افسردگی های هورمونی
افسردگی های هورمونی : همراه با این تغییرات، ایمنی نیز مهار می شود. سیستم ایمنی که در برابر عفونت ها و بیماری ها دفاع می کند.
برای شناسایی سلول توموری که در یک سال شما را می کشد، یا ساخت آنتی بادی های کافی برای محافظت از شما در چند هفته ایده آل است.
افسردگی های هورمونی : اما آیا واقعاً در این لحظه به آن نیاز است؟ به نظر می رسد منطق در اینجا یکسان است – زمانی دیگر به دنبال تومورها باشید.
اکنون انرژی را عاقلانه تر مصرف کنید. (همانطور که در فصل ۸ خواهیم دید، این ایده که سیستم ایمنی بدن در هنگام استرس سرکوب می شود.
افسردگی های هورمونی : تا در انرژی صرفه جویی شود، مشکلات عمده ای دارد. اما این ایده فعلاً کافی است.) یکی دیگر از ویژگی های پاسخ به استرس آشکار می شود.
در زمان درد شدید فیزیکی با استرس به اندازه کافی پایدار، درک ما از درد ممکن است کمرنگ شود. وسط یک نبرد است.
افسردگی های هورمونی : سربازان در حال هجوم به یک دژ با ترک وحشی هستند. یک سرباز مورد اصابت گلوله قرار می گیرد.
به شدت مجروح می شود و مرد حتی متوجه آن نمی شود. او خون روی لباسهایش میبیند و نگران میشود که یکی از دوستانش در نزدیکیاش زخمی شده است.
افسردگی های هورمونی : یا اینکه چرا باطنش احساس بیحسی میکند. با محو شدن نبرد، کسی با تعجب به جراحت او اشاره می کند – آیا مثل جهنم درد نداشت؟
نشد. چنین بی دردی ناشی از استرس بسیار سازگار و به خوبی مستند شده است. اگر شما آن گورخر هستید و باطن شما در غبار میکشد.
افسردگی های هورمونی : باز هم باید فرار کنید. اکنون زمان بسیار هوشمندانه ای برای وارد شدن به شوک ناشی از درد شدید نیست.
در نهایت، در هنگام استرس، تغییراتی در مهارت های شناختی و حسی رخ می دهد. به طور ناگهانی برخی از جنبههای حافظه بهبود مییابد.
افسردگی های هورمونی : که اگر میخواهید بفهمید چگونه از شرایط اضطراری خلاص شوید، همیشه مفید است (آیا قبلاً این اتفاق افتاده است؟ آیا مخفیگاه خوبی وجود دارد؟).
علاوه بر این، حواس شما تیزتر می شود. به تماشای یک فیلم وحشتناک از تلویزیون فکر کنید، در لبه صندلی خود در پرتنش ترین قسمت.
افسردگی های هورمونی : کوچکترین سر و صدایی – صدای خش خش در – و تقریباً از پوست خود بیرون می پرید.
حافظه بهتر، تشخیص دقیقتر احساسات – همه کاملاً سازگار و مفید هستند. در مجموع، پاسخ استرس به طور ایده آل برای آن گورخر یا شیر سازگار است.
افسردگی های هورمونی : انرژی بسیج می شود و به بافت هایی که به آنها نیاز دارند تحویل داده می شود. پروژه های بلندمدت ساختمانی و تعمیراتی تا پایان فاجعه به تعویق می افتد.
درد کمرنگ می شود، شناخت تیزتر می شود. والتر کانن، فیزیولوژیست که در آغاز قرن، راه را برای بسیاری از کارهای Selye هموار کرد.
افسردگی های هورمونی : به طور کلی پدرخوانده دیگر این رشته در نظر گرفته می شود، بر جنبه تطبیقی واکنش استرس در برخورد با شرایط اضطراری مانند این تمرکز کرد.
او سندرم معروف «جنگ یا گریز» را برای توصیف پاسخ استرس فرموله کرد و آن را با دیدی بسیار مثبت دید. کتابهای او، با عناوینی مانند حکمت بدن، مملو از خوشبینی دلپذیری درباره توانایی بدن برای مقابله با انواع عوامل استرسزا بود.
افسردگی های هورمونی : با این حال رویدادهای استرس زا گاهی اوقات می توانند ما را بیمار کنند. چرا؟ سلی با موشهای زخمخوردهاش، با این معما دست و پنجه نرم کرد و به پاسخی رسید که به اندازهای اشتباه بود.
که به طور کلی تصور میشود که برای همه کارهای دیگرش جایزه نوبل را به همراه داشته است. او دیدگاهی سه بخشی از نحوه عملکرد استرس-پاسخ ایجاد کرد.
افسردگی های هورمونی : در مرحله اولیه (آلارم) یک عامل استرس زا ذکر شده است. آلارم های استعاری در سر شما به صدا در می آید و به شما می گوید که خونریزی می کنید.
خیلی سرد هستید، قند خونتان پایین است یا هر چیز دیگری. مرحله دوم (انطباق یا مقاومت) با تحرک موفقیت آمیز سیستم پاسخ به استرس و دستیابی مجدد به تعادل آلوستاتیک همراه است.
افسردگی های هورمونی : با استرس طولانی مدت است که فرد وارد مرحله سوم می شود که سلیه آن را «خستگی» نامید.
جایی که بیماری های مرتبط با استرس ظاهر می شوند. سلی معتقد بود که فرد در آن مرحله بیمار میشود، زیرا ذخایر هورمونهای ترشح شده در طول پاسخ استرس تخلیه میشوند.
افسردگی های هورمونی : مانند ارتشی که مهماتش تمام می شود، ناگهان هیچ دفاعی در برابر عامل استرس زا تهدید کننده نداریم.
با این حال، همانطور که خواهیم دید، بسیار نادر است که هر یک از هورمونهای حیاتی در طول پایدارترین عوامل استرسزا واقعاً تخلیه شوند.
افسردگی های هورمونی : گلوله ارتش تمام نمی شود. در عوض، بدن آنقدر صرف بودجه دفاعی میکند که از آموزش و مراقبتهای بهداشتی و خدمات اجتماعی غافل میشود (بسیار خوب، بنابراین ممکن است یک دستور کار پنهان در اینجا داشته باشم).
پاسخ استرس به پایان نمی رسد، بلکه با فعال شدن کافی، واکنش استرس می تواند آسیب زاتر از خود عامل استرس زا شود.
افسردگی های هورمونی : به خصوص زمانی که استرس صرفاً روانی باشد. این یک مفهوم مهم است، زیرا زمینه ساز ظهور بسیاری از بیماری های مرتبط با استرس است.
زمانی که چیزهایی را که در واکنش به استرس اتفاق میافتند بررسی میکنید، این که خود واکنش استرس میتواند مضر باشد، حس خاصی دارد.
افسردگی های هورمونی : آنها عموماً کوتهبین، ناکارآمد، پولی و احمقانه هستند، اما از کارهای پرهزینهای هستند که بدن شما برای واکنش مؤثر در مواقع اضطراری باید انجام دهد.
و اگر هر روز را به عنوان یک اورژانس تجربه کنید، هزینه آن را خواهید پرداخت. اگر دائماً انرژی را به قیمت ذخیره انرژی بسیج کنید، هرگز انرژی اضافی ذخیره نخواهید کرد.