دلیل افسردگی صبحگاهی
دلیل افسردگی صبحگاهی : این سخنی نسبتاً بیخطر است، و علاقهمندان به تاریخ حتی ممکن است با کسانی که در میان ما زندگی میکنند، با نظام اعتقادی دهقانان قرون وسطایی احساس آرامش کنند.
جایی که مشکلات به طرز وحشتناکی جدی می شوند، زمانی است که سیگل روی نکته اصلی کتابش تمرکز می کند.
دلیل افسردگی صبحگاهی : مهم نیست که او هر چند وقت یک بار سلب مسئولیت می کند و می گوید که تلاش نمی کند مردم احساس گناه کنند.
فرض کتاب این است که (الف) سرطان می تواند ناشی از عوامل روانی-اجتماعی در فرد باشد. (ب) سرطان (یا هر بیماری دیگر، تا آنجا که من می توانم بگویم) در صورتی قابل درمان است.
دلیل افسردگی صبحگاهی : که بیمار شجاعت، عشق و روحیه کافی داشته باشد. ج) اگر بیمار شفا نمییابد، به دلیل ناکافی بودن آن صفات قابل تحسین است.
همانطور که قبلاً دیدیم، سرطان اینگونه عمل نمی کند، و یک پزشک به سادگی نباید به افراد مبتلا به بیماری های جدی بگوید.
دلیل افسردگی صبحگاهی : کتاب او مملو از توصیف افرادی است که به دلیل تنگی نفس و کمبود معنویت به سرطان مبتلا می شوند.
او درباره زنی صحبت میکند که در احساساتش نسبت به سینههایش سرکوب شده بود: «به طور طبیعی [تاکید من]، جان به سرطان سینه مبتلا شد» – به نظر میرسد.
دلیل افسردگی صبحگاهی : این نشانهای از آگاهی سیگل از ادبیات شخصیت مستعد سرطان است، اما این یک کاریکاتور است.
از آن مطالعات عمدتاً دقیق در مورد بیمار دیگری: “او تمام احساسات خود را در خود نگه داشت و به سرطان خون مبتلا شد”.
دلیل افسردگی صبحگاهی : یا در بیانی خارقالعاده: «بهطور کلی به نظر میرسد سرطان در پاسخ به از دست دادن ظاهر میشود.
من معتقدم که اگر فردی در این زمان از رشد عاطفی اجتناب کند، انگیزه پشت آن به سمت رشد فیزیکی بدخیم هدایت میشود».
دلیل افسردگی صبحگاهی : به طور طبیعی، کسانی که شجاعت، عشق و روحیه کافی دارند می توانند سرطان را شکست دهند.
گاهی اوقات از سیگل کمی تحریک می شود. او در فصل ۶ توصیه میکند که افراد مبتلا به بیماریهای جدی راههایی را در نظر میگیرند.
دلیل افسردگی صبحگاهی : که ممکن است از طریق آنها به بیماری خود تمایل داشته باشند، زیرا ما آموزش دیدهایم که بیماری را با پاداش مرتبط کنیم.
سیگل به کارتها و گلهای دریافتی ما در فصل ۶ اشاره میکند. گاهی اوقات سیگل باید با یک بیمار سرطانی سرکش کمی قویتر عمل کند.
دلیل افسردگی صبحگاهی : ظاهراً یک زن از ترسیم چیزی که سیگل از او خواسته بود منع شده بود، زیرا از مهارت های ضعیف خود در طراحی خجالت زده بود.
از [او] پرسیدم اگر حتی جرات عکسبرداری را نداشته باشد، چگونه انتظار داشت که سرطان را پشت سر بگذارد.
دلیل افسردگی صبحگاهی : میدونی اگه بالاخره بمیره تقصیر کی بوده اما به محض اینکه بیماران خوب بر مشکلات نگرش خود غلبه کنند و از برنامه استفاده کنند.
