افسردگی دوران قاعدگی
افسردگی دوران قاعدگی : اکنون باید دو سوال مهم بپرسید. اول، آیا می توانید نشان دهید که مراحل ۱ تا ۴ در افراد استرس زا مبتلا به آن بیماری رخ داده است؟
دوم، آیا مسیر جایگزینی وجود دارد که شروع با استرس و رسیدن به بیماری را توضیح دهد؟ بیایید با تجزیه و تحلیل این چهار مرحله جداگانه شروع کنیم.
افسردگی دوران قاعدگی : تا ببینیم که نشان دادن اینکه هر چهار مرحله رخ داده اند چقدر دشوار است. مرحله ۱، “افراد مورد نظر تحت استرس قرار گرفته اند.” در مطالعات روی حیوانات غیرانسانی، توافق کلی این است که با استرس کافی، به مراحل ۲ تا ۴ خواهید رسید.
اما یک مشکل در برون یابی به انسان این است که عوامل استرس زا تجربی مورد استفاده در مطالعات حیوانی معمولاً وحشتناک تر از آنچه ما معمولاً داریم هستند.
افسردگی دوران قاعدگی : تجربه. نه تنها این، بلکه در مورد آنچه که واقعاً استرس زا تجربه می کنیم – کل قلمرو تفاوت های فردی که تمرکز فصل آخر این کتاب خواهد بود.
بین خودمان بسیار متفاوت هستیم. بنابراین، اگر سعی می کنید اثرات عوامل استرس زا را بر سیستم ایمنی افراد مطالعه کنید.
افسردگی دوران قاعدگی : باید با این مشکل دست و پنجه نرم کنید که آیا این موارد واقعاً برای یک فرد استرس زا به نظر می رسند یا خیر.
آنچه به پایان می رسد این است که مرحله ۱ احتمالاً در مطالعات بیماری های مرتبط با استرس/ایمنی که شامل رویدادهایی است.
افسردگی دوران قاعدگی : که اکثر افراد آن را بسیار وحشتناک می دانند – مرگ یکی از عزیزان، طلاق، بیکاری تهدید کننده مالی، راضی می شود.
اما اگر واقعیت بیرونی واقعیتی است که بسیاری از مردم آن را استرس زا نمی دانند، نمی توانید به طور خودکار بپذیرید که در مرحله ۱ هستید.
افسردگی دوران قاعدگی : مشکل دیگری در مورد مرحله ۱ وجود دارد: اغلب مشخص نیست که آیا انسان ها واقعا در معرض قرار گرفته اند یا خیر. به عوامل استرس زا که ادعا می کنند در معرض آنها هستند.
ما معمولاً گزارشگر بدی از آنچه در زندگی مان می گذرد هستیم. یک آزمایش تخیلی: صد نفر از افراد خوش شانس را بردارید و دارویی به آنها بدهید که برای چند روز آنها را معده درد می کند.
افسردگی دوران قاعدگی : سپس آنها را نزد دکتری که مخفیانه در این آزمایش شرکت می کند بفرستید تا به آنها بگوید که دچار زخم معده شده اند.
دکتر با معصومیت می پرسد: “آیا اخیراً چیزهایی برای شما استرس زا بوده است؟” شاید نود نفر از آن سوژهها چیزی یا استرسزای دیگری را مطرح کنند که اکنون زخم را به آن نسبت میدهند.
افسردگی دوران قاعدگی : در مطالعات گذشته نگر، افرادی که با یک بیماری مواجه می شوند به احتمال زیاد تصمیم می گیرند که رویدادهای استرس زا در جریان است.
هنگامی که به شدت بر مطالعات گذشته نگر با انسان ها تکیه می کنید، احتمالاً به یک رابطه قوی کاذب بین استرس و بیماری دست خواهید یافت.
افسردگی دوران قاعدگی : و مشکل اینجاست که اکثر مطالعات در این زمینه گذشته نگر هستند (مشکلی که در فصل اختلالات گوارشی نیز ظاهر شد).
