علائم بالینی افسردگی
علائم بالینی افسردگی : به طور خلاصه، اگر میخواهید فردی را از لحاظ خاصی بهبود ببخشید، طوری رفتار کنید که انگار آن ویژگی خاص یکی از ویژگیهای برجسته او بوده است.
شکسپیر گفت: «فضیلتی را فرض کن، اگر آن را ندارید.» و ممکن است خوب باشد که فرض کنیم و آشکارا بگوییم که دیگران فضیلتی را دارند که شما میخواهید آنها را توسعه دهند.
علائم بالینی افسردگی : به آنها شهرت خوبی بدهید تا زندگی کنند، و آنها به جای اینکه شما را سرخورده ببینند، تلاشهای شگرفی انجام خواهند داد.
ژرژت لبلان در کتاب خود به نام سوغات، زندگی من با مترلینک، تحول شگفت انگیز یک سیندرلا بلژیکی فروتن را توصیف می کند.
علائم بالینی افسردگی : او نوشت: «یک دختر خدمتکار از یک هتل همسایه، غذای من را آورد. او را “ماری ظرفشویی” می نامیدند زیرا او کار خود را به عنوان دستیار قیچی شروع کرده بود.
او یک نوع هیولا بود، چشم دوخته، پابند، فقیر از نظر گوشت و روح. یک روز در حالی که او بشقاب ماکارونی مرا در دست قرمزش گرفته بود.
علائم بالینی افسردگی : به او گفتم: «ماری، تو نمیدانی چه گنجهایی در درونت هست.» ماری که عادت داشت احساساتش را حفظ کند.
چند لحظه منتظر ماند و از ترس یک فاجعه جرأت نداشت کوچکترین حرکتی را به خطر بیندازد. سپس ظرف را روی میز گذاشت.
علائم بالینی افسردگی : آهی کشید و با ابتکار گفت: «خانم، من هرگز باور نمیکردم.» شک نکرد، سوالی نپرسید. او به سادگی به آشپزخانه برگشت و آنچه را که گفته بودم تکرار کرد.
چنان نیروی ایمانی بود که هیچکس او را مسخره نکرد. از آن روز به بعد، حتی توجه خاصی به او شد. اما کنجکاوترین تغییر در خود ماری فروتن رخ داد.
علائم بالینی افسردگی : او با این باور که او خیمه شگفتی های غیبی است، مراقبت از صورت و بدن خود را چنان با احتیاط آغاز کرد.
که به نظر می رسید جوانی گرسنه او شکوفا می شود و به طور متواضعی ظرافت خود را پنهان می کند. دو ماه بعد، او ازدواج آینده خود را با برادرزاده سرآشپز اعلام کرد.
علائم بالینی افسردگی : او گفت: “من قرار است یک خانم شوم” و از من تشکر کرد. یک عبارت کوچک کل زندگی او را تغییر داده بود.» ژرژت لبلان به «ماری ظرفشویی» شهرتی داده بود که باید مطابق آن زندگی کند – و این شهرت او را متحول کرده بود.
بیل پارکر، نماینده فروش یک شرکت مواد غذایی در دیتونا بیچ، فلوریدا، از خط جدیدی از محصولاتی که شرکتش معرفی می کرد بسیار هیجان زده بود.
علائم بالینی افسردگی : از زمانی که مدیر یک بازار بزرگ مستقل مواد غذایی فرصت حمل آن را در خود رد کرد ناراحت شد.
فروشگاه. بیل تمام روز در مورد این رد شدن فکر می کرد و تصمیم گرفت قبل از اینکه عصر همان روز به خانه برود به فروشگاه برگردد و دوباره تلاش کند.
علائم بالینی افسردگی : او گفت: «جک، از وقتی که امروز صبح را ترک کردم، متوجه شدم که تصویر کامل خط جدیدمان را به تو ندادهام.
و از اینکه مقداری از وقتت را برای گفتن نکاتی که از قلم انداختهام به تو قدردانی کنم. من به این واقعیت احترام میگذارم که شما همیشه مایل به گوش دادن هستید و آنقدر بزرگ هستید.
علائم بالینی افسردگی : که وقتی حقایق تغییر را ایجاب میکنند، نظر خود را تغییر دهید.» آیا جک میتواند از شنیدن دوباره او خودداری کند؟
نه با آن شهرت که بتوان با آن زندگی کرد. یک روز صبح دکتر مارتین فیتژو، دندانپزشکی در دوبلین، ایرلند، وقتی یکی از بیمارانش به او اشاره کرد که لیوان فلزی که برای شستن دهانش از آن استفاده می کرد، بسیار تمیز نیست، شوکه شد.
علائم بالینی افسردگی : درست است که بیمار از لیوان کاغذی مینوشید، نه نگهدارنده، اما مطمئناً استفاده از تجهیزات تیرهشده حرفهای نبود.
وقتی بیمار رفت، دکتر فیتژوگ به مطب شخصی خود عقب نشینی کرد تا یادداشتی برای بریجیت، زن کاروان که هفته ای دو بار برای تمیز کردن مطبش می آمد، بنویسد.
علائم بالینی افسردگی : او نوشت: بریجیت عزیزم، من شما را به ندرت می بینم، فکر کردم وقت می گذارم و از شما به خاطر کار خوب تمیزکاری که انجام می دهید تشکر کنم.
به هر حال، فکر کردم باید اشاره کنم که از آنجایی که دو ساعت، دو بار در هفته، زمان بسیار محدودی است، لطفاً اگر احساس میکنید لازم است این کار را یک بار انجام دهید.
علائم بالینی افسردگی : هر از گاهی نیم ساعت بیشتر کار کنید. چیزهایی مانند صیقل دادن جاهای لیوان و مواردی از این دست. من البته برای وقت اضافی به شما پول خواهم داد.
دکتر فیتژوگ گفت: «روز بعد، وقتی وارد مطبم شدم، میز کارم تا سطحی آینه مانند صیقل داده شده بود، صندلیام که تقریباً از آن بیرون میرفتم.» وقتی به اتاق درمان رفتم.
علائم بالینی افسردگی : براقترین و تمیزترین جا لیوانی کرومکاری شدهای را که تا به حال دیده بودم، در ظرف آن پیدا کردم. من به دخترم شهرت خوبی داده بودم تا بتواند به آن عمل کند.
و به خاطر همین حرکت کوچک او از تمام تلاش های گذشته خود بهتر عمل کرد. او چقدر وقت اضافی برای این کار صرف کرد؟
علائم بالینی افسردگی : درست است – اصلاً.» یک ضرب المثل قدیمی وجود دارد: «اسم بدی به یک سگ بدهید و ممکن است او را هم آویزان کنید.» اما یک اسم خوب به او بدهید.
و ببینید چه اتفاقی میافتد! هنگامی که خانم روث هاپکینز، معلم کلاس چهارم در بروکلین، نیویورک، به فهرست کلاس خود در روز اول مدرسه نگاه کرد.
علائم بالینی افسردگی : هیجان و شادی او از شروع یک ترم جدید مملو از اضطراب بود. او امسال در کلاسش تامی تی، بدنامترین «پسر بد» مدرسه را داشت.
معلم کلاس سوم او دائماً از تامی به همکاران، مدیر و هر کس دیگری که گوش میداد شکایت میکرد. او فقط شیطون نبود. او مشکلات جدی نظم و انضباط در کلاس ایجاد می کرد.
علائم بالینی افسردگی : با پسرها دعوا می کرد، دخترها را مسخره می کرد، برای معلم سرحال بود و به نظر می رسید با بزرگ شدن او بدتر می شد.