مشاوره انگیزشی برای کنکور
مشاوره انگیزشی برای کنکور : نیل راسل، دستیار هیکمن، با دستیار هیکمن، دبی گیرشمن، تماس میگرفت و پیامی از من میداد: «به هیکمن بگو ما میرویم بچه بیاوریم. ” این به معنای صبحانه در خانه وافل بود، آن تامین کننده نمادین کرایه کلسترول بالا که در جنوب بسیار آشناست. در ۷ دسامبر ۱۹۹۴، من و هیکمن وافل و بیکن خوردیم و یک خمره قهوه نوشیدیم در حالی که در مورد محل تحقیقات صحبت می کردیم.
هیکمن که حدود سه ماه روی آن کار کرده بود، یک صفحه قانونی زرد رنگ بیرون آورد و شروع به ترسیم یک نمودار فوق العاده پیچیده کرد. در بالا حروف اول BC و HRC – بیل و هیلاری رادهام کلینتون – با خطوطی که آنها را به شبکه ای متشکل از ۳۰ نفر از همکاران، از جمله جیم و سوزان مک دوگال وصل می کرد، قرار داشت.نمودار هیکمن گزارشی را که از فیسک در اولین شب در لیتل راک دریافت کردم، تقویت کرد.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : بیل کلینتون دهه ها جیم مک دوگال را می شناخت. در اواخر دهه ۱۹۶۰، هر دو در مدار سناتور دموکرات بیل فولبرایت، مردی شیک و عجیب و غریب از خانواده ای ثروتمند آرکانزاس قرار گرفتند. فولبرایت که یک محقق رودز بود، علیرغم لهجه مبهم انگلیسی اش، توانست بارها در ایالت خود انتخاب شود.
مکدوگال که شش سال از کلینتون بزرگتر بود، به عنوان دستیار فولبرایت کار میکرد و داستانها و افسانههای سیاسی آرکانزاس را مطالعه میکرد. مکدوگال بهعنوان یک راکونتور و بازیباز شهرت داشت. او با پوشیدن کت و شلوارهای زیبا و کلاه پانامایی، حس سبک فولبرایت را پذیرفت. مطبوعات بدون توجه به شرایط میتوانستند روی او برای یک نقل قول صمیمانه حساب کنند.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : زمانی که کلینتون در طی یک دوره استراحت در مقطع کارشناسی در جورج تاون به آرکانزاس بازگشت، کار مک دوگال را به عنوان راننده سناتور فولبرایت بر عهده گرفت. برای مکدوگال، این جوان بیست و یک ساله اهل هات اسپرینگز «دوستآمیز و آشکارا باهوش» به نظر میرسید، اما این کنسرت زیاد دوام نیاورد.
کلینتون یک جریان ثابت از الگوبرداری را حفظ کرد و با سناتور در مورد جنگ ویتنام و سایر مسائل سیاسی بحث کرد. او نیازی به احترام به شیر محترم مجلس سنا نمی دید. مسائل شغلی او نیازی به احترام به شیر محترم مجلس سنا نمی دید. این شغل به چیزی طولانی مدت تبدیل نشد و کلینتون به دانشکده حقوق رفت. ارتباط با فولبرایت ممکن است به نفع کلینتون نباشد.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : اما ارتباط سناتور برای مک دوگال بسیار مهم است. پس از اینکه کلینتون تصمیم گرفت کاندیداتوری شود، او و مک دوگال دوباره با هم ارتباط برقرار کردند و دوستی قوی برقرار کردند. کلینتون و یکی دیگر از دوستانش، جیم گای تاکر، وکیلی که در مقطعی هم اتاقی مک دوگال بود، ستاره های در حال ظهور در سیاست آرکانزاس بودند.
