افسردگی و حساسیت به صدا
افسردگی و حساسیت به صدا : یکی دیگر از پاسخ های ناسالم به احساسات خشمگین این است که «مبارزه! مبارزه کردن! مبارزه کردن!” نگرش، بی شباهت به طرفداران فوتبال که در یک بازی تیم را تشویق می کنند. “بگذارید آن را داشته باشند! آنها را به عقب هل دهید.
آنها را به عقب فشار دهید، بیشتر! سخت تر!» ایده است. باور نادرست پشت این تصور این است که هر چه سختتر با فرد یا چیزی که باعث عصبانیت شما میشود مبارزه کنید.
افسردگی و حساسیت به صدا : آسیب سریعتر از بین میرود. اما از بین نمی رود. بدتر می شود و عصبانیت هم بدتر می شود. یک روز ممکن است متوجه شوید که در مقابل باد فریاد می زنید.
حتی از عزیزترین افراد نزدیک به شما بی دلیل متنفر هستید و به آن ها بی اعتماد می شوید. یک راه سالم برای ابراز خشم وجود دارد.
افسردگی و حساسیت به صدا : نه از طریق خشونت و نه با نگه داشتن آن در حالی که وانمود می کنید وجود ندارد.
راه سالم برای ابراز خشم شاید کسی را میشناسید که بهطور مزمن عصبانی است، به نظر میرسد همیشه در حال کینهجویی است و آماده است تا هر لحظه شعلهور شود.
افسردگی و حساسیت به صدا : اکثر این افراد یک ویژگی مشترک دارند. آنها به طور قابل توجهی غیر ارتباطی و گوشه گیر هستند.
آنها از بیان صادقانه و آشکار خواسته های خود بی میل و خجالتی هستند. آنها می ترسند به سادگی به دیگران بگویند چه چیزی آنها را آزار می دهد یا چگونه مورد آزرده شدن قرار گرفته اند.
افسردگی و حساسیت به صدا : عیسی راههای مناسب و مؤثر برای داشتن روابط سالم با دیگران را به ما می آموزد.
وقتی به ما می گوید که چگونه با خشم و علل آن کنار بیاییم، می گوید: «به طرف مقابل برو.» صادقانه و آشکار صحبت کنید.
افسردگی و حساسیت به صدا : بدون اینکه او را متهم کنید یا دستکاری کنید. به او بگویید: «در حال حاضر عصبانی هستم.
دلیل عصبانیت من این است که شنیدم فلان را گفتی یا فلان کار را کردی. این چیزها باعث آزار و اذیت من شده است و من احساس عصبانیت می کنم.» رفتار مؤثری مانند این مانع از این می شود.
افسردگی و حساسیت به صدا : که شما تلخ و رنجیده شوید، که هر دو گناه در زندگی یک مسیحی است و به احتمال زیاد توجه طرف مقابل را به خود جلب می کند.
این روابط شما را به جای تخریب حفظ می کند. رفتار قاطعانه دعایی که از هیچ حرف یا عمل خشن و آزاردهنده استفاده نمی کند، تغییر چشمگیری در زندگی شما ایجاد می کند.
افسردگی و حساسیت به صدا : هر بار که در موقعیتی قرار گرفتید که کسی شما را آزار می دهد یا به شما آسیب می زند، به آنچه در ذهنتان می گذرد توجه کنید.
به خودت چی میگی؟ اگر کلماتی که به خودتان میگویید، باور محور هستند، فوراً خود را با حقیقت اصلاح کنید. اجازه ندهید که باورهای نادرست در ذهن شما جایی داشته باشد.
افسردگی و حساسیت به صدا : بدون اینکه فوراً با حقیقت مخالفت کنید. آرنولد از بن عصبانی است زیرا بن به تازگی یک ماشین جدید خرید و آمد تا آن را به آرنولد نشان دهد.
که توانایی خرید ماشین جدید را ندارد. آرنولد فکر میکند که بن از این واقعیت که نمیتواند ماشین جدیدی بخرد، میسوزد. او به خود می گوید.
