درمان افسردگی قاعدگی
درمان افسردگی قاعدگی : اکثر این مطالعات گذشته نگر یا شبه آینده نگر بوده اند و ما شاهد مشکلات بومی چنین مطالعاتی بوده ایم. با این وجود، مطالعات آینده نگر نشان داده است که پیوندی وجود دارد.
هرچند کوچک. آیا ما در قلمرو مراحل ۱ تا ۴ مسیر سیستم عصبی-اعصابی هستیم؟ به نظر من هنوز کسی این را نشان نداده است.
درمان افسردگی قاعدگی : همانطور که در فصل ۱۵ خواهیم دید، یک شخصیت سرکوب شده با افزایش سطوح گلوکوکورتیکوئید مرتبط است.
بنابراین ما در محدوده مرحله ۲ قرار داریم. رخ می دهد، چه رسد به این که بزرگی مربوط به سرطان باشد. علاوه بر این، هیچ یک از مطالعات آینده نگر خوب، مسیر سبک زندگی (مانند سیگار کشیدن، نوشیدن، یا در مورد سرطان سینه، مصرف بیشتر چربی) را رد نکرده است.
درمان افسردگی قاعدگی : بنابراین هیئت منصفه در این مورد کنار میماند. بنابراین در مجموع، به استثنای دو مطالعه در مورد یک نوع سرطان، هیچ پیشنهاد کلی مبنی بر اینکه استرس خطر ابتلا به سرطان را در انسان افزایش میدهد، نداریم.
استرس و عود سرطان اگر سرطان شما درمان شده باشد چه؟ آیا استرس خطر بازگشت آن را افزایش می دهد؟
درمان افسردگی قاعدگی : تعداد انگشت شماری از مطالعات در مورد این موضوع نشان نمی دهد که ارتباطی وجود دارد.
تعداد کمی می گویند بله، تعداد مساوی، نه. استرس و سیر سرطان اکنون به پیچیده ترین و بحث برانگیزترین موضوع می پردازیم.
درمان افسردگی قاعدگی : مطمئناً، استرس ممکن است ربطی به سرطان نداشته باشد، اما آیا زمانی که سرطان دارید، آیا استرس باعث میشود.
که تومور سریعتر رشد کند و خطر مرگ بر اثر این بیماری را افزایش دهد؟ و آیا کاهش استرس می تواند رشد تومور را کند کند و زمان بقا را افزایش دهد؟
درمان افسردگی قاعدگی : همانطور که در بالا دیدیم، استرس رشد تومور را در حیوانات تسریع میکند، اما این نوع تومورهای تحریکشده و زیستشناسی آنها ارتباط محدودی با روش ابتلای انسان به سرطان دارند. بنابراین ما باید به مطالعات روی انسان نگاه کنیم.
و اینجا موضوع به هم ریخته است. ما با بررسی اینکه آیا سبک های مختلف مقابله ای نتایج متفاوت سرطان را پیش بینی می کنند شروع می کنیم.
درمان افسردگی قاعدگی : وقتی بیمارانی را که به سرطان خود با “روحیه مبارزه” پاسخ می دهند (یعنی خوش بین و قاطعانه هستند) را با کسانی که در افسردگی، انکار و سرکوب فرو می ریزند مقایسه می کنید.
اولی ها بعد از کنترل شدت سرطان بیشتر عمر می کنند. یافتههایی مانند این مطالعاتی را برانگیخت که در آن پزشکان تلاش کردند تا مداخله کنند.
درمان افسردگی قاعدگی : استرس را کاهش دهند و بیشتر این روحیه مبارزه را در افراد تلقین کنند تا بر نتیجه سرطان بیمار تأثیر بگذارند.
مطالعه برجسته این نوع در اواخر دهه ۱۹۷۰ توسط روانپزشک دیوید اشپیگل از دانشگاه استنفورد انجام شد. زنانی که به تازگی تشخیص سرطان سینه متاستاتیک دریافت کرده بودند.
درمان افسردگی قاعدگی : بهطور تصادفی به گروهی که مراقبتهای پزشکی استاندارد دریافت میکردند یا گروهی که علاوه بر این، رواندرمانی گروهی حمایتی فشرده با سایر بیماران مبتلا به سرطان پستان داشتند، تقسیم شدند.
همانطور که اشپیگل در گزارش های خود از این مطالعه مشهور تأکید کرده است، او با پیش بینی اینکه مداخله درمانی گروهی ممکن است.
درمان افسردگی قاعدگی : ناراحتی روانی در بیماران را کاهش دهد وارد آن شد، اما مطمئناً انتظار نداشت که این کار بر روی بیولوژی سرطان تأثیر بگذارد.
در میان شک و تردید او، چیزی که او متوجه شد این بود که مداخله درمانی گروهی به طور متوسط هجده ماه طول عمر را افزایش داد، که یک اثر فوق العاده بود.
درمان افسردگی قاعدگی : این خبر صفحه اول شد. اما از آن زمان مشکل بزرگی وجود داشته است – مشخص نیست.
که آیا یک مداخله روانی اجتماعی واقعاً مؤثر است یا خیر. از زمان مطالعه اشپیگل، تقریباً دوازده مورد دیگر وجود داشته است.
درمان افسردگی قاعدگی : و آنها به طور مساوی در مورد اینکه آیا اثر محافظتی از گروه درمانی وجود دارد یا خیر تقسیم شده اند.
در مطالعهای که در سال ۲۰۰۱ در مجله پزشکی معتبر نیوانگلند منتشر شد، احتمالاً کاملترین تلاش برای تکرار یافتههای اشپیگل بود.
درمان افسردگی قاعدگی : هیچ تأثیری بر زمان بقا نداشت. چرا تکرار این یافته بسیار دشوار بوده است؟ اشپیگل و دیگران توضیح قابل قبولی ارائه می دهند.
که ارتباط زیادی با تغییرات عظیمی دارد که طی سال ها در «فرهنگ سرطان» رخ داده است. نه چند دهه پیش، ابتلا به سرطان دارای ویژگی شرم آور عجیبی بود.
درمان افسردگی قاعدگی : پزشکان نمی خواستند به بیماران خود در مورد تشخیص شرم آور و ناامیدکننده بگویند. بیماران مبتلا به این بیماری را پنهان می کنند.
به عنوان یک نمونه، در یک نظرسنجی در سال ۱۹۶۱، ۹۰ درصد از پزشکان آمریکایی گفتند که معمولاً تشخیص سرطان را برای بیماران خود آشکار نمی کنند.
درمان افسردگی قاعدگی : در طی دو دهه، این تعداد به ۳ درصد کاهش یافت. علاوه بر این، در طول سالها، پزشکان بهزیستی روانی بیماران خود را برای مبارزه با سرطان ضروری میدانند.
دوره درمان پزشکی را همکاری بین خود و بیمار میدانند. همانطور که اشپیگل می گوید، زمانی که او کار خود را در دهه ۱۹۷۰ آغاز کرد.
درمان افسردگی قاعدگی : بزرگترین چالش این بود که بیماران گروه “تجربی” را متقاعد کند که وقت خود را با چیزی بی ربط مانند گروه درمانی تلف کنند.
در مقابل، در نسخههای دهه ۱۹۹۰ این مطالعات، بزرگترین چالش متقاعد کردن آزمودنیهای «کنترل» برای کنار گذاشتن گروه درمانی بود.
درمان افسردگی قاعدگی : در این دیدگاه، نشان دادن اینکه معرفی یک مداخله روانی-اجتماعی کاهنده استرس، بقای سرطان را نسبت به موضوع کنترل افزایش می دهد، دشوار شده است.