مک دوگال در پیشنهادات انتخاباتی خود ناموفق بود، اما به لطف فولبرایت، غرایز سیاسی خوبی داشت و دانش عمیقی از تاریخ سیاسی آرکانزاس داشت. شاید مهمتر از آن، او می دانست که چگونه پول پیدا کند. مک دوگال سرمایه گذاری در املاک و مستغلات را آغاز کرده بود و اغلب از دوستانی مانند فولبرایت دعوت می کرد تا با او سرمایه گذاری کنند.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : با وجود ثروت خانوادهاش، فولبرایت پولهایش را پایین میآورد و از زمانی که یکی از پروژههای زمینگردان مکدوگال برای او درآمد کسب کرد، خوشحال شد. کلینتون و تاکر اغلب برای مشاوره در مورد جمع آوری سرمایه به مک دوگال مراجعه می کردند. او تجربه زیادی در ارائه پول «رای بیرون کن» داشت – پرداختهای استراتژیک به رهبران جامعه مانند کشیشهایی که میتوان روی آنها حساب کرد تا مردم خود را به پای صندوقهای رای بکشاند.
همانطور که نمودار هیکمن وافل هاوس نشان داد، این سه مرد جاه طلب – مک دوگال، تاکر و کلینتون – درگیر کارهای خلاف ادعایی شده بودند که یکی را به زندان می برد، ثروت سیاسی دیگری را نابود می کرد و به شدت به اعتبار دیگری آسیب می رساند. فیسکه زمانی که در اولین روز سرنوشتساز به من توضیح داد، اغراق نکرده بود. همانطور که طی چند ماه آینده از هیکمن و ماموران FBI ما یاد گرفتم.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : مک دوگال یک الکلی در حال بهبودی و مردی پیچیده و متعارض بود. ازدواج زودهنگام با شکست مواجه شد و او در آنچه که او آن را “دوره تاریک” می نامید، افتاد. او نمی توانست از تختش بیرون بیاید، با کسی صحبت نمی کرد، فقط می نشست و فکر می کرد. سالها بعد، تشخیص داده شد که او مبتلا به شیدایی-افسردگی است.
در مقطعی در دهه ۷۰، اوضاع برای مک دوگال چنان بد شد که یک دوست قدیمی، فرماندار سابق آرکانزاس، باب رایلی، به او اجازه داد در یک تریلر در ملک خود زندگی کند و برای او شغلی برای تدریس علوم سیاسی در دانشگاه باپتیست اواچیتا (OBU) پیدا کرد. در آرکادلفیا یک روز بعدازظهر در حالی که مک دوگال در دفتر OBU خود بود.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : سوزان هنلی، دانش آموزی پر جنب و جوش و جذاب از خانواده ای پرجمعیت را ملاقات کرد که آرزوی او ملاقات و ازدواج با یک واعظ بود. سوزان پس از ضربه زدن به در، توضیح داد که سهواً کلیدهای یک معلم را در دفتر همسایه قفل کرده است. آیا مک دوگال می تواند کمک کند؟ مک دوگال پس از امتحان کردن چندین کلید، به سادگی در را پائین انداخت.
این یک راه برای جلب توجه یک زن جوان جذاب بود. این یک راه برای جلب توجه یک زن جوان جذاب بود. جیم و سوزان در ۲۳ می ۱۹۷۶ درست پس از فارغ التحصیلی او از OBU ازدواج کردند. مک دوگال شغل معلمی را ترک کرد و به معاملات املاک بازگشت. رفیق او بیل کلینتون که اکنون با هیلاری ازدواج کرده بود، در همان سال موفق شد به عنوان دادستان کل ایالت انتخاب شود.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : این دو زوج گاهی اوقات با هم معاشرت می کردند. مردها خیلی با هم کنار آمدند، اما سوزان و هیلاری هرگز صمیمی نشدند. سوزان شباهت چندانی با فارغ التحصیل سخت کوش ییل لاو که در لیتل راک خارج از عنصرش بود، نداشت.واضح بود که بیل کلینتون به مکانهایی میرفت، اما همگام شدن با محرکها و تکاندهندههای سیاسی آرکانزاس دشوار بود.
به گفته جیم مک دوگال، بیل به پول اهمیت چندانی نمی داد، اما هیلاری آرزوهای مالی بالایی داشت. پس از اینکه بیل به سمت دادستان کل درآمد، سالانه بیست و پنج هزار دلار حقوق دولتی دریافت می کرد.
مشاوره انگیزشی برای کنکور : احتمالاً با امید به افزایش آن دستمزد ناچیز، هیلاری تقریباً در همان زمان به موسسه حقوقی رز پیوست. یک روز در سال ۱۹۷۸، پس از اولین انتخاب بیل به عنوان فرماندار، این دو زوج برای ناهار همدیگر را ملاقات کردند.