افسردگی طلاق
افسردگی طلاق : بگذارید در قالب یک اصل اینگونه بیان کنم. آنچه این مرد واقعاً میگوید این است که کل نجات از ابتدا تا انتها کار خداست، و خدا راههای خود را برای تولید آن دارد. هنگامی که خدا شروع به کار کرد، به آن کار ادامه می دهد – “کسی که کار خوبی را در شما آغاز کرده است.
آن را تا روز عیسی مسیح انجام خواهد داد”. خدا کاری را شروع نمی کند و سپس آن را رها نمی کند یا آن را در شرایط ناقص رها نمی کند – وقتی خدا کار خود را بر قومش شروع کرد، آن کار را کامل می کند. خداوند هدف و غرض غایی برای آنها دارد و آن این است که ابدیت را با او با شکوه بگذرانند.
افسردگی طلاق : بسیاری از اتفاقاتی که در این دنیا برای ما می افتد باید در پرتو این واقعیت درک و توضیح داده شود. و طبق استدلال این مرد به همین اندازه قطعی است که خداوند ما را به آن وضعیت خواهد رساند و هیچ چیز مانع از آمدن ما به آن وضعیت نمی شود.
اکنون خداوند چندین راه برای انجام این کار دارد. یکی این است که از طریق آموزه ها و اصول بزرگی که در کتاب مقدس تعلیم داده شده اند، به ما آموزش دهند. او کلام خود را به ما داده است. او باعث شد که مردم این کلمات را به وسیله روح القدس برای تعلیم ما بنویسند تا ما آماده و کامل شویم.
افسردگی طلاق : اما اگر سرکش شویم، اگر درسهایی را که به طور مثبت در کلام به ما ارائه میشود نیاموختیم، آنگاه خدا به عنوان پدر ما، با هدف و غایت بزرگی که ما را به کمال رسانده و برای جلال آماده میکند، روشهای دیگری را اتخاذ خواهد کرد. . و یکی از روشهای دیگری که او به کار میبرد همین روش عذاب است. پدر و مادر زمینی که شایسته نام هستند.
ما در چنین روزهای شلوغی زندگی می کنیم که به سختی می توانیم از استدلال استفاده کنیم زیرا این مرد توانسته این کار را انجام دهد. آنها فرزندان خود را به نفع خود تنبیه می کنند، و اگر کودک در نتیجه آموزش مثبت رفتار مناسبی نداشت، باید تنبیه شود، انضباط اعمال شود.
افسردگی طلاق : دردناک اما ضروری است و پدر و مادر خوب از آن غافل نمی شوند. این مرد می گوید خدا اینطور است و بی نهایت بیشتر. بنابراین، اگر ما مطیع درس ها و دستورات مثبت کلام خدا نباشیم، نباید تعجب کنیم اگر اتفاقات دیگری برای ما رخ دهد.
اگر شروع به تحمل برخی چیزها کنیم که نسبتاً دردناک هستند، نباید تعجب کنیم. این کارها را خدا عمداً با ما انجام می دهد، بگو این مرد، به عنوان بخشی از روند تقدیس. و شما نمی دانید که او چقدر قوی آن را بیان می کند. او می گوید ما باید خودمان را بررسی کنیم.
افسردگی طلاق : بفهمیم که آیا اصلاً این را تجربه می کنیم یا خیر، زیرا او در اینجا کاملاً به طور قطع می گوید که اگر تجربه ای از این نوع درمان نداشته باشیم، پس این که اصلاً بچه هستیم بسیار مشکوک است. . اگر از این روند چیزی ندانیم، ما بچه نیستیم، نامحرم هستیم، از خدا نیستیم.
زیرا «خداوند کسی را که دوست دارد تنبیه میکند». بنابراین، یک مفهوم وجود دارد که در آن میتوانیم بگوییم کسی که باید از خودش ناراضی باشد، همان مسیحی یا مسیحی است که اصلاً از این نوع معامله آگاه نیست. این چیزی است که ما باید نگران آن باشیم. به دور از آزرده شدن از این روند.
افسردگی طلاق : باید خدا را به خاطر آن شکر کنیم زیرا او به ما مدرک می دهد که ما فرزندان او هستیم، او با ما مانند فرزندان خود رفتار می کند. او ما را تنبیه و تنبیه می کند تا ما را مطابق الگو و لایق او که پدر ماست، قرار دهد. این چیزی است که دائماً در زندگی و تجربه فرزندان خدا اتفاق می افتد.
