم. همچنین به یاد داشته باشید که، حتی اگر افراد دیگر می توانند کارهای بیشتری از شما انجام دهند، به این معنی نیست که شما باید همان باشید.
افسردگی حاد بالینی : من بسیاری از روانشناسان خوب را می شناسم که خیلی بیشتر از من کار می کنند و می توانم برای آنها ارزش قائل شوم تا اینکه فکر کنم باید دقیقاً مثل آنها باشم یا به همان استانداردها برسم. توجه به نکات منفی نه تنها نکات مثبت را نادیده می گیریم.
بلکه در افسردگی، تمایل به توجه و تمرکز و تفکر روی منفی وجود دارد. انگار عینک تیره داریم. ما ایرادات را به جای ۱۳۰ سبک خوب تفکر منفی در چیزها می بینیم.
افسردگی حاد بالینی : یکی از راههای به چالش کشیدن این است که بگوییم، “خوب، قبول دارم که در تشخیص عیبها بسیار خوب هستم، اما آیا میتوانم به همان اندازه در دیدن آنچه در چیزها خوب است – به عنوان مثال، در خودم و دیگران، خوب باشم؟” برای فکر کردن به خود و دیگران وقت بگذارید و فقط به دنبال چیزهایی باشید که خوب، مفید یا مفید هستند.
رویکرد دیگر این است که به گزینهها و شواهدی برای این ایده که همه چیز بد است نگاه کنید – چه چیزی میتوانید به دست آورید که دیدگاه «همه بد» را به چالش بکشد؟
افسردگی حاد بالینی : اکنون، این تمرین نباید فقط شامل نگاه کردن به جنبه های مثبت و نادیده گرفتن مشکلات و مشکلات واقعی باشد.
در عوض، برای ایجاد تعادل بیشتر در تفکر شما طراحی شده است، تا بخشی از مغز شما را که احساسات مثبت را کنترل می کند، به انجام برخی کارها وادار کند.
افسردگی حاد بالینی : باور نکردن چیزهای مثبت از جانب دیگران یکی دیگر از زمینه هایی که ما مثبت را باور نمی کنیم زمانی است که دیگران ما را تایید می کنند.
به نقل از گروچو مارکس، “من نمی خواهم به هیچ باشگاهی تعلق داشته باشم که مرا به عنوان عضو بپذیرد.” حتی پذیرفته شدن هم به منفی تبدیل می شود.
افسردگی حاد بالینی : در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد. وقتی رئیسش در محل کارش از استیو تعریف و تمجید کرد، فکر کرد، او این را میگوید تا من را وادار کند که سختتر کار کنم.
او از من راضی نیست. وقتی از الا پرسیده شد که پس از مریض شدن به سر کار چه احساسی داشت، او نتیجه گرفت: «آنها فقط می پرسند چه انتظاری می رود.
افسردگی حاد بالینی : آنها واقعاً اهمیتی نمی دهند، اما حدس می زنم اگر بپرسند احساس بهتری خواهند داشت. وقتی پیتر نظر خوبی در مورد ظاهر مورین ارائه داد.
او فکر کرد، “او این را فقط برای تشویق من می گوید. شاید او می خواهد رابطه جنسی. پل گزارشی را در محل کارش فرستاد، حتی اگر میدانست که یکی دو حوزه ضعیف بود.
افسردگی حاد بالینی : وقتی بازخورد تأییدی دریافت کرد، فکر کرد، «دوباره آنها را فریب داد. واضح است که آنها آن را با دقت نخوانده اند. هیچ کس توجه زیادی به کار من نمی کند.
پل تشویق شد به جای اینکه به خودش اجازه دهد تا اینقدر منفی فکر کند، از رئیسش در مورد گزارشش بپرسد، به خصوص نواحی لرزان. او پاسخی را که انتظار داشت دریافت نکرد.
افسردگی حاد بالینی : رئیس او گفت: “بله، ما می دانستیم که آن مناطق در گزارش شما نامشخص است، اما پس از آن کل منطقه نامشخص است.” در هر صورت، برخی از موارد دیگری که شما گفتید، ایدههای جدیدی را در مورد چگونگی نزدیک شدن به پروژه ۱۳۱ غلبه بر افسردگی به ما داد.
بنابراین پل شواهدی در مورد گزارش به دست آورد تا اینکه به احساسات خود در مورد آن تکیه کند. از دیدگاه تکاملی، بخشی از ما که به دنبال فریبکاری است.
افسردگی حاد بالینی : می تواند بیش از حد فعال شود و نسبت به احتمال فریب خوردن بسیار حساس می شویم. علاوه بر این، ترس از فریب به دو صورت کار می کند.
از یک طرف می توانیم فکر کنیم که دیگران با کلمات حمایتی خود ما را فریب می دهند و از طرف دیگر می توانیم فکر کنیم که اگر مورد تحسین قرار بگیریم، آنها را فریب داده ایم.
افسردگی حاد بالینی : از آنجا که فریب ها واقعاً تهدید هستند، وقتی افسرده می شویم می توانیم نسبت به آنها بسیار حساس شویم. اما باز هم می توانیم این ایده ها را به چالش بکشیم.
به عنوان مثال: حتی اگر مردم خفیف فریبنده باشند، آیا این مهم است؟ چه آسیبی می توانند بکنند؟ من مجبور نیستم اصرار کنم که مردم همیشه کاملاً مستقیم هستند.
افسردگی حاد بالینی : و زندگی که زندگی است، برخی افراد فریبنده تر از دیگران هستند. اما من میتوانم با آن زندگی کنم به طور کلی، اگر مردم از شما تعریف میکنند و متوجه میشوید که آن را نادیده میگیرید یا آن را رد میکنید.
سعی کنید آن را یادداشت کنید و دلیل آن را بیابید. آیا آنها شما را فریب می دهند یا فکر می کنید آنها را فریب داده اید؟ آیا فکر می کنید شایسته تحسین نیستید؟
افسردگی حاد بالینی : آیا نکات مثبت را نادیده می گیرید، و اگر دارید، چه فایده ای برای شما دارد؟ به مزایای پذیرش ستایش فکر کنید، نه اینکه به طور خودکار آن را نادیده بگیرید.
همه یا هیچ تفکر همه یا هیچ (گاهی اوقات به آن تفکر قطبی یا سیاه و سفید نیز گفته می شود) نوعی تفکر افراطی است که می تواند هنگام تهدید ایجاد شود.
افسردگی حاد بالینی : ما به پاسخ های سریع نیاز داریم، نه عدم قطعیت. اشتباهات، اگر هنوز در طبیعت زندگی میکردیم، میتوانستند پرهزینه باشند.
حیوانات اغلب نیاز به نتیجه گیری سریع دارند (مثلاً اینکه آیا از صدایی در بوته ها فرار کنند یا خیر)، و اگر انتخاب ها روشن باشند.
افسردگی حاد بالینی : نتیجه گیری سریع آسان تر است – همه یا هیچ. تفکر همه جانبه به ما کمک می کند تا مطمئن باشیم و سریع تصمیم بگیریم.
مشکل اینجاست که تفکر همه یا هیچ می تواند ما را به گمراهی جدی بکشاند. ما برای بررسی کامل شواهد جایگزین ها وقت یا تلاش نمی کنیم.