مقابله با افسردگی شدید
مقابله با افسردگی شدید : این واکنش کودک افسردگی معنوی ۲۵۲ است، و از نظر روحی، برخی از ما کودک میمانیم. اما این مرد می گوید: «حالا یادت باشد که تو بچه نیستی. شما مرد هستید، شما پسر هستید، شما بالغ هستید.
و توصیه او این است: “خودت را جمع کن، مثل بچه رفتار نکن؟” شما متوجه عقل عالی کتاب مقدس، و روشی که آنها به ما نزدیک می شوند، می شوید. شما مرد هستید، می گویید؛ خیلی زود، از غش کردن دست بردار، ناله و گریه کردن را متوقف کن، مثل کودکی که در حال عبوس شدن است رفتار نکن.
مقابله با افسردگی شدید : شما می گویید شما مرد هستید اما با این رفتار نشان می دهید که هنوز بچه هستید. پس چون مرد هستیم چه کار کنیم؟ در آیه پنج به ما توصیه هایی داده شده است. او با یک منفی به شکل سرزنش شروع می کند.
میگوید: نصیحت را فراموش کردی. بنابراین، بدیهی است که کار درست این است که کلمه نصیحت را به خاطر بسپاریم. این نویسنده در واقع میگوید: «اینجا شما مسیحیان عبری، و دیگرانی مانند شما، در این تلهها میافتید، اما کاملاً بیبهانه هستید.
مقابله با افسردگی شدید : اگر مسیحیان غیریهودی این کار را می کردند، بهانه ای وجود داشت. اما هیچ بهانه ای برای شما وجود ندارد. شما عهد عتیق را دارید. اگر فقط کتاب امثال را به تنهایی مطالعه می کردید و واقعاً آن را در نظر می گرفتید و آن را به کار می بردید، هرگز به شکلی که انجام می دهید واکنش نشان نمی دادید – «کلمه نصیحت را به خاطر بسپارید».
حال، با اعمال آن در مورد خودمان، میتوانیم اینطور تصور کنیم که هر بار که در این زندگی و دنیا اتفاقی با ماهیت آزمایشی برای ما میافتد، هرگز نباید فقط به آن چیز در خود نگاه کنیم. ما به عنوان مسیحیان باید همه چیز را در نظر بگیریم و بلافاصله در متن کتاب مقدس قرار دهیم. «کلام نصیحت را به خاطر بسپارید». به یک معنا این تنها تفاوت بزرگ بین غیر مسیحی و مسیحی است.
مقابله با افسردگی شدید : وقتی در زندگی یک غیر مسیحی مشکلی پیش می آید، او باید به چه چیزی بازگردد؟ او جز حکمت دنیوی و نحوه واکنش دنیا چیزی ندارد و این کمکی نمی کند. با این حال، مسیحی در موقعیتی کاملاً متفاوت است.او کتاب مقدس را در اختیار دارد، و باید فوراً به هر شرایطی توجه کند و آن را در این زمینه قرار دهد.
مسیحی مانند دنیا به رویدادها واکنش نشان نمی دهد. او می پرسد: “کتاب مقدس در این باره چه می گوید؟” کلمه نصیحت. مسیحی آن را وارد می کند و آن را به کار می گیرد. او همه چیز را در این زمینه قرار می دهد. چه موجودات احمقی هستیم.
مقابله با افسردگی شدید : چقدر ما گناهکار هستیم که مانند دنیا عمل می کنیم و اصلاً مسیحی نیستیم. بیایید به یاد داشته باشیم که ما مرد هستیم، که ما فرزندان خدا هستیم، که کلام خدا را داریم. موضوع را هر چه که هست در متن کلام خدا قرار دهید.
در بعد چه؟ قسمت بعدی استدلال ایشان هنوز در آیه پنجم این است که باید به ادله کلام خدا گوش داد و دنبال کرد. “شما پند و اندرزی را که با شما مانند کودکان صحبت می کند، فراموش کرده اید.” اکنون این کلمه “صحبت می کند” اشتباه نیست، اما به اندازه کافی قوی نیست.
مقابله با افسردگی شدید : ترجمه بهتر این خواهد بود: “شما توصیه ای را که با شما استدلال می کند را فراموش کرده اید”، “به عنوان پسران با شما استدلال می کند”. این دوباره چیزی است که من را مجذوب و هیجان زده می کند. می بینید، کلام خدا فقط به ما آرامش عمومی نمی دهد.
آنچه به ما می دهد همیشه یک استدلال است. هیچ چیزی وجود ندارد که من به اندازه یک روش احساسی خواندن کتاب مقدس از آن بدم بیاید. افراد زیادی هستند که کتاب مقدس را کاملاً احساساتی میخوانند. آنها در مشکل هستند و نمی دانند چه کنند. آنها می گویند: من مزمور خواهم خواند.
مقابله با افسردگی شدید : این بسیار آرامش بخش است – “خداوند شبان من است که نخواهم داشت”. آنها از آن نوعی طلسم می سازند و مزامیر را همانطور که شخص دیگری دارو مصرف می کند، می گیرند. این راه خواندن کتاب مقدس نیست.
با شما بحث می کند: «کلام نصیحت با شما استدلال می کند». و ما باید از منطق آن پیروی کنیم و هوشمندی را به کتاب مقدس بیاوریم. ما هرگز نمیتوانیم هوش زیادی برای خواندن آنها به ارمغان بیاوریم، آنها صرفاً به منظور ایجاد آرامش عمومی و تسکین دهنده نیستند.
مقابله با افسردگی شدید : اجازه دهید آنها آن را با شما استدلال کنند. گام بعدی بدیهی است: استدلال چیست؟ خوب، لازم نیست در این مورد بمانم، زیرا به یک معنا قبلاً با آن برخورد کرده ام. بگذارید به اختصار خلاصه کنم.
دلیل بزرگ این است که این خداست که این کار را می کند و خدا با تو می کند چون تو فرزند او هستی. این در اینجا به اشکال مختلف بیان شده است، اما هیچ کجا به وضوح در آیات نهم و دهم بیان نشده است: «به علاوه، ما پدرانی از جسم خود داشتیم که ما را اصلاح کردند، و به آنها احترام گذاشتیم. آیا ما ترجیح نمی دهیم که مطیع پدر ارواح و زندگی باشیم؟
مقابله با افسردگی شدید : خدا پدر روحانی ما است، پدر زندگی جدیدی است که در ماست، نه زندگی زمینی و نه جسمانی، بلکه زندگی روحانی. پس این خداست که این کار را با تو می کند، و او این کار را می کند زیرا تو فرزند او هستی، او این کار را به نفع تو انجام می دهد.
زیرا تو فرزند او هستی. حالا بحث همین است، این حقیقتی است که باید درک کنیم. بنابراین ما صرفاً به طور کلی واکنش نشان نمی دهیم، غش نمی کنیم، سعی نمی کنیم یکباره آن را از بین ببریم. کل نگرش ما تغییر کرده است. ما می گوییم: “خدا در این است و خدا این کار را با من می کند.
مقابله با افسردگی شدید : زیرا من فرزند او هستم، زیرا من به جهان تعلق ندارم. زیرا او پسر خود را فرستاد تا برای من بمیرد و مرا برای بهشت قرار داده است.” خدا در این است و همه اینها به نفع من انجام می شود. افسردگی روحی او را تمرین می کند تا نمونه خوبی از مردانگی شود.
اما نمی توانم احساس کنم، با توجه به زمینه ای که پیشنهاد دیگری نیز وجود دارد.