مقابله با موقعیت های استرس زا
مقابله با موقعیت های استرس زا : در اینجا شایان ذکر است که تقریباً ۷۵ درصد از بزرگسالانی که از افسردگی رنج میبرند گزارش میدهند که در یک محیط خانوادگی نامطلوب با انبوهی از عوامل استرسزا و تهدید بزرگ شدهاند.
اکنون محققان بر این باورند که قرار گرفتن در معرض این شرایط نامطلوب در مرحله توسعه ممکن است تأثیرات قابل توجهی بر نحوه درک این افراد از جهان و نحوه واکنش آنها داشته باشد.
مقابله با موقعیت های استرس زا : مغز با سازگاری با شرایط نامطلوب دوران کودکی، بقای فرد را تضمین می کرد. اما مانند بدن، برای این سازگاری باید بهایی پرداخت.
استرس مزمن با تغییر تمایل مغز به تشخیص تهدید، تأثیری بر ایجاد یک سیستم فکری خواهد داشت که نسبت به تهدیدات اطراف حساس تر از حد معمول است.
مقابله با موقعیت های استرس زا : فصل هفتم چرا این روزها اینقدر استرس داریم؟ در دو فصل آخر، ما دیدیم که چگونه استرس مزمن ایجاد میشود.
چگونه وقتی هورمونهای استرس بینظم میشوند، میتوانند تأثیر دومینویی بر سیستمهای مختلف بدن داشته باشند و باعث ایجاد طیفی از اختلالات شوند.
مقابله با موقعیت های استرس زا : ما همچنین دیدیم که چگونه دسترسی مزمن این هورمون های استرس به مغز می تواند منجر به اختلالات حافظه و تغییر در ظرفیت ما برای تشخیص تهدیدها شود.
در حالی که محققان علم استرس به بررسی اثرات استرس مزمن بر بدن و مغز می پردازند، یک سوال کلیدی مطرح شده است: چرا این روزها استرس زیادی وجود دارد؟
مقابله با موقعیت های استرس زا : چرا میزان چاقی، دیابت و افسردگی اینقدر بالاست؟ شیوع استرس متناقض است.
زیرا امروزه ما با موقعیتهای زیادی دست به گریبان شدهایم که استرس مطلق ایجاد میکنند. ماموتها مدتها پیش ناپدید شدند و ما در منطقهای جنگی زندگی نمیکنیم.
مقابله با موقعیت های استرس زا : که تهدید بقا بخشی از زندگی روزمره باشد. جوامع امروزی ما ثروتمند، تحصیل کرده و امن هستند و استرس مطلق بسیار کمتری نسبت به زمان ماموت ها وجود داشت.
با این حال، نزدیک به ۵۰۰۰۰۰ کانادایی در طول هر هفته به دلیل مشکلات سلامتی مرتبط با استرس کار خود را از دست می دهند.
مقابله با موقعیت های استرس زا : از سال ۱۹۹۵ افزایش ۳۱۶ درصدی در استرس به عنوان دلیل گزارش شده برای از دست دادن کار وجود داشته است.
سازمان جهانی بهداشت پیش بینی می کند که تا سال ۲۰۲۰، افسردگی پس از رهبر فعلی، یعنی بیماری های قلبی عروقی، دومین علت ناتوانی در جهان خواهد بود.
مقابله با موقعیت های استرس زا : همانطور که قبلا دیدیم، افسردگی و بیماری های قلبی عروقی هر دو اختلالاتی هستند که ممکن است با استرس مزمن مرتبط باشند.
اما اگر ماموت دیگری در حال پرسه زدن نیست و زندگی ما به طور فزاینده ای امن است، مشکل از کجا می آید؟ پاسخ خلع سلاح ساده است.
مقابله با موقعیت های استرس زا : دنیای امروزی ما استرس مزمن را تجربه می کند زیرا مغز ما از اینکه در قرن بیست و یکم زندگی می کنیم آگاه نیست.
