بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : افراد مبتلا به کیفوز اغلب دچار مشکل در تنفس، کمردرد خفیف و حساسیت و سفتی در ستون فقرات هستند.
از نظر عاطفی، آنها ممکن است بی تفاوتی و بیتفاوتی را نسبت به اتفاقی که در حال رخ دادن است تجربه کنند – همچنین نشانه واگ پشتی و بیتفاوتی در مورد آنچه اتفاق میافتد.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : همچنین نشانهای از خروج واگ پشتی است. از یک طرف، گوش ما باید مستقیماً بالای خط وسط شانه باشد. با این حال، با بالا رفتن سن، بسیاری از ما تسلیم وضعیت سر رو به جلو می شویم و می توانید ببینید که گوش در ارتباط با مرکز شانه به سمت جلو حرکت کرده است.
در این حالت معمولاً خم شدهایم، قفسه سینهمان جمع میشود و سرمان دیگر روی گردنمان متعادل نیست. عضلات گردن باید دائماً سخت کار کنند تا سر از خم شدن بیشتر به جلو جلوگیری کند. به گفته A. I. Kapandji در فیزیولوژی مفاصل، “هر اینچ از وضعیت سر به جلو … می تواند وزن سر روی ستون فقرات را تا ۱۰ پوند اضافی افزایش دهد.” ۶۰ وزن سر خود حدود ۱۲ پوند است و بسیاری از ما سرمان را دو یا سه اینچ به جلو داریم.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : مردی که در عکس وضعیت سر رو به جلو بود با شکایت از مشکل تنفسی و خستگی عمومی نزد من آمد. وضعیت سر رو به جلو او نتیجه کشش عضلانی نبود، بلکه ناشی از شل شدن عضلات ذوزنقه بود. همانطور که قبلا ذکر شد، FHP اغلب ناشی از اختلال در عضلات ذوزنقه و استرنوکلیدوماستوئید است. ذوزنقه فاقد تونوس کافی است.
در حالی که بخشهایی از SCM در کشش مزمن هستند. بنابراین، بهبود تونوس عضلانی این عضلات، سر را به حالت بهتری برمیگرداند. بسیاری از اشکال ماساژ و حرکت به طور کلی روی عضلات بدن به خوبی کار می کنند. با این حال، چون این دو عضله توسط اعصاب جمجمه عصب دهی می شوند.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : من از روش متفاوتی برای آنها استفاده می کنم. اولین گام برای عادی سازی تنش در هر یک از این دو عضله، انجام تمرین پایه است (بخش دوم را ببینید). من اغلب می بینم که وقتی یک بیمار این تمرین را انجام می دهد.
حتی برای اولین بار، به بازگرداندن سر او به قسمتی از مسیر کمک می کند. برای بهبود بیشتر FHP و بازگرداندن سر به حالت عمودی، از دو تمرین دیگر نیز استفاده میکنم: «تمرین چرخشی و چرخشی» و «تمرینهای سمندر». می توانید دستورالعمل های مربوط به این تمرینات را در قسمت دوم بیابید.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : بافت اسکار به عنوان یک کمک کننده در FHP بافت اسکار پس از عمل جراحی به منظور قوی تر شدن بدن در صورت ایجاد زخم مشابه در همان مکان در آینده تشکیل می شود.
ممکن است بیمار از نظر عقلی بداند که این داربست اضافی ضروری نیست، زیرا احتمال وجود برش دیگری در همان مکان وجود ندارد، اما بافت همبند راهی برای دانستن این موضوع ندارد.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : اگرچه خود عمل ممکن است ضروری یا حتی نجات دهنده باشد، اگرچه خود عمل ممکن است ضروری یا حتی نجات دهنده باشد.
اما لایه های عضله و فاسیا با بهبودی برش منقبض و ضخیم می شوند و این سفت شدن در شبکه فاسیال گسترش می یابد. فراتر از ناحیه محلی برش، کل بدن را تحت تاثیر قرار دهد.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : هر عمل جراحی دارای این عارضه جانبی منفی است که تقریباً هرگز مورد توجه قرار نمی گیرد.
اگرچه ممکن است بافت اسکار زیادی روی سطح قابل مشاهده نباشد، هنوز هم میتواند تجمع گستردهای از بافت اسکار در عضلات و بافت همبند زیر پوست و در لایههای فاسیا عمیقتر وجود داشته باشد.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : حتی اگر عمل با محدوده ای برای به حداقل رساندن آسیب بافتی انجام شده باشد، زخم ها در لایه های عمیق تر ایجاد می شوند.
باید مقدار کمی مایع غلیظ بین لایههای مجاور عضله و بافت همبند وجود داشته باشد که به آنها اجازه میدهد آزادانه روی یکدیگر بلغزند.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : با این حال، در طی یک عملیات، گاهی اوقات این مایع در معرض هوا خشک می شود، به طوری که به جای سر خوردن، لایه ها شروع به چسبیدن به یکدیگر می کنند.
همچنین، پس از یک برش جراحی یا هر زخم، سلولهای بافت همبند فیبرهای کلاژن اضافی تولید میکنند که میتوانند یک لایه عضله یا فاسیا را به لایه مجاور متصل کنند.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : وقتی دو لایه با هم رشد کردند، دیگر مانند گذشته روی هم نمی لغزند. بسیاری از جراحان زمان و مراقبت بیشتری را صرف می کنند تا مطمئن شوند که بافت های هر لایه بدون درگیر شدن بافت های لایه های دیگر به هم دوخته می شوند.
متأسفانه، برخی از جراحان اهمیت این موضوع را درک نمی کنند و ممکن است برای صرفه جویی در وقت و هزینه، لایه ها را به طور تصادفی به هم بدوزند.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : نتیجه این است که ماهیچه ها و بافت همبند در آن ناحیه بسیار کمتر انعطاف پذیر هستند.
بافت اسکار ضخیمتر و سفتتر به نظر میرسد و نه تنها در سطح بلکه در عمق بدن نیز شکل میگیرد. اگر از سزارین باشد، بافت اسکار از سطح پوست تا رحم پایین میرود.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : اگر در قفسه سینه یا شکم باشد، بافت اسکار فضای موجود برای تنفس را محدود می کند. زخم بعد از عمل همه چیز را با هم به یک گره می کشاند.
تک تک لایه ها خشک می شوند و به هم می چسبند و حرکت محدود می شود. با سفت شدن بافت همبند جلوی بدن، جلوی بدن را کوتاه می کند.
بیماری اختلال دو قطبی و ازدواج : سر را بیشتر به جلو و پایین می کشد. بنابراین، توصیه میکنم هرکسی که جراحی سینه یا شکم انجام داده است.