مطالعات آیندهنگر پرهزینه و طولانی اخیراً رایجتر شدهاند – دستهای از افراد سالم را انتخاب کنید و آنها را برای دهههای آینده دنبال کنید.
افسردگی دوران قاعدگی : زمانی که آنها در معرض عوامل استرسزا قرار میگیرند و اینکه آیا بیمار میشوند یا خیر، آنها را دنبال کنید.
از عامل استرس زا به استرس-پاسخ (مرحله ۱ تا مرحله ۲). باز هم، اگر به یک ارگانیسم یک عامل استرس زا عظیم بدهید.
افسردگی دوران قاعدگی : به طور قابل اعتمادی پاسخ استرس قوی خواهد داشت. با عوامل استرس زای ظریف تر، ما پاسخ های استرسی ظریف تری خواهیم داشت.
همین موضوع برای حرکت از مرحله ۲ به مرحله ۳ نیز صدق می کند. در مطالعات تجربی بر روی حیوانات، مقادیر زیادی گلوکوکورتیکوئیدها باعث می شود که سیستم ایمنی بدن به زمین بخورد.
افسردگی دوران قاعدگی : اگر انسان دارای توموری باشد که باعث ترشح مقادیر زیادی گلوکوکورتیکوئیدها می شود (سندرم کوشینگ)، یا اگر فردی برای کنترل برخی بیماری های دیگر دوزهای زیادی از گلوکوکورتیکوئیدهای مصنوعی مصرف کند.
همین اتفاق می افتد. اما همانطور که اکنون می دانیم، افزایش متوسط سطح گلوکوکورتیکوئید که در پاسخ به بسیاری از عوامل استرس زا معمولی دیده می شود.
افسردگی دوران قاعدگی : به جای سرکوب، سیستم ایمنی را تحریک می کند. علاوه بر این، در چند نوع سرطان، سطوح بالا از گلوکوکورتیکوئیدها باید محافظ باشد.
همانطور که در فصل آخر دیدیم، سطوح بسیار بالای گلوکوکورتیکوئیدها سطح استروژن در زنان و تستوسترون را در مردان سرکوب میکند.
افسردگی دوران قاعدگی : انواع خاصی از سرطانها توسط این هورمونها تحریک میشوند (به ویژه انواع حساس به استروژن سرطان سینه و آندروژن. سرطان های پروستات حساس).
در این موارد، استرس زیاد برابر است با مقدار زیادی گلوکوکورتیکوئید مساوی استروژن کمتر یا تستوسترون برابر با رشد کندتر تومور است.
افسردگی دوران قاعدگی : با حرکت از مرحله ۳ به مرحله ۴، تغییر در مشخصات ایمنی چقدر الگوهای بیماری را تغییر می دهد؟
نکته عجیب این است که ایمونولوژیست ها در این مورد مطمئن نیستند. اگر سیستم ایمنی شما به شدت سرکوب شده باشد.
افسردگی دوران قاعدگی : احتمال اینکه بیمار شوید بیشتر است، بدون شک. افرادی که دوزهای بالایی از گلوکوکورتیکوئیدها را به عنوان دارو مصرف میکنند، و بنابراین به شدت دچار نقص ایمنی هستند.
مانند افراد مبتلا به سندرم کوشینگ، در برابر انواع بیماریهای عفونی آسیبپذیر هستند. یا ایدز با این حال، نوسانات ظریف تر در ایمنی در پیامدهای خود کمتر مشخص است.
افسردگی دوران قاعدگی : تعداد کمی از ایمونولوژیست ها می توانند ادعا کنند که “به ازای هر کاهش کوچک در برخی از معیارهای عملکرد ایمنی، افزایش اندکی در خطر بیماری وجود دارد.” تردید آنها به این دلیل است. که رابطه بین صلاحیت ایمنی و بیماری ممکن است غیرخطی باشد.