به عبارت دیگر، مغز ما بین استرس مطلق (که بقای ما را تهدید می کند) و استرس نسبی (باز هم NUTS) تمایز قائل نمی شود.
مقابله با موقعیت های استرس زا : برای مغز ما، جنی که هر روز سهشنبه صبح در دستگاه قهوهخوری لقمهای از نفس ما میگیرد.
با یک ماموت ماقبل تاریخ تفاوتی ندارد. با ناتوانی در تشخیص استرس مطلق و نسبی، مغز ما پاسخ استرس یکسانی را در هر دو مورد ایجاد می کند.
مقابله با موقعیت های استرس زا : بر خلاف دوران ماموت ها، جامعه امروزی ما پیوسته در حال تغییر است. تازگی و غیرقابل پیش بینی بودن به عوامل ثابت زندگی تبدیل شده است.
فناوری های جدید برای تسلط، مشاغلی که به طور فزاینده ای مخاطره آمیز هستند، ازدواج های ناپایدار و غیره. هر روز رسانه ها درباره رویدادهایی به ما می گویند.
مقابله با موقعیت های استرس زا : که کنترلی روی آنها نداریم و می توانند بر بقای ما تأثیر بگذارند: سقوط بازار سهام، خشونت، جنگ، زلزله و موارد دیگر.
در روابط اجتماعی پیچیدهتر و رقابتیتر امروزی، احتمال تهدید جدیدی برای نفس ما ممکن است در گوشه و کنار باشد.
مقابله با موقعیت های استرس زا : به طور خلاصه، ما امروز در محاصره مجموعه ای از عوامل استرس نسبی زندگی می کنیم.
ماموتها در دوران ماقبل تاریخ بسیار کمتر از NUTS دنیای امروزی وارد زندگی انسانهای اولیه شدهاند. از آنجایی که ما به همان اندازه که به استرس مطلق پاسخ استرس نسبی ایجاد می کنیم.
مقابله با موقعیت های استرس زا : و از آنجایی که استرس نسبی رایج ترین نوع استرس امروزه است، نتیجه می شود.
که این رخدادهای استرس نسبی انباشته می شوند و حالت هایی از استرس مزمن را ایجاد می کنند که می تواند برای ما مضر است ماموت ها در ترافیک صبح یک مثال کوچک نشان می دهد.
مقابله با موقعیت های استرس زا : که من در چه چیزی هستم. اولاً تصور کنید که شما یک انسان ماقبل تاریخ هستید.
یک روز صبح خوب به اعضای قبیله خود نگاه می کنید و متوجه می شوید که گرسنه هستند. شما تصمیم می گیرید به شکار ماموت بروید تا بتوانید به قبیله غذا بدهید.
مقابله با موقعیت های استرس زا : شما نیزه به دست و با سرسخت ترین جنگجویان خود به راه افتادید. در لبه یک دره، به یک ماموت شش تنی برخورد می کنید.
ما می توانیم قبول کنیم که این یک مورد استرس مطلق برای شما است. حالا به قرن بیست و یکم برگردیم. ساعت ۸:۳۰ صبح است و در راه رفتن به دفتر در ترافیک صبحگاهی گیر کرده اید.
مقابله با موقعیت های استرس زا : این یک مورد استرس نسبی است: بسته به اینکه جلسه ای در ساعت ۹ صبح داشته باشید.
ممکن است پاسخ استرس (غیر قابل پیش بینی، عدم کنترل) ایجاد کنید یا خیر. در مورد امروز شما، ساعت ۹ صبح با رئیس خود جلسه دارید.
مقابله با موقعیت های استرس زا : بنابراین شما استرس نسبی را تجربه می کنید. بیایید اکنون آن را بدیهی فرض کنیم که مغز شما بین استرس مطلق (ماموت) و استرس نسبی تفاوتی قائل نمی شود.