افسردگی و حساسیت به صدا : که بن عمداً سعی می کند او را نشان دهد و احساس بدی در او ایجاد کند. همانطور که می بینید، آرنولد چند باور نادرست دارد.
یکی این که غیرقابل تحمل است که بن بتواند یک ماشین جدید بخرد در حالی که نمی تواند. (حقیقت این است که غیرقابل تحمل نیست.
افسردگی و حساسیت به صدا : ممکن است مطلوب نباشد، اما بدیهی است که غیرقابل تحمل نیست.) دوم، برای بن وحشتناک است.
که با نشان دادن ماشین جدیدش آن را بمالد، زمانی که آرنولد بیچاره هم نمی تواند داشته باشد. (این وحشتناک نیست. ممکن است یک ناراحتی جزئی باشد، اما وحشتناک نیست.) سوم، آرنولد کلمات خود را تحقیر آمیز به خود می گوید و احساس می کند که بازنده است.
افسردگی و حساسیت به صدا : اگر او به زودی باورهای نادرست خود را بررسی نکند، واقعاً بدبخت خواهد شد. (حقیقت این است که هیچ مشکلی وجود ندارد که نتوانید یک ماشین جدید بخرید.
ارزش واقعی به آنچه می توانید یا نمی توانید بخرید بستگی ندارد، بستگی به این دارد که شما به عنوان یک شخص در برابر خدا چه هستید.) با باورهای نادرست خود، آرنولد باید با آنها روبرو شود و حقیقت را جایگزین آنها کند.
افسردگی و حساسیت به صدا : اما یک نکته وجود دارد که او از آن مطمئن نیست و آن این است که آیا بن عمداً در تلاش است تا با نشان دادن ماشین جدید خود، بز خود را بدست آورد.
او تصمیم می گیرد با بن در مورد آن صحبت کند، که نشان دهنده برخی رفتارهای سازنده است. با حالتی جدی روی صورتش میگوید: «بن، میخواهم یک دقیقه درباره چیزی که مرا آزار میدهد با تو صحبت کنم.» (لطفاً توجه داشته باشید که وقتی می خواهید با کسی در مورد احساسات عصبانی خود صحبت کنید، از یک بیان مناسب استفاده کنید – نه چهره ای که از خشم پیچ خورده و از خشم سرخ شده باشد، و نه چهره ای که به شکلی خوشایند و مهربانانه لبخند می زند که گویی بیش از حد غذا خورده اید.) با فرد روبرو شوید، از لحن صدای معمولی استفاده کنید.
افسردگی و حساسیت به صدا : در چشمان او به صورت مربع نگاه کنید. “مطمئنا، آرنولد، آن چیست؟” دوست آرنولد پاسخ می دهد.
آرنولد نفس می کشد. “من برای دوستی خود ارزش قائل هستم و برای من مهم است که با شما صادق باشم.” “اوه؟” “می خواهم بدانی که من در حال حاضر عصبانی هستم.” “خشمگین؟ آره؟ چطور؟” وقتی به ماشین جدیدت افتخار می کنی، احساس عصبانیت می کنم.
افسردگی و حساسیت به صدا : می دانید که من هم می خواهم یکی بخرم، اما نمی توانم بخرم. من این احساس را دارم که شما به نوعی آن را می مالید.
آیا این همان چیزی است که می خواهید من احساس کنم؟ آرنولد راه های ارتباط مثبت و صادقانه با دوستش را باز کرده است.
افسردگی و حساسیت به صدا : او از حمل کینه تلخ بیمعنا و افزودن احساسات عمیقتر کم ارزشی خودداری کرده است.
خشم را باید صادقانه ابراز کرد نه اینکه ریاکارانه پنهان شود. فرق است بین اینکه حقیقت خشم خود را برای کسی فاش کنید و او را مجبور کنید تا طعم خشم شما را بچشد.
افسردگی و حساسیت به صدا : ما می توانیم یاد بگیریم که وقتی عصبانی هستیم به خودمان اعتراف کنیم و علاوه بر این، می توانیم آزادانه بیان کنیم.