همچنین این چیزی است که در همه جای کتاب مقدس آموزش داده شده است. مثال ها و تصاویر بی پایانی وجود دارد که ممکن است نقل شود. این پیام بزرگ مزمور هفتاد و سوم است. این پیام بزرگ کتاب ایوب است. می بینید که پولس رسول در فصل پنجم رساله به رومیان به آن می پردازد.
افسردگی طلاق : جایی که در مورد شادی در مصیبت و غیره صحبت می کند. وارد بحث فصل هشتم رومیان می شود. شما آن را دوباره در اولین رساله به قرنتیان و فصل یازدهم در بخشی که به خدمات عشایر می پردازد، دریافت می کنید.
رسول تعلیم می دهد که اعضای کلیسا وجود داشتند که مریض و مریض بودند زیرا زندگی مسیحی نداشتند – به همین دلیل در میان شما بسیاری ضعیف و بیمار هستند. در واقع برخی به دلیل آن مرده بودند – “بسیاری خوابند”.
افسردگی طلاق : سپس فصل اول رساله دوم به قرنتیان را بخوانید و خواهید دید که رسول تجربه ای را که برای او اتفاق افتاده است را توصیف می کند. او می گوید که این اتفاق برای اینکه یاد بگیرد به خودش اعتماد نکند بلکه به خدای زنده اعتماد کند.
یکی دیگر از بیانات کلاسیک عالی این آموزه را می توان در فصل دوازدهم از رساله دوم به قرنتیان یافت، جایی که پولس در مورد «خار در بدن» که به او داده شد، و کل استدلال و استدلال او در مورد آن صحبت می کند.
افسردگی طلاق : او میگوید که هدف از همه این کار این بود که او را در شرایط روحی و معنوی مناسب نگه دارند تا مبادا بیش از حد تعالی پیدا کند. خاری در بدنش به او داده شد و با اینکه سه بار دعا کرد و از خدا خواست که آن را برطرف کند، خدا این کار را نکرد و او سرانجام درس خود را آموخت.
پس تقدیس او را ترویج کرد. فصل اول عهد را بخوانید، و اغلب در تاریخ بعدی قوم خدا در کلیسا اتفاق افتاده است که با فقدانی به معنای مادی و مادی، خداوند درسی را به انسان آموخته است که ظاهراً او نمی توانست در هیچ یک از آنها بیاموزد. روش دیگر. سپس سوال سلامتی را مطرح کنید.
افسردگی طلاق : من قبلاً اولین رساله به قرنتیان، فصل یازدهم را به شما یادآوری کردم. رسول به طور کاملاً مشخص تعلیم می دهد که عده ای مریض و مریض بودند زیرا خدا این را بر آنها فرستاده بود تا به آنها تعلیم دهد و آنها را تربیت کند. «بگذار انسان خود را معاینه کند و از آن نان بخورد و از آن جام بنوشد.
زیرا کسی که ناشایست می خورد و می آشامد، برای خود لعنت می خورد و می نوشد و بدن خداوند را تشخیص نمی دهد.
افسردگی طلاق : به همین دلیل در میان شما بسیاری ضعیف و بیمار هستند و بسیاری در خواب هستند. اکنون این روشی است که خداوند غالباً از آن استفاده کرده است، به طوری که کسانی که می گویند هرگز اراده خدا این نیست که هیچ یک از ما بیمار یا ضعیف باشیم.
صرفاً کتاب مقدس را انکار می کنند.اما هیچ کس در دام نیفتد و نگوید: آیا می آموزید که هر بیماری عذابی است که خداوند فرستاده است؟ البته من اینطور نیستم، فقط می گویم که خدا گاهی از این روش برای تنبیه فرزندانش استفاده می کند. اگر «به این دلیل» است که بسیاری «ضعیف و بیمار» هستند.
افسردگی طلاق : این عمل خداست. خدا اجازه داد که این اتفاق برای آنها بیفتد، یا ممکن است خدا آن را به نفع خودشان بر سر آنها آورده باشد. اراده خدا مهمتر از سلامت جسم انسان است و اگر انسان خود را تسلیم نکند و خود را تحت تعلیم مثبت کلام قرار ندهد.
قطعاً خداوند با آن مرد برخورد خواهد کرد و ممکن است بیماری بر او نازل کند.