افسردگی مزمن
افسردگی مزمن : ادراکات و تفاسیر ما از وقایع تا حدی می تواند تعیین کند که آیا همان شرایط بیرونی بهشت یا جهنم را تشکیل می دهد و نیمه دوم این کتاب به بررسی ابزارهای تبدیل دومی به اولی پرداخته است.
اما نکته کلیدی این است که «تا حد معینی». قلمرو مدیریت استرس بیشتر در مورد تکنیک هایی برای کمک به مقابله با چالش هایی است که کمتر از فاجعه هستند.
افسردگی مزمن : در این زمینه بسیار موثر است. اما ایجاد یک فرقه سوبژکتیویته که در آن این تکنیکها بهعنوان راهحلی برای جهنم یک آدم خیابانی بیخانمان، یک پناهنده، کسی که پیش داوری میشود یکی از دستنخوردگان جامعه است.
یا یک بیمار سرطانی لاعلاج ارائه شود، کارساز نیست. گاهی اوقات، فردی در موقعیتی مانند آن قرار می گیرد که قدرت مقابله با آن را دارد.
افسردگی مزمن : که در شگفتی نفس نفس بزند، که در واقع از این تکنیک ها سود می برد. آنها را جشن بگیرید.
اما این هرگز دلیلی برای روی آوردن به فردی در کنار آنها در همان قایق و ارائه آن به عنوان انگیزه ای خوب برای انجام برنامه نیست.
افسردگی مزمن : علم بد، عملکرد بالینی بد، و در نهایت، اخلاق بد. اگر واقعاً میتوان جهنمی را به بهشت تبدیل کرد.
آنگاه میتوانی دنیا را به جای بهتری تبدیل کنی، تنها با بیدار کردن خود از روی صندلیتختی خود برای آگاه کردن قربانیان از وحشتی که اگر ناراضی باشد تقصیر اوست.
افسردگی مزمن : حمایت اجتماعی تا آنجایی که در این کتاب آمده است، این کتاب باید بیمعنا باشد—حمایت اجتماعی باعث میشود عوامل استرسزا کمتر استرسزا شوند.
پس به سراغ برخی از آنها بروید. متأسفانه، آنقدرها هم ساده نیست. برای شروع، وابستگی اجتماعی همیشه راه حلی برای آشفتگی روانی استرس زا نیست.
افسردگی مزمن : ما به راحتی میتوانیم به افرادی فکر کنیم که آخرین کسانی روی زمین هستند که میخواهیم وقتی مشکل داریم با آنها گیر کنیم.
ما به راحتی می توانیم به شرایط آشفته فکر کنیم که در آن بودن با هر کسی حال ما را بدتر می کند. مطالعات فیزیولوژیکی نیز این موضوع را نشان داده است.
افسردگی مزمن : جونده یا پستانداری را که به تنهایی در خانه نگهداری شده است بردارید و در یک گروه اجتماعی قرار دهید. نتیجه معمولی یک پاسخ استرس عظیم است.
در مورد میمونها، این میتواند هفتهها یا ماهها ادامه داشته باشد، در حالی که آنها به شدت به دنبال کشف اینکه چه کسی بر چه کسی در سلسله مراتب اجتماعی گروه تسلط دارد.
افسردگی مزمن : میپردازد. * در نمایش دیگری از این اصل، میمون های شیرخوار از مادرشان جدا شدند. به طور قابل پیش بینی، آنها پاسخ های استرس بسیار قابل توجهی با افزایش سطح گلوکوکورتیکوئید داشتند.
اگر نوزاد در گروهی از میمونها قرار میگرفت، میتوان از این ارتفاع جلوگیری کرد، اما تنها در صورتی که نوزاد از قبل آن حیوانات را میشناخت.
افسردگی مزمن : در راه آرامش از غریبه ها چیز کمی وجود دارد. حتی زمانی که حیوانات دیگر غریبه نباشند، به طور متوسط نیمی از آنها در هر گروهی از نظر اجتماعی بر هر فرد خاصی مسلط خواهند بود.
و داشتن حیوانات مسلط بیشتر در اطراف لزوماً در هنگام دردسر راحت نیست. حتی وابستگی اجتماعی صمیمی همیشه مفید نیست.
افسردگی مزمن : ما در فصل ۸ ایمنی روانی دیدیم که متاهل بودن با انواع پیامدهای سلامتی بهتر همراه است. برخی از آن به دلیل ترفند قدیمی علیت معکوس است.
افراد ناسالم کمتر احتمال دارد ازدواج کنند. برخی به این دلیل است که ازدواج اغلب رفاه مادی افراد را افزایش میدهد و به شما کسی را میدهد که به شما یادآوری کند.
افسردگی مزمن : شما را تشویق کند که برخی از عوامل خطر سبک زندگی را کاهش دهید. پس از کنترل آن عوامل، ازدواج به طور متوسط با بهبود سلامت همراه است.
اما آن فصل همچنین به یک استثنای آشکار اما مهم از این قاعده کلی اشاره کرد: برای زنان، داشتن یک ازدواج بد با سرکوب سیستم ایمنی همراه است.
افسردگی مزمن : بنابراین یک رابطه نزدیک و صمیمی با فرد اشتباه می تواند هر چیزی جز کاهش استرس باشد.
با گسترش بیرونی، داشتن یک شبکه قوی از دوستان و، همانطور که در فصل گذشته دیدیم، بودن در جامعه ای سرشار از سرمایه اجتماعی نیز مفید است.
جنبه منفی بالقوه آن چیست؟ چیزی که من به آن اشاره کردم. در میان آن همه تجارت خوب و آرمانشهری سرمایه اجتماعی، این واقعیت ناخوشایند در کمین است.
که یک جامعه کاملاً منسجم و همکاری با ارزشهای مشترک ممکن است همه چیز در مورد همگنی، همنوایی و بیگانههراسی باشد.
افسردگی مزمن : شاید حتی پیراهن قهوه ای و جک بوت. بنابراین سرمایه اجتماعی همیشه گرم و مبهم نیست.
در طول این بخش، من بر دریافت حمایت اجتماعی از شخص مناسب، شبکه دوستان مناسب، جامعه مناسب تاکید داشته ام.
افسردگی مزمن : اغلب، یکی از قویترین ویژگیهای کاهش استرس حمایت اجتماعی، حمایت اجتماعی است که مورد نیاز است.
فیلسوف قرن دوازدهم، میمونیدس سلسله مراتبی از بهترین راهها برای انجام اعمال خیریه ایجاد کرد، و در راس آن زمانی بود.
افسردگی مزمن : که فرد خیریه به طور ناشناس به گیرندهای ناشناس کمک میکند. این یک هدف انتزاعی عالی است، اما اغلب در دیدن چهره ای که به آن کمک کرده اید.
قدرت خیره کننده ای وجود دارد. در دنیای عدم کنترل استرس زا، یک منبع شگفت انگیز کنترل همه ما توانایی تبدیل جهان به مکانی بهتر، یک عمل در یک زمان است.
افسردگی مزمن : دین و معنویت این ایده که دینداری یا معنویت از بیماری ها، به ویژه در برابر بیماری های مرتبط با استرس محافظت می کند، بسیار بحث برانگیز است.