داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : من چیزی نگفتم. من گوش دادم و اجازه دادم مشکلاتش را برای من بریزد. سپس، بدون هیچ پیشنهادی از من، گفت مهم نیست که نتوانم همه پول را فوراً پرداخت کنم.
اگر تا پایان ماه ۲۰ دلار به او بپردازم و هر زمان که برای من مناسب بود، آن را جبران کنم، اشکالی ندارد.» فردا، قبل از اینکه از کسی بخواهم آتش را خاموش کند یا محصول شما را بخرد یا به شما کمک کند.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : خیریه مورد علاقه، چرا مکث نکنید و چشمان خود را ببندید و سعی نکنید همه چیز را از دیدگاه شخص دیگری فکر کنید.
از خود بپرسید: «چرا باید این کار را انجام دهد؟» درست است، این کار زمان می برد، اما از دشمن یابی جلوگیری می کند و نتایج بهتری به دست می آورد.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : و با اصطکاک کمتر و چرم کفش کمتر. دین دانهام از دانشکده بازرگانی هاروارد میگوید: «ترجیح میدهم قبل از مصاحبه دو ساعت در پیادهروی جلوی دفتر یک شخص قدم بردارم تا اینکه وارد آن دفتر شوم بدون اینکه ایدهای کاملاً واضح از آنچه میخواهم بگویم و چه چیزی. آن شخص – با توجه به شناخت من از علایق و انگیزه های او – احتمالاً پاسخ می داد.» این به قدری مهم است.
که برای تأکید، آن را با حروف کج تکرار می کنم. ترجیح میدهم قبل از مصاحبه، دو ساعت در پیادهروی جلوی دفتر یک شخص قدم بردارم تا اینکه بدون ایده کاملاً واضح از آنچه قرار است بگویم.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : آن شخص – با توجه به علایق و انگیزههای او – وارد آن دفتر شوم. – احتمالاً جواب می داد. اگر در نتیجه خواندن این کتاب فقط یک چیز به دست می آورید.
افزایش تمایل به فکر کردن همیشه بر اساس دیدگاه طرف مقابل و دیدن چیزها از زاویه آن شخص و همچنین از زاویه خود – اگر فقط دریافت کنید.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : یک چیز از این کتاب، ممکن است به راحتی ثابت شود که یکی از پله های کار شما باشد. اصل هشتم سعی کنید صادقانه مسائل را از دید طرف مقابل ببینید.
دکتر جرالد اس. نیرنبرگ، عبور از مردم ص. ۳۱. آیا دوست ندارید یک عبارت جادویی داشته باشید که مشاجره را متوقف کند، احساس بد را از بین ببرد.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : حسن نیت ایجاد کند و طرف مقابل را با دقت گوش دهد؟ آره؟ خیلی خوب. اینجاست: «من شما را به خاطر احساسی که دارید سرزنش نمیکنم.
اگر من جای شما بودم، بدون شک مانند شما احساس میکردم.» چنین پاسخی، بداخلاقترین فرد قدیمی زنده را نرمتر میکند.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : و شما می توانید این را بگویید و ۱۰۰ درصد صادق باشید، زیرا اگر شما جای شخص دیگری بودید.
مطمئناً مانند او احساس می کردید. برای مثال آل کاپون را در نظر بگیرید. فرض کنید شما همان بدن و خلق و خو و ذهنی را که آل کاپون داشت به ارث برده اید.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : فرض کنید محیط و تجربیات او را داشتید. آن وقت شما دقیقاً همان چیزی خواهید بود که او بود – و جایی که او بود.
زیرا این چیزها – و فقط آن چیزها – هستند که او را به آنچه بود تبدیل کردند. تنها دلیلی که مثلاً شما مار زنگی نیستید این است که مادر و پدرتان مار زنگی نبودند.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : شما به خاطر همین چیزی که هستید ارزش بسیار کمی دارید – و به یاد داشته باشید.
افرادی که عصبانی، متعصب، بی منطق به سراغ شما می آیند، به خاطر همین چیزی که هستند سزاوار بی اعتباری اندکی هستند.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : برای شیاطین بیچاره متاسف باشید. حیفشون کن با آنها همدردی کنید. به خود بگویید: «آنجا، اما به لطف خدا، من برو.» سه چهارم افرادی که تا به حال ملاقات خواهید کرد گرسنه و تشنه همدردی هستند.
آن را به آنها بدهید، آنها شما را دوست خواهند داشت. یک بار درباره نویسنده کتاب زنان کوچک، لوئیزا می آلکات، برنامه پخش کردم.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : طبیعتا، می دانستم که او در کنکورد، ماساچوست زندگی کرده و کتاب های جاودانه اش را نوشته است. اما، بدون اینکه فکر کنم چه میگویم.
از بازدید از خانه قدیمی او در کنکورد، نیوهمپشایر صحبت کردم. اگر فقط یک بار گفته بودم نیوهمپشایر، شاید بخشیده می شد. اما افسوس و افسوس!
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : دوبار گفتم مملو از نامهها و تلگرافها بودم، پیامهای گزندهای که مثل انبوهی از هورنتها دور سر بیدفاعم میچرخید.
خیلی ها عصبانی بودند. چندتا توهین یک دام استعماری که در کنکورد، ماساچوست بزرگ شده بود و در آن زمان در فیلادلفیا زندگی می کرد.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : خشم سوزان خود را بر سر من خالی کرد. اگر من خانم آلکات را متهم می کردم که یک آدمخوار اهل گینه نو است.
نمی توانست خیلی تلخ تر از این باشد. وقتی نامه را خواندم، با خودم گفتم: «خدا را شکر، من با آن زن ازدواج نکردهام.» دلم میخواست بنویسم و به او بگویم که اگرچه من در جغرافیا اشتباه کردهام، اما او اشتباه مشترک بسیار بزرگتری مرتکب شده است.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : حسن نیت. این فقط جمله ابتدایی من بود. بعد میخواستم آستینها را بالا بزنم و به او بگویم که واقعاً چه فکری میکنم.
اما من این کار را نکردم. خودم را کنترل کردم. من متوجه شدم که هر احمق سر گرمی می تواند این کار را انجام دهد – و اکثر احمق ها دقیقاً این کار را انجام می دهند.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : می خواستم بالاتر از احمق باشم بنابراین تصمیم گرفتم که دشمنی او را به دوستی تبدیل کنم. این یک چالش خواهد بود.
نوعی بازی که می توانستم انجام دهم. با خودم گفتم: «بالاخره، اگر من جای او بودم، احتمالاً همان احساسی را داشتم که او دارد.» بنابراین، تصمیم گرفتم با دیدگاه او همدردی کنم.
داروی ضد افسردگی بعد از ترک اعتیاد : دفعه بعد که در فیلادلفیا بودم، با او تلفنی تماس گرفتم. مکالمه چیزی شبیه به این بود: بنابراین، چون من عذرخواهی کرده بودم و با دیدگاه او همدردی کرده بودم، او شروع کرد.