معجزه ها به هر کجا که نگاه می کنید ظاهر می شوند. یکی از بیماران با تکنیکهای تجسم مناسب سرطان، آرتریت و تا زمانی که در آن بود.
دلیل افسردگی صبحگاهی : مشکل بیست سالهاش با ناتوانی جنسی را درمان کرد. سیگل در مورد دیگری می نویسد: “او مسیر زندگی را انتخاب کرد و با بزرگ شدن، سرطان او کاهش یافت.” تبادل زیر را در نظر بگیرید: من وارد شدم و او گفت: “سرطان او از بین رفته است.” گفتم: «فیلیس، به آنها بگو چه اتفاقی افتاده است.» او گفت: اوه، می دانید چه اتفاقی افتاده است.
دلیل افسردگی صبحگاهی : گفتم: «می دانم که می دانم، اما دوست دارم بقیه بدانند.» فیلیس پاسخ داد: تصمیم گرفتم تا صد سالگی زندگی کنم و مشکلاتم را به خدا بسپارم.
من واقعاً می توانم کتاب را در اینجا به پایان برسانم، زیرا این آرامش ذهنی می تواند هر چیزی را درمان کند. بنابراین، احتمالاً افرادی که بر اثر سرطان می میرند.
دلیل افسردگی صبحگاهی : هرگز به این نتیجه نرسیدند که تا صد سالگی زندگی کنند. به گفته سیگل، سرطان با ترکیب مناسبی از ویژگی ها قابل درمان است.
افراد بدون آنها ممکن است به سرطان مبتلا شوند و بر اثر آن بمیرند. بیماری صعب العلاج تقصیر قربانی است. او میگوید: «دلایل پیچیده سرطان همه در ذهن نیست»، و در فصل ۵ به ما میگوید که علاقهمند است که یک فرد نقش خود را در یک بیماری درک کند.
دلیل افسردگی صبحگاهی : در ایجاد احساس گناه اما وقتی او از حکایات خود در مورد بیماران می گذرد و مقدمه خود را در گسترده ترین اصطلاحات بیان می کند.
سمیت آن غیرقابل انکار است: “مشکل اساسی که اکثر بیماران با آن روبرو هستند ناتوانی در دوست داشتن خود است” “من احساس می کنم که همه بیماری ها در نهایت به کمبود مربوط می شوند.
دلیل افسردگی صبحگاهی : از عشق”. سیگل در کتاب خود جایگاه ویژه ای برای کودکان مبتلا به سرطان دارد و برای والدین این کودکان که تلاش می کنند بفهمند چرا این اتفاق افتاده است.
سیگل پس از اشاره به اینکه روانشناسان رشد آموخته اند که نوزادان دارای ظرفیت های ادراکی بسیار بیشتری نسبت به آنچه قبلاً تصور می شد.
دلیل افسردگی صبحگاهی : دارند، می گوید: «تعجب نخواهد کرد اگر سرطان در اوایل دوران کودکی با پیام های درگیری والدین یا عدم تأیید آنها حتی در رحم درک شده باشد.» به عبارت دیگر، اگر فرزند شما به سرطان مبتلا شد.
احتمال ابتلا به سرطان را در نظر بگیرید. * و شاید به طور مستقیم: “هیچ بیماری صعب العلاج وجود ندارد، فقط افراد صعب العلاج”.
دلیل افسردگی صبحگاهی : گفته محقق فقید استرس هربرت وینر را مقایسه کنید: “بیماری ها صرفاً انتزاعی هستند؛ آنها را نمی توان بدون قدردانی از فرد بیمار درک کرد.” به طور سطحی، تصورات سیگل و وینر تا حدی به یکدیگر شباهت دارند.
یک بیان علمی معتبر از تعاملات بین بیماری ها و آرایش فردی افراد بیمار؛ اولی به نظر من تحریف غیرعلمی این تعاملات است. حداقل از قرون وسطی، دیدگاه فلسفی وجود داشته است.